به گزارش گلستان ما ؛ یکی از حاشیه های داغ این روزهای شورای اسلامی شهر گرگان لایحه شهرداری گرگان مبنی بر موافقت با حضور 3 نفر از شهرداری های استان به شهرداری گرگان است ، دو نفر از شهرداری سرخنکلاته و یک نفر از شهرداری گنبد کاووس که بیش از شش ماه است این لایحه بین شورا و شهرداری طی طریق می کند .

مدافعان جدی این انتقال حمیدرضا آقاملایی ، ناصر گرزین ، سعید رحیمی ، مرتضوی و کاظم نژاد هستند که البته اکثریت را در این موضوع خاص در اختیار دارند و در طرف مقابل ، فائزه عبداللهی ، حسین ربیعی و ابراهیم جرجانی هستند که مخالفت خود را با این انتقال اعلام کرده اند ، البته علی اصغر یوسفی "رئیس شورای شهر" هم اعلام کرده اگر شهرداری قول دهد سال بعد نیرویی جذب نکند با این انتقال "موافق" است .

** اما ابعاد پشت پرده این لایحه چیست و آیا اصولا حرف مخالفان درست است ؟

** موافقان چه توجیهی برای موافقت خود برای این انتقال دارند ؟

** این سه نفر چه کسانی هستند و آیا به درد شهرداری گرگان می خورند یا نه ؟

** آیا واقعا لازم است شهرداری گرگان در این اوضاع نامناسب بودجه این سه نفر را بکارگیری نماید ؟

در طیف مخالفین به نظر می رسد انتقادات "جرجانی" کمی قابل ملاحظه تر و قابل قبول تر باشد ، جرجانی چون از بدنه شهرداری گرگان بوده همواره روی ظرفیت بومی و فعلی شهرداری تمرکز و تاکید کرده است ، او معتقد است باید از نیروهای شهرداری استفاده کرد حتی ضعیف باشند چرا که در اثر مرور زمان توانمند خواهند شد ، اما باید پذیرفت ظرفیتی که جرجانی روی آن تاکید دارد تخصص ، کارآمدی و روزآمدی ، چابکی و برخی شاخص ها را ندارد ، با یک ذره بین کوچک می توان فهمید که شهرداری گرگان در گذشته نیروهایی که بکارگیری کرده بر مبنای رابطه و سفارش بوده به طوری که بنا به گفته شهردار 70 نفر در شهرداری مدرک لیسانس روابط عمومی دارند و امروز بوضوح شاهد "خلا مدیران متخصص و کار راه انداز" در این نهاد مردمی هستیم .

در طرف دیگر نیز برخی اعضای شورا چون عبداللهی و ربیعی قرار دارند که این دو از ابتدا با طرح ها و لوایح دادبود ساز مخالفت را کوبیده اند و این طور که می نماید قرار هم هست تا آخر بر همین منوال بروند ، جنجال بر سر تقاطع غیر هسمطح افسران و طرح آفتاب یک تنها دو مورد برجسته این موارد است هر چند که می توان در لوایج کوچکتر و امورات روزمره را هم رد پای این مخالفت ها را مشاهده کرد .

نکته جالب اینجاست که بنا به گفته برخی شواهد عینی ، عضو باسابقه شورا به دادبود در روز اعلام برنامه هایش قبل از شهردار شدن، گفته بود من پشت سرت نماز می خوانم اما برای شهردار شدن به تو رای نمی دهم ، شاید دلیل این مخالفتها هم سمت و سوی سیاسی این فرد و خانواده اش باشد .

عضو باسابقه دیگر هم که الان با ورود نیروهای متخصص در شهرداری مخالفت می کند ای کاش سال 90 هم همین حرف را می زد ، زمانی که در دوران مدیریت قبل برخی هر کاری خواستند کردند و هر نیرویی که می خواستند وارد شهرداری کردند، برادرش را در یکی از سازمان های شهرداری در حالیکه از کمترین تخصص و ظرفیتهای کاری برخوردار بود ، بکار گیری کردند.

عمده این تلاش ها برای مخالفت با ورود این سه نفر شاید "گروکشی" برخی برای تعیین تکلیف "بستگان سببی شان" است که تا بحال شهردار گرگان زیر بار این موضوع نرفته است وگرنه شاید اگر چنین می کرد امروز شاهد این همه مخالفت نبود .

ضمن اینکه اعضای شورا طبق قانون نباید در کار شهردار دخالت کنند ، اگر آنها شهردار را برای توسعه شهر انتخاب کردند باید برای او "میدان فعالیت" هم ایجاد کنند نه اینکه هر روز با چالشی جدید انگیزه و توان شهرداری را محدود سازند ، شهرداری که نتواند مدیران خود را انتخاب کند چطور می تواند برنامه های خود را پیاده سازد .

در میان سه نفری که قرار است به شهرداری گرگان منتقل شوند "نصیبه تاجیک" است که در امور حقوقی فردی توانمند است ، در حال حاضر سیستم طبقه بندی شهرداری و امور حقوقی سامان مناسبی ندارد ، برخی افراد ذی نفوذ به راحتی به مدارک و اسناد خاص و معتبر دسترسی دارند ، باید یک فکری برای این موضوع بشود ، همچنین مقداد صادقیان انسان خدامحور و مهندسی پاک نیت است که در آزمون استخدامی شهرداری در سرخنکلا قبول شده و حالا می خواهد به شهرداری گرگان خدمت کند ، او از مهندسین خوشنام و باسواد این حوزه است و حضور او می توان به تخصص شهرداری و کادرسازی نیروهای بومی برای آینده شهر کمک شایانی سازد .

همچنین صدیقه هاشمی نسب هم چهره ای فرهنگی و هنری است ، او را مخ طراحی در حوزه زیباسازی و طراحی مناظر و المان ها می دانند ، او قبلا در شهرداری گنبد کاووس بوده که سه سالی را در تهران و سمتهایی چون ناظر فرهنگ سرای اشراق پشت سر گذرانده و اگر به او فضا داده شود بسیار برای زیباسازی شهر موثر خواهد بود ، انتظار این بود که از این نیروها برای تحول شهر استفاده شود نه مقاصد دیگر ...

انتهای پیام /