شلمچه برای زائرانش همیشه قطعه ای از بهشت است و بارها دلگویه هایی را برزبان آنان جاری کرده است.
به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه ، متن زیر دلنوشته ای از سیدعلی کریمیان رزمنده هشت سال دفاع مقدس که در خصوص شلمچه نوشته و برای ما ارسال کرده است.
از اروند که برگشتیم ظهر شده بود.نمازوخواندیم و نهار رو هم خوردیم ، کمی هم استراحت کردیم .حدود ساعت چهار عصر بود که آماده حرکت شدیم.همه که سوار شدند به طرف شلمچه حرکت کردیم.
و ساعتی بعد وارد معبد عشق، شلمچه شدیم.
دوستی پرسید وصال چیست؟
گفتم: آرامش
گفت: چگونه می شود به آرامش و وصال رسید
گفتم : آرامش برای بچه مسلمان معنی ندارد
گفت: چرا؟
گفتم : چرخی دور خودت بزن!
ببین خفتگان در این خاک را
ببین چه زیبا به وصال رسیده اند
با تعجب و کنجکاوی به اطراف نگاه می کرد
گفتم: مگر نمی دانی مسلمان راهی ندارد برای آرامش جز شهادت!!!
مگر نمی دانی مسلمان یعنی جوش وخروش
مگر نمی دانی مسلمان یعنی سجده بر خاک و پرواز تا آنسوی افلاک
کمی جلوتر به یاد کانال پرورش ماهی قطعه ای ساخته بودند.
همان کانالی که ماهیانش با خون تغذیه شدند.
موانع خورشیدی،سیم های خاردار،روزگاری هرکدام از آنها سربندی و پلاکی از شهید به یادگار داشتند
حتی بعضی، تا مدتها تن شهید حمایلشان بود .
و چه زیبا بود این قطعه از بهشت!
امروزکه شهدا درآرامگاه ابدیشان قرار گرفته اند، بر روی موانع خورشیدی بیاد تن شهید ،فانوسی حمایلش کرده بودند، تا در شب های تاریک شلمچه سوسو زنان راه را نشان جوانان زائربدهند.
یادش بخیر
هنوز هم می توانم ببینم که یاران،گرم از یقین،روشن از حکمت و آرام از وصال چگونه دست می فشاندند برپشت هم،ولحظه ای بعد
در سینه ی آسمانها پرمی گشودند و به پروازبا ملائک می رقصیدند…
کم کم مستی این کشف و شهوداز سرم می پریدوشادی و شعف در من می مرد و من به ناچار باید سایه غمی که بر دلم افتاده بود را تحمل کنم!
وچه طاقت فرسا واندوهناک است از جمع شاد و آسوده یاران همسفر دور شدن و کنار رفتن !
صدای قرائت زیبای زیارت عاشورا ازخاکریزبغلی به گوش می رسید
همه دور هم حلقه زده بودند.
همانند شب عملیات ، اشک ها بود که بر گونه ها جاری می شد.
آنطرف تر پروانه ها آمده بودند به طواف
دور مشهد شهدای شلمچه چرخ می زدند وهمچون کعبه طوافش می کردند.
خدایا چه کرده این شلمچه!
و چه ها کردند این شهیدان شلمچه!
عجب غروب زیبای دارد شلمچه!
وچه داستانی!چه داستانی
شلمچه آرامگاه ابدی شهدای کربلای ۵-۴ است
لوح آرامگاهشان به نمایندگی نفربر سردارشهید حسین خرازیست!
قبه فیروزه ای که بربالای آرامگاهشان برافراشته است .
آسمان است آسمان!
چراغی به زیبایی مهتاب، همگی را فراگرفته
شمع های برافروخته بر مزارشان
ستارگان آسمانند، ستارگان!
وخادمشان که هرصبح درمی گشاید وهرشب خواهدش بست. خورشید است خورشید!
عجب یادمانی دارد این شلمچه!
غروبش چه زیباست!
وقتی این غروب با اذان در می آمیزد،زیبایش صد چندان می شود.
آری اینجا شلمچه است و وقت وقت اذان ، الله اکبر… الله اکبر
ای که نیاز نیایش بر جانت آتش زده است
وحسرت نمازی از سر اخلاص بر قلبت پنجه افکنده است!
برخیزو به شهداء اقتدا کن!
برخیزوبه شهداء اقتدا کن!
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد