1394-04-03 05:04
1420
0
16557
جامعه اسلامی دانشجویان در بیانیه‌ای:

آقای هاشمی! کدام «مدعی» برای معامله بر سرخون شهدای غواص، مشغول مذاکره با «مک فارلین» آمریکایی بود؟

جناب آقای هاشمی بهرمانی، روز ۲۶خرداد۱۳۹۴ را در تقویم تاریخ نگاری خود ثبت کنید و به خاطر بسپارید که بغض میلیونی مردم تهران هنگامی ترکید که یادشان آمد، ۱۷۵ غواص شجاع ایران که توسط آواکس‌های آمریکا شناسایی و به اسارت صدام خبیث گرفتار و مظلومانه با دستان بسته زنده به گور شده بودند، در همان زمان یک نفر «مدعی» برای معامله بر سر خونشان، مشغول مذاکره با «مک فارلین» آمریکایی بود؛ آن مدعی کیست؟

 به گزارش گلستان ما به نقل از دانشجو، جامعه اسلامی دانشجویان علیه مواضع هاشمی رفسنجانی بیانیه‌ای صادر کرد که متن بیانیه به شرح زیر است:

«قهرمان تحریف گری» درون نظام اسلامی کیست؟

جناب آقای هاشمی بهرمانی، روز ۲۶خرداد۱۳۹۴ را در تقویم تاریخ نگاری خود ثبت کنید و به خاطر بسپارید که بغض میلیونی  مردم تهران هنگامی ترکید که یادشان آمد، ۱۷۵ غواص شجاع ایران که توسط آواکس های آمریکا شناسایی و به اسارت صدام خبیث گرفتار و مظلومانه با دستان بسته زنده به گور شده بودند، در همان زمان یک نفر «مدعی» برای معامله بر سر خونشان، مشغول مذاکره با "مک فارلین" آمریکایی بود؛ آن مدعی کیست؟

هرگز مایل نبوده ونیستیم تا در باره ظلم های فراوانی که بر این مملکت روا گشته و پیوسته همچون «خار در چشم و استخوان در گلوی ولایت» رفتار شده و آب به آسیاب بیگانگان ریخته و به تضعیف مقاومت ملت در برابر دشمن پرداخته شده، افشاگری کنیم؛ اما نمی دانیم چرا اخیراً پرده دری روزافزون را پیشه شما ساخته اند و زبانی را که در کام دارید، به کام دشمن می چرخانند؛ و گرفتار توهمات حیرت انگیزتان کرده اند، آنچنان که آرمان های امام خمینی را منحرف شده پنداشته و شما را مدعی اصلاح نظام اسلامی وانمود می کنند !

اینک از سر اضطرار و از باب «روشنگری»  نمونه هایی از «افکار و رفتار انحرافی» را بازگو می کنیم، شاید شما در اشتباهات خود تجدید نظر کنید و به بیراهه ای که نهایت آن «بن بست قطعی» است، ادامه ندهید:

نخستین کسی که عنوان دینی «آیةالله» را مدیون علمای بزرگ حوزه نیست و آن را توسط افراد رسانه ای زیر مجموعه خود هدیه گرفته و مفتخر به لقب «آیةالله» شده و اینک نیز با انبوهی از سایت ها و نشریات زنجیره ای خانوادگی، مشهور به «آیةالله» شده، کیست؟    

آیا این بدعت نابجا و انحراف عجیب در اعطای "عنوان مذهبی" توسط روزنامه نگاران، تخریب سنت های دیرپای بنیاد روحانیت تشیع و تحریفی خطرناک در حریم مقدس پاسداران دین و مذهب نیست؟

با رحلت بنیانگزار انقلاب اسلامی، چه کسی توانست، کلیدواژه های ایدئولوژیک مکتب فکری امام خمینی (رضوان الله علیه) را با واژگان سکولاریستی جایگزین کرده وساختار فکری آن بزرگوار را متلاشی کند؟ امام خمینی معتقد بودند که ولی فقیه «امام» است و باید «امت اسلامی» را برای اجرای «عدالت» در برابر مستکبران (حاکمان ظالم یک درصدی) به حمایت از مستضعفان (مظلومان نودونه درصدی جهان) بسیج کند تا موانع ظهور برچیده شود؛ آیا شما پاسدار این اندیشه ناب الهی بوده اید؟! چه کسی توانست، ابتدا به بهانه تکریم شخص امام خمینی، از استمرار نظام «امت-امامت» جلوگیری کند؛ با سلب عنوان «امام» از «ولی فقیه» و اصرار بر کلمه «رهبر» و جایگزین کردن مفهوم «امت اسلامی» با کلمه «ملت»، بالاخره نظام «امت- امامت» را به نظام سکولاریستی «ملت- رهبر» تقلیل دهد و بعد هم در دولت «سازندگی»، واژه مقدس «عدالت» را با کلمه تحمیلی سرمایه سالاران بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، یعنی کلمه "توسعه" جایگزین سازد؛ کلمه «مستضعفین» را رندانه «قشرآسیب پذیر» بنامد و «مستکبرین» را با تواضع فراوان، «قدرت های بزرگ جهانی» خطاب کند؟!

آقای هاشمی، شما می دانستید که در نظام توحیدی "امت- امامت" مورد نظر امام خمینی، وقتی ایران در محوریت جهان اسلام پرچم دار اقتدار و عزت مسلمانان و حامی مستضعفان باشد، هرگز توسط آمریکا و اروپا تحریم پذیر و محاصره شدنی نخواهد بود؛ چرا مانع پیشبرد این راهبرد اساسی امام خمینی و امام خامنه ای شدید و با انواع کنایه ها و صراحت ها، در مقابل آن ایستادید؟

شما بعد از رحلت امام خمینی که رحمت و رضوان الهی بر او باد، با اندیشه ناب "ولایت فقیه" چه کردید: اول با نگاهی "سکولاریستی"، "رهبریت" را از "مرجعیت" تفکیک شده معرفی کردید، در حالی که امام خمینی فقط قائل به عدم توانایی مراجع وقت در اداره "جامعه بزرگ اسلامی" و رهبری نظام بودند و شما دیدگاه ایشان را وارونه کردید که بعدها آقای حمید انصاری با انتشار کتاب "رهبری و مرجعیت، تفکیک یا وحدت" پاسخ تحریف گری شما را دادند؛

اما انحراف دوم در رفتار و مواضعتان در مورد جایگاه و مصداق "ولی فقیه" این بود که همواره "ولایت" را برای خودتان در حد "رفاقت" شخصی تعریف می کردید تا به جای تبعیت و اطاعت، هروقت دلتان خواست، با ولی فقیه "رقابت" کنید و هرجا موقعیت یافتید، حسادت را با "خصومت" شخصی و خانوادگی نشان دهید؛ و فتنه سال ۸۸ را با نامه سرگشاده خود به رخ جهانیان بکشانید!

زبان حال مردم مقاوم ایران آن است که لعنت خدا بر آن کسانی که با طراحی و مدیریت "فتنه ۸۸" و به منظور آسیب زدن به جایگاه ولی فقیه و شکستن حریم قانون و امنیت کشور، دشمنان جهانی را رذیلانه به "تحریم های فراگیر" علیه مملکت اسلامی ترغیب کردند و اینک نیز "مذاکرات ذلت بار" را به بهانه همان تحریم ها، بر نظام و مردم "تحمیل" می کنند. این ها انحراف از تمدن مطلوب امام خمینی نیست؟ 

شما نخستین رئیس جمهوری بودید که دولت قبل از خود را مورد شائبه "تنش آفرینی" قرار داده و شعار دولت خود را "تنش زدایی" نامیدید و سیاست "گفت و گوهای انتقادی" را چنان حقیرانه با اروپا (آلمان) پیش بردید که نتیجه آن، برای نخستین بار، محاکمه غیابی شما و دولتمردان شما توسط دادگاه میکونوس برلین بود و در اواخر دولت هشت ساله تان، تمام سفرای اروپایی برای نخستین بار ایران را تحریم و از کشور ما دسته جمعی رخت بربستند و رفتند؛ چرا این وقایع تلخ و ذلت بار، در خواب ها و خاطرات شما بازگو نمی شوند؟

آیا شما در سیاست داخلی خود انحرافات غیرقابل جبرانی طراحی و اجرا نکردید وبه جنگ ارزش ها نیامدید؟ : نهادینه کردن اصراف و تبذیر و تجمل پرستی و ایجاد شکاف طبقاتی واشرافیت خانوادگی و رانت خواری دولتی و تأسیس نخستین "حزب دولتی کارگزاران" و تلاش برای تغییر قانون اساسی و مادام العمر کردن خودتان در جایگاه ریاست جمهوری؛... اگر این موارد، "انحراف" نیست، پس انحراف چیست؟

آقای هاشمی، اگر چاپلوسان اطرافتان شما را شخصاً به افشای مکرر منویات غیر اسلامی خود وادار نمی کردند، ما هم نسبت به تمام انحرافات شما همچنان سکوت می کردیم و همه چیز را به "یوم التبل السرائر" می سپردیم؛ اما جنگ روانی که از حلقوم شما علیه رهبری نظام به منظور تحمیل اراده آمریکا و غرب در بحبوحه مذاکرات هسته ای، شنیده می شود، هیچ توجیهی برای سکوت باقی نگذاشته است؛

هر چه دلتان خواسته، تا بحال در قالب سخنرانی و نامه سرگشاده و خواب و خاطره و مصاحبه با سایت خودتان یا نشریات وابسته گفته اید؛ ما پیشنهاد می کنیم، لحظه ای برای پاسخ به این آیه شریفه بیاندیشید:  "الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله و ما نزل من الحق..." (آیه ۱۶سوره حدید) شاید پاسخ گویی به این پرسش خداوند، احوال و انگیزه هایتان را متحول کند، به شرطی که از لجاجت و قساوت قلب دوری گزینید.

آقای هاشمی، زیاده گویی و زیاده خواهی نشانه هوشمندی و تشخیص مصلحت خودتان نیست؛ جمله امام خمینی (ره) را به یاد آورید که با تلخی از خیانت یاران خود یاد می کرد و قلبی شکسته می فرمود: "تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام" ؛ شما که تا به حال از صبر کریمانه امام خامنه ای برخوردار بوده اید؛ بگذارید با همه مظلومیت رهبری، سکوت ایشان برقرار بماند. 

باور کنید، فرزندان انقلابی این ملت رنج کشیده، توان شنیدن درد دل های این امام مظلوم را ندارند!

ما آشکارا می بینیم که دشمنان جهانی و منافقان داخلی، نمی خواهند شما "ولایتمدار" باشید، بلکه شما را به سوی جبهه ضدیت با انقلاب و اسلام و ایران و امام خمینی سوق میدهند؛ لطفاً اطرافیان چاپلوس خود را فقط یک بار دیگر با تیزبینی و بصیرت نگاهی بیافکنید!

عاقبت بخیری، بزرگترین هدیه خداوند به بندگان شایسته اوست.

والسلام علی من اتبع الهدی 

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.