مادر شهیدان علیرضا و محمدرضا یگانه عکس فرندانش را در دست گرفته بود و با عصایی که در دست دارد به سمت غرفه رسانه در حاشیه رزمایش فرهنگی رزمی دردانه های دست بسته می آمد.
به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، گویا خبرنگار به او گفته است که می خواهیم چند دقیقه ای مهمان ما باشد و از فرزندانش بگوید و او به محض ورود به غرفه شروع می کند به تعریف از گذشته و زمانی که فرزندانش به جبهه اعزام شدند.
او می گوید: محمدرضا ، در ۲۳ اسفند سال ۶۴ در عملیات والفجر ۸ شهید می شود و علیرضا بعد از گذشت ۲۰ روز از شهادت محمدرضا در فروردین ۶۵ عازم جبهه می شود.
مادر شهیدان یگانه می گوید علیرضا سال ۶۲ وارد سپاه و به جبهه کردستان اعزم شد.سال ۶۴ در مرحله اول والفجر ۸ شرکت داشت و از ناحیه فک و دست مجروح می شود. من از مجروحیت او خبر نداشتم تااینکه محمدرضا به دیدنم آمد و به بهانه ای شروع به حرف زدن از علیرضا کرد و از من پرسید اگر الان علیرضا مجروح شود تو چکار می کنی؟ من هم گفتم جبهه پر از تیرو تفنگ است و ممکن است مجروح شود.
محمدرضا که دید من این پاسخ را دادم ادامه داد: خب اگر شهید شود چه ؟ گفتم رفته است که شهید شود که ناگهان علیرضا وارد اتاق شد و دیدم که مجروح شده است آنجا فهمیدم اینها همه مقدمه چینی برای گفتن مجروحیت علیرضا بود.
این مادر شهید ادامه می دهد: در مرحله دوم والفجر ۸ محمدرضا در جبهه بود و در همان عملیات هم به شهادت رسید و علیرضا بعد از گذشت۲۰ روز از شهادت برادرش به جبهه رفت و دیگر برنگشت تا سال ۷۰ که گفتند در تفحص در منطقه کانال ماهی ۱۳ شهید پیدا شده است که علیرضا هم یکی از آنان است.
مادر شهیدان یگانه می گوید: علیرضا ازدواج نکرده بود و همیشه می گفت جبهه تمام زندگی من است . من هم راضی هستم به رضای خدا و فرزندانم را برای رضای خدا دادم.
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
سلام توکل الله سلام درود بر حضرت مهدی موعودشی غدیر