به گزارش گلستان ما ؛ بالاخره بعد از مذاکرات فشرده شهراری گرگان با حمیدرضا کلاسنگیانی بازیکن و کاپیتان سابق تیم ملی و عضویت هیت رئیسه بسکتال ایران ، وی برای این فصل به کادر فنی تیم بسکتبال شهرداری گرگان پیوست .

حمیدرضا کلاسنگیانی متولد روستای کلاسنگیان گرگان است و از افتخارات گرگان و استان به شمار می رود .

کلاسنگیانی در چند ماه گذشته تندترین انتقادات را متوجه مسئولانی که در امر ورزش بسکتبال دخالت و از آن بهره می گرفتند کرده بود ، امیدواریم حضور مجدد او در گرگان به خروج آن افراد از عرصه منجر شود .

همچنین داریوش کلانتری با دلی پر از درد رنجنامه ای نوشت و اعلام کرد که تیم بسکتبال بهشت هیرکان نمی تواند در لیگ برتر بسکتبال کشور در فصل جدید حضور یابد .

کلانتری در این بیانیه گفته است :

 اینجانب داریوش کلانتری به جهت علاقه دیرین به بسکتبال ورزش اول و محبوب گرگانی‌ها و نیز علاقه به سرزمین دوست‌داشتنی و خاستگاهم گرگان، از سالیان گذشته به عنوان بخش خصوصی وارد عرصه تیمداری بسکتبال شدم تا به سهم خود گامی در جهت رونق بسکتبال گرگان و نیز شادی مردم شهرم بردارم.سال 91 در حالی که تنها چند روز به آغاز مسابقات لیگ دسته دوم بسکتبال باقی مانده بود و سهمیه گرگان در حال از بین رفتن بود با توصیه یکی از مسئولان و تأکید وی مبنی بر هزینه‌کرد تنها 30 میلیون تومان، تیم را جمع کرده و وارد مسابقات شدیم.

اما از آنجا که اعتقاد داشتم نام گرگان و بسکتبال این شهر بزرگ‌تر از آن است که زنگ تفریح دیگران شویم با گرد هم‌آوردن سرمایه‌های بومی و چند بازیکن باتجربه و کادر فنی گرگانی ( محمدرضا محسنی، محسن محسنی و اصغر مهاجر) در رقابت‌ها حضور یافته و در مصاف با تیم‌های صنعتی، با هزینه کرد بالغ بر 200 میلیون تومان موفق به صعود به لیگ دسته اول بسکتبال ایران شدیم.صعود ما به لیگ دسته اول سبب شادمانی بسیار مردمان دیارم گرگان شد و آنها بارها در دیدارهای حضوری و یا پیام‌های تلفنی، ظهور این تیم جدید را موجب رونق بسکتبال گرگان دانسته و مرا به ادامه کار تشویق کردند.

از این رو در سال 92 با گرد هم آوردن بخشی از سرمایه‌های دور مانده از بسکتبال گرگان همچون محمدمهدی ایزدپناه، شعبان قاری، فرهاد زحمتکش، سیدزمان حسینی، علیرضا ایزدپناه در قالب کادر فنی، استارتی قوی برای حضور در مسابقات لیگ یک زدیم.در این بین حمایت مهندس خسرو ایرج‌زاد مدیر مجموعه سولن از تیم و سرمایه‌گذاری مشترک ایشان با مجموعه بهشت هیرکان سبب شد تیم با نام سولن بهشت هیرکان در رقابت‌های لیگ دسته اول حضور یابد.مسابقات لیگ دسته اول به علت پراکندگی جغرافیایی تیم‌ها، اتکای تعداد بسیاری از آنها به وزارتخانه‌ها و سازمان‌های کلان صنعتی و نیز هزینه‌کرد بسیار آنها، و ...، رقابت‌های بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود که خوشبختانه با تلاش بازیکنان و کادر فنی و نیز حمایت بی‌شائبه مردم و هواداران در پایان ماراتنی هشت ماهه و در حالی که حتی شانس قهرمانی رقابت‌ها را نیز داشتیم موفق به صعود به لیگ برتر بسکتبال ایران شده تا افتخار بزرگی را برای گرگان و گلستان رقم بزنیم.

علاوه بر صعود به لیگ برتر بسکتبال، از حداقل مزایای حضور تیم ما در رقابت‌ها معرفی چهره‌ها و استعدادهای بومی همچون سعید صالحی، دانیال ایزدپناه، سروش بنی کریم، مبین شیخی و ... بود که پس از سال‌ها نوید حضور چهره‌هایی تازه از بسکتبال گرگان را در عرصه بسکتبال کشور می‌داد.

از یاد نبریم که نتایج درخشان تیم ما که با صرف بالغ بر 500 میلیون تومان هزینه و مرارت‌های بسیار که یکی از آنها انجام 6 سفر متوالی به جنوب کشور و ... بود، در حالی رخ داد که متأسفانه تیم اول شهر ما شهرداری گرگان در سال گذشته نتایج مطلوبی کسب نکرده بود و نتایج سولن بهشت هیرکان مرهمی بود بر دل نگرانی‌های هواداران بسکتبال گرگان.اما اتفاقات پس از صعود ما چه بود؟ پس از کسب نتایج درخشان که مختصراً شرح داده شد، در حالی که از سوی مسولان انتظار حمایت را داشتیم نه تنها وعده‌ها عملی نشد بلکه گویی خیلی‌ها به خاطر سرمایه‌گذاری ما در امر ورزش قصد تنبیه ما را داشتند.

وعده‌های اعضای شورا مبنی بر کمک مالی به ما که البته مکتوب نیز شده بود و بارها در سخنانشان بیان شده بود نیز عملی نشد و شهردار با وجود درخواست 12 عضو شورا مبنی بر کمک مالی به تیم، لایحه مذکور را به شورا ارائه نکرد.از سوی دیگر شاهد آن بودیم که شهرداری حتی بخشی از طلب‌های چند 10 میلیونی ما از اجلاس پیر غلامان حسینی (به تاریخ 6/8/92) را پرداخت نکرد و علاوه بر این با توجه به احداث زیرگذر میدان معلم که موجب بسته شدن مسیرهای ورودی به پمپ بنزین استیجاری ما در میدان معلم شده و سود ما از حق‌الزحمه فروش بنزین را به شدت کاهش داده بود، با مصوبه شورای ترافیک مبنی بر ممنوعیت فروش نفت گاز (گازوئیل) و تعطیلی آن در جایگاه 17 شهریور میدان معلم، بخش اعظم دیگری از درآمد ما کاهش یافت و شهردار نه تنها ریالی از اجاره ما کم نکرد، بلکه اظهار داشت در صورت ناراحتی نسبت به تحویل جایگاه که طی تشریفات قانونی، پیمانکار آن شده بودیم اقدام کنیم.

شاید جالب باشد که مردم ما نیز بدانند که اداره ورزش و جوانان هم با درخواست ما مبنی بر دریافت سود بلیت‌فروشی مسابقات تیم ما در لیگ برتر و نیز تبلیغات دور زمین هنگام برگزاری رقابت‌ها ما موافقت نکرد.این مسائل ما را بر آن داشت که در تیمداری دچار تردید شویم و تصمیم گرفتیم به جای آنکه در اواسط مسابقات دچار مشکلات و استرس ها شویم با وجود علاقه بسیارم به حفظ این تیم، مجبور شوم با بغضی در گلو و چشمان اشکبار و غمی در سینه، در حالی که بستر برای حضور دو تیم از گرگان در لیگ برتر بسکتبال ایران و تحقق عملی شعار گرگان پایتخت بسکتبال ایران مهیا بود عطای تیمداری را در حالی که شاهد کوچک‌ترین حمایتی نبودم به لقای آن ببخشم تا تمام زحمات جهت تشکیل این تیم و حضور آن در لیگ های دسته دوم و اول و صعود به لیگ برتر به هدر رود.

مردم شریف شهرستان گرگان و استان گلستان، با وجود آنکه انصراف ما از تیمداری را به فدراسیون بسکتبال ایران اعلام کردیم اما تأکید می‌کنم، این مجموعه با وجود مشکلات مالی و موانع و دلسردی‌ها باز نیز حاضر به تقبل نیمی از هزینه‌های تیمداری در لیگ برتر است؛ به شرطی که مسئولان بستر لازم را برای کسب 50 درصد دیگر هزینه‌ها را فراهم کنند تا در فرصت باقیمانده هرچه سریع‌تر اقدام لازم را انجام دهیم.

امیدوارم با ایجاد بسترهای لازم، انجام حمایت‌ها و رفع موانع، سال آینده بتوانیم به نمایندگی از گرگان حضوری قدرتمندانه در رقابت‌ها داشته باشیم.همچنین به عنوان یک شهروند گرگانی آرزو دارم به خاطر علاقه هزاران نفر از مردم این سرزمین به بسکتبال و ریشه این ورزش در گرگان، حمایت لازم و اساسی از دیگر تیم محبوب شهر ما شهرداری گرگان صورت پذیرفته و این تیم با آمادگی کامل به نمایندگی از گرگان نتایج مطلوبی را در لیگ برتر کسب کرده و موجبات خوشحالی هواداران این تیم را در جای جای ایران را فراهم کند.

این مجموعه آمادگی دارد جهت تقویت تیم شهرداری، رضایتنامه بازیکنان مدنظر کادر فنی آن تیم را که با این باشگاه قرارداد دارند جهت باشگاه شهرداری گرگان صادر کند.در پایان ضمن تشکر از ارکان مدیریتی این باشگاه، کادر فنی، بازیکنان و ...، نهایت سپاس خود را از حامیان مردمی این تیم و هواداران که همواره خالصانه حامی تیم بودند ابراز می‌کنم.