1393-10-07 08:25
4261
0
7901
متوسلیان : قبله برخی ها اورشلیم است

گفتگو با مجری مراسم 8 دی 88 گرگان / 8 دی گرگان باید ثبت تاریخی شود / اولین شعار 8 دی گرگان: موسوی بی مرام دشمن خط امام!/شب سوم آشوبها غسل شهادت کردیم

وقتی قاری قران برگشت و من رفتم آیه انالله و انا الیه راجعون را گفتم وچند تا شعار  دادم و برگشتم به عقب همه مرا دوره کردند و فضای خیلی ملتهبی بود و جایگاه فوق العاده غیر قابل پیش بینی بود.

به گزارش گلستان ما ؛ احمد متوسلیان از جوانان فعال گرگانی است که در راهپیمایی 8 دی گرگان مجری پرشور برنامه بود که به زعم وی می توانست به عنوان اولین حرکت علیه اهانت کنندگان به امام حسین (ع) در اعلام برائت از سران فتنه در سطح کشور نام گرگان ثبت تاریخی شود.

احمد متوسلیان در گفتگویی با سایت گلستان ما به مرور وقایع ان دوران پرداخت:

شروع خط فتنه ...

آقای عبدالکرم سروش می گفت فتنه 88 نتیجه 20 سال زحمت و تلاش بود . این حرف از این زاویه قابل تحلیل است که یک انقلابی در کشور ما رخ داد که خلاف مسیر ابرقدرتهای دنیا حرف می زد و عمل می کرد و لذا تمام سعی آنها این بود که انقلاب اسلامی را در همان روزهای اول زمین گیر کنند.

گرچه توفیقی در جنگ سخت بدست نیاوردند اما صاحبان فکر و اندیشه این گروه هم و غم خود را بر روی طراحی مدلی گذاشتند که به کودتای نرم موسوم شد که در این طرح نه تنها هزینه معنوی نمی پردازند بلکه هزینه های ظاهری جنگ را هم ندارند مانند گرجستان و اوکراین  و در این مدل هزینه هم به دوش مردم است که با این مدل در برخی کشورهای حوزه جماهیر شوروی نتیجه گرفتند .

انتخابات بستر فتنه 88

انتخابات بستری برای این نوع فرمول براندازی نرم بصورت عملیاتی بود و بخصوص در فتنه 88 دشمنان قسم خورده انقلاب اعم از رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکا به انضمام خائنین به انقلاب که از اول انقلاب بودند و رفته رفته چهره خباثت آنها روشن شد مثل سازمان مجاهدین یا منافقین و بقیه مخالفین و ضد انقلاب ها دست به دست هم دادند و با یک سری افرادی که از نظام برگشتند و سُر خوردند آنها هم در جبهه مقابل قرار گرفتند و دشمن در سابقه انقلابی گری آنها حساب کرد.

فتنه که شکل گرفت حق و باطل با هم مخلوط شدند و برای بخشی از دوستداران انقلاب قابل تشخیص نبود چون در فضای انتخابات دعوا بین رقبای انتخاباتی است و هر چقدر هم پشت صحنه گفته شود باز هم تاثیری ندارد  تا اینکه 25 خرداد ، 26 تیر ، 30 خرداد و روز سیزده آبان ، روز قدس و 16 آذر و 6 دی عاشورا اتفاق می افتد که نیتهای غیر انتخاباتی برای دوستان انقلابی که به بهانه تقلب آمده بودند مشخص می شود و نهایتا در 16 اذر و 6 دی عاشورای تهران پرده می افتد و چهره یزیدی آنها بر ملا شد و اینجا دیگر کسی نبود که حتی ذره ای این اقدامات را تایید کند اما برخی از سران فتنه تبری نکردند و آنها را مردان خداجو نامیدند.

فضای قبل از انتخابات جشن مردم سالاری بود

دقیقا یک ماه قبل از انتخابات 88 آمدم گرگان و آن موقع دغدغه صحبت کردن در نشستها و پرسش و پاسخ داشتم . دو شب مانده به انتخابات خیابان ولی عصر آنقدر شلوغ بود و هر کسی که آنجا بود ان را شبیه یک جشن مردم سالاری می دانست و بدون اینکه یک قطره خون از کسی بریزد همه در نهایت نشاط و شادی نامزد خود را تبلیغ می کرد .

در طول 25 سال فعالیت اجتماعی ام همچین حالتی را ندیده بودم و حتی دوم خرداد اینطوری نبود و برای دوستداران انقلاب این فضای میمون و مبارکی بود اما تیترهای برخی روزنامه ها که گاها یک شبه و با دو برگ به گیشه ها می آمدند نگران کننده بود و از همه مهمتر نامه بدون سلام والسلام هاشمی بود که مرا نگران می کرد .

در گرگان از ابتدا شعارها ساختارشکنانه بود

به موازات فضای فتنه در کشور گرگان هم در خیابان شالیکوبی حرکتهایی صورت گرفت که من خودم در وسط میدان بودم و چهره به چهره افراد را مشاهده کردم و چهره ای که بالاتر از 25 سال بوده باشد را مشاهده نکردم و در حالت خوشبینانه تعدادشان به 100 نفر هم نمی رسید که تعدادی جوان غروبها یک جا جمع می شدند و شعارهای ساختار شکنانه می دادند و جالب اینکه حتی در تهران اوایل شعارهای انتخاباتی می دادند اما در گرگان از ابتدا شعارها ساختارشکنانه بود.

مجروحیت شدید مامور انتظامی با پاره آجر

از طرفی اراده ای نبود این بحث را جمع کند . من یک شبی که در خیابان شالیکوبی بودم مشاهده کردم که یکی از آشوبگران پاره آجری را به سمت مامورین انتظامی پرت کرد که این پاره آجر از مامورین یگان ویژه عبور کرد و به ماموری که پشت سر وآنهاایستاده بود برخورد کرد وصورتش را شکافت که من آنجا خیلی دلم بحال آن مامور سوخت .

در این حال و هوا خیلی حرص می خوردم چون واقعا می دیدم که برخی نهادها که می بایستی خط مقدم برخورد با فتنه گران باشند در حال و هوای مشکلات خود مانند وام گرفتن بودند و فردای این درگیری ها می خندیدند انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است و این خیلی مرا عذاب می داد که در 10 متری شان شعار ساختارشکنانه بدهند اما آنها خیالشان نبود.

غسل شهادت کردیم

شب سوم درگیری ها غسل شهادت کردیم و با توجه به اینکه شورای تامین هم بحث مبارزه با فتنه را به سپاه و بسیج واگذار کرده بود بساط فتنه خیلی زود جمع شد و این تعداد کم هم دیگر پیدا نشدند .

بنده در بطن تمام وقایع سیاسی کشور بودم 11 اسفند 76 سردر دانشگاه تهران من بودم ، تجمعاتی که بخاطر شورای اول شهر تهران بود ، 18 تیر هم در کوی دانشگاه بودم ، تحصن علما در مسجد اعظم قم  و در فتنه 88 هم آن روزی که آقا نماز جمعه داشت یعنی 29 خرداد ماه 88 ، ما روز قبل آن به استانداری گلستان فتیم و با توجه به جلسه شب قبل طی نامه ای درخواست 22 دستگاه اتوبوس کریدم که به تهران برای نمازجمعه برویم .

برخورد سردی شد اما در نهایت این همکاری صورت گرفت و 22 دستگاه اتوبوس از گرگان به سمت تهران اعزام شدیم و بعد از نماز جمعه نیز من در تهران ماندم و در وقایع 30 خرداد ماه تا 12 شب در خیابانهای تهران بودم .

motavaselian01

ماجرای 8 دی گرگان و مجری شدن من ...

حادثه 8 دی گرگان را باید به فال نیک گرفت چون گرگان اولین شهری بود که برای تبری از فتنه گران تجمع تشکیل داد و بنظر من باید 8 دی گرگان ثبت تاریخی شود.

بعد از حادثه 16 آذر و پاره کردن عکس امام مراسمی در مسجد جامع برگزار شد که در آن مجری مراسم خیلی پرشور نبود و من به همین خاطر به حاج آقای غلامی گفتم که من بروم بالا و شعار بدهم که ایشان گفتند الان بخشی از مراسم گذشته و مراسم دو مجریه بشود خوب نیست .

وقتی مراسم هشت دیماه گرگان طرح ریزی شد من دنبال یک سری کارهای خودم مثل تهیه پلاکارد و تابلو و .. بودم که حاج آقای غلامی به من گفت می توانی مجری برنامه باشی و اجرا کنی و من چون به این صورت تا کنون اجرا نداشتم و از طرفی دنبال چوب و پرچم و اینها بودم ولی نهایتا قبول کردم .

به من گفتند وارد فضاهای استانی نشوم

با دوستان تهران و قم هماهنگ کردم که قرار است من مجری مراسم باشم و اگر شعارهایی دارید برای من بفرستید ، ... به من دستور دادند که با شور و هیجان مراسم را اداره کنم اما وارد فضاهای استانی نشوم چون فضا فضای انقلاب و دفاع از آن بود و به هیچ وجه بومی نبود  و خود ما هم به اصل فتنه و انقلاب فکر می کردیم.

نیم ساعت از مراسم گذشت و کسی سراغی از من نمی گرفت و ارتباطی هم اگر بود توسط پیامک و تلفن بود که به آن هم نمی شد اعتماد کرد . بعد از اینکه وارد جایگاه شدم دیدم سردار بابایی و حاج آقای جنتی مداح سبکی را تمرین می کنند که تا مرا دیدند جنتی گفت که وی خودش مداح است .

دو تا برگه شعار از طرف سازمان تبلیغات هم به من داده شد که گفتند از تهران آمده و همین ها را بگو و یکسری شعارها هم خودم داشتم که حاج اقای غلامی همان موقع قرائت قران  از من خواست که شعارها را به او نشان بدهم که من ابتدا شعارهای سازمان تبلیغات و زیر آنها هم بقیه شعارها را قرار دادم.

با ایه انا لله و اناالیه راجعون شروع کردم

وقتی قاری قران برگشت و من رفتم و آیه انالله و انا الیه راجعون را گفتم و نفهمیدم چه شد و وقتی رفتم و چند تا شعار  دادم و برگشتم به عقب همه مرا دوره کردند و فضای خیلی ملتهبی بود و جایگاه فوق العاده غیر قابل پیش بینی بود و هیجان خاصی در چهره ها بود و من کلا در فضای خودم بودم که فقط حاج آقای غلامی گفت این چه شعارهایی است که دادی ، هماهنگ شده نبود؟اما جعفر گرزین پشت مرا زد و گفت نترس همین روند را ادامه بده ، خوب است .

یه جمله ای از امام یادم بود که گفته بود تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگان به اسلام که این رو من پرچم کردم توی مسجد جامع روز 16 آذر و روی پرچم نوشتیم و عکس مسجد ضرار که عکس برخی را زدم که هیات امنا مسجد ضرار مانند موسوی کروبی، منتظری، صانعی و مهاجرانی و ... معرفی کردیم که اگر چه سابقه انقلابی دارند اما قبله شان اورشلیم و کاخ سفید است .

در راهپیمایی 8 دی نیز این جمله را گفتم که تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگان اسلام به اسلام و تاریخ انقلاب هم پر است از خیانت بزرگان انقلاب به انقلاب از دولت موقت ، بنی صدر ، حلقه کیان و باند مهدی هاشمی،  موسوی و کروبی و خاتمی ها که یک سری بلند گفتند الله اکبر .

اولین شعارم این بود : موسوی بی مرام دشمن خط امام

بعد گفتم که ماهها به سران فتنه فرصت دادیم که اگر امام نیست راهش و کتاب و مرامش هست که اولین شعاری که دادم این بود موسوی بی مرام دشمن خط امام و وقتی فایل صوتی را یکی آورد و من گوش کردم، شعارهای معمول انقلاب را با هیجان می دادند اما به این شعار می رسید برخی آرام بودند و برخی جیغ می زدند چون اولین بار بود .

بنظر من هشت دی گرگان برگ برنده حزب الله گلستان در کشور بود که از همه جلوتر در تبری از سران فتنه دست به راهپیمایی زدند .ولو از تهران جلوتر بود.

بعد از آن سیل تماس ها بود و تقدیر و تشکر تا مدتها بانک و تاکسی  و هرجا می رفتم می گفتند  و من همچنان در فضای دفاع از انقلاب بودم و فضای فتنه هم فروکش کرده بود .

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.