به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، دیدار و تکریم شهدا از مهمترین وظایف مردم و مسئولان است نگذاریم از شهدا تنها نام‌شان باقی بماند آرمان‌های بزرگ شهدا را باید زنده نگه داریم.

آنچه امروز بر همه به ویژه مسئولان متولی واجب است دیدار از خانواده‌های شهداست که باید در اولویت برنامه‌ها قرار گیرد و اجازه ندهیم شلوغی کارها ما را از این امر مهم باز بدارد.

این بار برای تهیه گزارش سراغ خواهر شهید غلامعلی قجری‌بامری در شهر قرق رفتیم که خواندن این گزارش خالی از لطف نیست.

خواهر شهید تجری‌بامری در گفتگو با خبرنگار «گلستان ما» گفت: برادر شهیدم در زابل دفن شده است دو فرزند پسر از این برادرم به یادگار مانده که یکی از آنها در گمرک و دیگری در نیروی دریایی مشغول به کار است.

وی ادامه داد: به تمام آرزوهایم رسیدم فقط یک آرزو دارم که امیدوارم مسئولان بشنوند و آن را برآورده کنند از صمیم قلب می‌خواهم به دیدار رهبری بروم و از نزدیک روی ماهش را ببینم.

خواهر شهید خاطرنشان کرد: اخلاق برادرم غلامعلی بسیار خوب بود همه او را دوست داشتند همیشه به ما سرمی‌زد و حداقل ۱۰ الی ۲۰ روز خانه‌مان می‌ماند او خیلی دلسوز بود.

وی افزود: دو برادر دیگر دارم که خدا حفظ‌‌شان کند اما غلامعلی در بین آنها واقعا چیز دیگری بود.

خواهر شهید گفت: برادرم رئیس پاسگاه بود وقتی خبر درگیری در چشمه زاهدان را به او دادند سریع همراه با چند نفر به محل اعزام شدند.

وی گفت: نامسلمانان ساعاتی در کمین بودند و هنگامی که ماشین آن‌ها به محل حادثه نزدیک شد وحشیانه حمله کردند و آنها را از ماشین پایین آوردند، در بین آن‌ها یک بی‌سیم‌چی بود که سعی می‌کرد از طریق بی‌سیم با پایگاه تماس بگیرد و تقاضای کمک کند.

خواهر شهید بغض نشسته در گلویش را فرو می‌خورد و ادامه می‌دهد: یکی از منافقین متوجه تماس بی‌سیم‌چی می‌شود و دیگران را خبر می‌کند و با کمک چند منافق دیگر فرد بی‌سیم‌چی را تا شانه در خاک فرو می‌برند و ۱۶ نفر دیگر را به رگبار می‌بندند و شهید می‌کنند.

وی ادامه می‌دهد: وقتی افرادی برای کمک به محل می‌آیند مشاهده می‌کنند فقط بی‌سیم‌چی زنده است و سریع او را به بیمارستان هدایت می‌کنند.

خواهر شهید بامری از مسئولان خواست تا او را به دیدار مقام معظم رهبری اعزام کنند و ادامه داد: پدر و مادرم در قید حیات نیستند خیلی دوست دارم مانند گذشته مسئولان از ما خبری بگیرند یک‌سال چشمم به در مانده است.

وی با بیان اینکه برادرم اخلاق بسیار خوبی داشت، افزود: برادرم بسیار دلسوز بود و خیلی محبت می‌کرد من دوبار به کربلای معلی مشرف شدم و هربار عکس برادرم را با خود بردم و به نیابت از او زیارت کردم.

خواهر شهید ادامه داد: چند وقت پیش هم مشهد بودم و به نیابت برادر شهیدم زیارت کردم آخر نمی‌توانم ثانیه‌ای دوری برادرم را تحمل کنم.

خواهر شهید در حالی که قاب عکس برادرش را در دست گرفته بود به او خیره شد و گفت این قاب عکس همه چیز من است.

خبرنگار: سمیرا رجبی

انتهای خبر/