1395-12-19 08:10
1935
1
36341
به قلم علی اکبر محمدی مهر ؛

امر به معروف و نهی از منکر را از کجا باید شروع کرد

در نوشتار قبل، با بیان مرحله اول از مراحل شش گانه هسته مرکزی امر به معروف و نهی از منکر عنوان شد: امر به معروف و نهی از منکر، سیستم پیشنهادی اسلام ، برای پایش مستمر وضعیت اجتماع و بهبود آن، به منظور تأمین و تضمین سلامت و سعادت فراگیر جامعه است.

به گزارش گلستان ما ؛ در نوشتار قبل، با بیان مرحله اول از مراحل شش گانه هسته مرکزی امر به معروف و نهی از منکر عنوان شد: امر به معروف و نهی از منکر، سیستم پیشنهادی اسلام ، برای پایش مستمر وضعیت اجتماع و بهبود آن، به منظور تأمین و تضمین سلامت و سعادت فراگیر جامعه است.

 در ادامه با طرح این سؤال «اما از کجا باید شروع کرد؟» به پاسخ آن می پردازیم

مرحله دوم: نقطه شروع

عنوان بحث: رفتارشناسی و رفتار سازی

هدف بحث: پیدایش زمینه لازم برای توجه به حقیقت امر به معروف و نهی از منکر

طرح مسئله:

محور و مدار بحث امر به معروف و نهی از منکر، عنصری به نام «رفتار» است. رفتار آدمی است که در صورت شایستگی، مورد امر واقع شده و به دلیل ناشایست بودن، مورد نهی قرار می گیرد.

لذا می توان گفت که مدخل بحث امر به معروف و نهی از منکر، بررسی این موضوع، تحت دو عنوان «رفتار شناسی» و «رفتار سازی» است. برای فهم واقعیت، ضرورت و کارکرد امر به معروف و نهی از منکر، ابتدا باید بدانیم که: رفتار چیست؟ طی چه فرایندی واقع می شود؟ چه معادلاتی بر آن حاکم است؟ و چگونه می توان شکل گیری آن را جهت داد؟

به طور خلاصه، رفتار عبارتست از: آن چه که انسان به صورت آگاهانه از خود بروز می دهد. بر همین اساس می توان گفت که رفتار آدمی، نشان دهنده خصوصیات روحی و طرز فکر اوست. به بیان ساده تر، هر انسانی را می توان بر اساس رفتارهایی که از خود بروز می دهد شناخت.

این مسئله، هم بر اساس تشخیص عقل، هم با توجه به مفاد آیات و روایات و هم به حکم تجربه، امری قطعی و حتمی است؛ تا آن جا که حتی «روان شناسی» را نیز به «مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان» تعریف کرده اند.

 بر اساس این تعریف، بیشترین توجه به علم روان شناسی، به رفتار و جنبه های مختلف آن معطوف بوده و می توان روان شناسی را «علم رفتارشناسی» دانست.

منظور از رفتار در این تعریف نیز، آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، کنش ها و واکنش های نسبتاً پایداری است که از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری، ارزیابی و پیش بینی است.

وحال با توجه این توضیحات، می خواهیم چگونگی شکل گیری و جهت یابی یک رفتار را مورد بررسی قرار دهیم

سؤال:

به نظر شما، یک رفتار نسبتاً پایدار چگونه شکل گرفته و جهت می یابد؟

ب) پاسخ :

همان گونه که در بخش طرح مسئله بیان شد، رفتار عبارتست از : آن چه انسان به صورت آگاهانه از خود بروز می دهد.

 رفتار آدمی، به دلیل اختیاری بودن و وجود قابلیت انتخاب در نفس، انعطاف پذیر است و هر امر انعطاف پذیری، برای رسیدن به هدف مطلوب، نیازمند جهت گیری، قاعده مندی و تمرکز است.

به عبارت دیگر، تحقق یک رفتار، نیازمند تمرکز کلیه نیروهای درونی ( احساس یک نیاز، تفکر برای یافتن رفع کننده نیاز، توجه به رفع کننده نیاز و محاسبه نفع و ضررهای احتمالی آن، میل و گرایش به سوی رفع کننده نیاز، تمرکز قوا برای برقراری ارتباط با آن و در نهایت، اراده نهایی برای بروز دادن آثاری که این ارتباط را ایجاد می کند) است. هر عملی بسته به میزان دقت و اهمیتش، ضریبی از تمرکز را نیاز دارد.

نفس انسان، باید حالت و قالب خاصی را به خود بگیرد تا بتواند عمل مشخصی را انجام دهد. همه ما به تجربه یافته ایم که در هر موقعیت روحی و روانی، نمی توان هر کاری را انجام داد.

به عبارت دیگر، افراد برای انجام فعالیت های خود و بروز دادن یک رفتار، باید زمینه روحی و روانی مناسب با آن فعالیت و رفتار را در خود ایجاد کنند. این تلاش، سبب می شود که شکل و قالب قبلی نفس، به شکل و قالب جدیدی تبدیل شده و در اثر تکرار رفتار، نفس انسان، شکل ثابتی به خود بگیرد.

همان واقعیتی که از آن، با عنوان «ملکات نفسانی» و «عادات رفتاری» یاد می شود. بر این اساس، مهم ترین معادلات حاکم بر رفتارهای انسانی عبارتند از:

-  رفتار انسان، به دلیل اختیاری بودن و وجود قابلیت انتخاب در نفس، انعطاف پذیر است.

- آنچه انعطاف پذیر است، برای رسیدن به هدف، نیازمند جهت گیری، قاعده مندی و تمرکز است.

- جهت گیری، قاعده مندی و تمرکز، سبب محدودیت می شود.

- محدودیت حاصل از تمرکز، موجب رشد و خروج از محدودیت است.

- میل انسان به خروج از محدودیت است.

بنابراین می توان گفت:

انسان، جهت گیری و قاعده مندی را نمی پذیرد، مگر در مواردی که محدودیت، به سبب ایجاد تمرکز، خروج از محدودیت را سبب شود.

و اما مسئله مهم تر در ادامه این بحث، عبارتست از: نحوه جهت دادن، قاعده سازی و ایجاد تمرکز، برای شکل گیری رفتار منجر به رشد.

در هر یک از نظام ها و ساختارهای مختلف فکری و حقوقی، پیشنهادی در این رابطه عرضه شده است. در نظام متقن فکری و حقوقی دین مبین اسلام نیز برای این مهم، ساز و کار خاصی در نظر گرفته شده است: نظام قانونی و فرهنگی دین.

پس از تبیین عقلانی و برهانی دستگاه نگرشی دین در فلسفه اسلام و اثبات هستی شبکه ای و مجموعه پیچیده ارتباطات موجود در آن، نوبت به ایجاد ساختار قانونی و فرهنگی مورد نیاز برای تنظیم شبکه گسترده ارتباطات انسان در مجموعه هستی فرا می رسد.[1]

در ادامه به تبیین دو مقوله قانون و فرهنگ اشاره خواهد شد. منتظر باشید  

انتهای پیام/

 


1- منظور از اصطلاح نگرش، قانون و فرهنگ در این جا، همان عقاید، احکام و اخلاق در اصطلاح دینی است.

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

مجید

سلام علیکم.نیازبه خواسته های درونی انسان با سوال وپرسش شروع میگردد.اصولا انسان تانیازواقعی به چیزی پیدا نکند به سراغ کاری نمی رود.بنابراین کلید معماهای بشرسوال است.اگر امروز کسی به سراغ امر به معروف ونهی از منکرراغب شده در واقع قبل ازآن نیاز به این پیداکرده که به مقوله دین بپردازد.حتما این نیاز، گرایش به انجام واجب ودفع ضرری به نام منکررا درذهن ودل آدمی ظاهر میگرداند.انسانی که توجه ای به دین ودینداری ندارد چگونه می تواند شروع کننده کاری باشد که ممکن است لازم باشد حتی جان خودرا درراه اعتلای دینش هدیه کند.

0
0
پاسخ
1395-12-24 10:35

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.