حسین پایینمحلی نوشت: امروز نظام بینالملل با اراده جمهوری اسلامی در حال تحول است و جریانات مقاومت در منطقه در حال تحمیل خود به نظام سلطه هستند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، چندی پیش یادداشتی از نگارنده در باب ضرورت بازنگری در دکترین امنیت ملی منعکس شد و در آن تاکید کرد با توجه به متغیر بودن تروریسم و تغییر تهدیدات در حوزههای مختلف اعم از جغرافیایی تا مجازی، ضرورت ایجاد میکند نظام مقدس جمهوری اسلامی در راستای تامین منافع ملی و امنیت ملی پیوستهای جدیدی در دکترین امنیت ملی لحاظ کند، مثل مبارزه با تهدیدات تروریستها در شرق و بحث تروریسم آب و هوایی و… و علاوه بر آن یک پیوست رسانهای ایجاد کند تا شهروندان احساس کنند حاکمیت قوی است و تحت فشارهای خارجی و رسانهای دچار انفعال نمیشود و امنیت داخلی خود را فدای تروریسم رسانهای نمیکند و از مواضع خود عقب نشینی نمیکند.
پاتک غیر قابل تصور سپاه پاسداران را میتوان در دو سطح تبیین و تحلیل کرد. سطح اول در نسبت با تروریستها و اقدامات انجام گرفته و در دست اقدام در اربیل عراق و ادلب سوریه و مناطق مرزی شرق کشور با کشور برادر پاکستان است. و سطح دوم در نسبت با شرایط منطقه و دکترین آخرالزمانی جمهوری اسلامی مرتبط با ظهور است.
اما در سطح اول میدانیم که از قبل انقلاب تجزیهطلبها در ۵ نقطه کشور به دنبال تجزیه بودند که میتوان از پان ترکها در آذر بایجان، پان عربها در خوزستان، پان کردها در کردستان، همینطور فعالیتهایی در سیستان و شمال کشور.
اما باجدهی شاه به نظام سلطه این اقدامات را در حالت آماده باش قرار میداد و در اصطلاح آمریکا دستش روی ماشه بود تا با انقلاب اسلامی شلیک شد.
جمهوری اسلامی در طول این چند دهه جلوی تجزیه کشور را گرفته اما جریانات تجزیهطلب در جنگ ترکیبی جمهوری اسلامی با جبهه غربی_عبری و عربی با اتاق عملیات مشترک با آمریکا و اسرائیل و حمایت اطلاعاتی، امنیتی، نظامی، و رسانهای در صدد ناامن کردن مرزها و ترور کور بودند و به صورت مقطعی و موضعی اقداماتی در سیستان، کرمان و کردستان صورت دادند.
جمهوری اسلامی نیز در راستای صیانت از مردم و دفاع از تمامیت ارضی خود در پاتکی پاسخ دندان شکنانه به تروریستها در مناطق مرزی پاکستان، اربیل عراق و ادلب سوریه داد، به نحوی که این پاسخ همزمان در سه نقطه خارجی نقطه تحلیلها را از سطح اول به سطح دوم که منطقهای و مربوط به دکترینال آخرالزمانی جمهوری اسلامی است متصل کرد که به محور مقاومت مربوط میشود.
در سطح اول طبیعتا نیازمند یک کار مهم اطلاعاتی، امنیتی و نظامی در سطح عمیق و گسترده و دقیق در خاک سه کشور بود. در این سطح باید مکانها و زمان آمد وشد افراد و اطلاعات مربوط به افراد و نیروی انسانی و امکانات و شرایط شناسایی و تحلیل شوند تا با رصد موارد مذکور اقدامات قابل انجام مشخص و آمادهسازی شود. همچنین در داخل نیز باتوجه به نقشه راه مکان پرتاب موشک، تعداد سکوها، نوع موشکهای بکار گرفته شده نیز مشخص تا در زمان معلوم به مکانهای شناسایی اصابت و محلهای مدنظر معدوم تا اهداف از پیش تعیین شده محقق شود.
اما سطح دوم تحلیل که به حوزه منطقهای وحوادث آن مربوط میشود در دکترینال آخرالزمانی مربوط به ظهور قابل تحلیل است.
پیشتر اشاره شد گروههای تروریستی وتجزیه طلب عوامل نظام استکباری هستند که تلاش میکنند با ایجاد بحران برای جمهوری اسلامی سرعت جمهوری اسلامی را کاهش دهند و نگاه جمهوری اسلامی را از موضع بالایی و فعالانه به داخل کشانده ودر اصطلاح فریز کنند تا جمهوری اسلامی به عقب نشینی از سیاستهای منطقهای و آخرالزمانی خود بپردازد.
با این وجود حمله سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به مقر تروریستها در سه منطقه از سه کشور این پیام را به نظام سلطه و اتاق عملیات مشترک جبهه غربی، عبری و عربی مخابره میکند که صبر استراتژیک جمهوری اسلامی در قبال برخی اقدامات تروریستها در داخل خاک ایران را نباید به انفعال تعریف و تحدید کرد بلکه جمهوری اسلامی بسان یک شطرنج باز قاعدهها را خود طراحی میکند ومعادلهها را تغییر میدهد. امروز نظام بینالملل با اراده جمهوری اسلامی در حال تحول است و جریانات مقاومت در منطقه در حال تحمیل خود به نظام سلطه هستند.
هر یک از اتفاقات بزرگی که در چند سال اخیر در نظام جهانی رخ داده به نوبه خود در شناخت حقیقت غرب در نزد نخبگان جهانی و ملتها و نهایتا تضعیف غرب و تقویت ائتلاف شرق منتج میشود.
از جنگ روسیه با اوکراین تا عضویت ایران در بریکس و شانگهای و تقویت روابط ایران با چین وروسیه همینطور با آستانه و کشورهای منطقه و آفریقا پتانسیلهای بسیاری را که تا کنون در اثر فشار هژمونی غرب نادیده گرفته شده بود را فعال کرده که به عنوان بدیل جدید غرب در حوزههای مختلف به ایفای نقش خود در عرصه جهانی خواهدپرداخت.
علاوه بر این موارد باید از نقش حوثیها در تنگه باب المندب سخن گفت که خود فرصتی دیگر میطلبد اما آنچه به جمهوری اسلامی مربوط میشود این نکته هست که ایجاد بحرانهای مختلف در سطوح گوناگون برای جمهوری اسلامی هرگز نمیتواند آن را از آرمان آخرالزمانی در منطقه دور کند، علیالخصوص که آمریکاییها از سویی مستقیم یا با واسطه از ایران میخواهند که به جنگ غزه ورود نکند و نسبت به تداوم این جنگ در منطقه واکنش نشان ندهد تا شرایط پیچیدهتر نشود و از سویی خود با شریک سنتی بریتانیا چندین حمله برعلیه ملت یمن صورت دادند.
پاسخ جمهوری اسلامی روشن است. ورود آمریکا و برخی دول غربی و همکاری کشورهای عربی به هیچ وجه جمهوری اسلامی را به عقبنشینی و انفعال وادار نمیکند بلکه با چنین رویکرد ظالمانهای نسبت به مردم فلسطین و غزه دست حوثیها برای بستن باب المندب و دست جمهوری اسلامی برای مسدود سازی تنگه هرمز و هر نوع راهبرد دیگر باز میشود و این حملات سه گانه پیامی است برای تمدن آنگلوساکسونها که بدانند جمهوری اسلامی اگر لازم باشد در سطح وسیعتری ورود میکند (در این عملیات از موشکهای بابرد ۱۲۰۰کیلومتر استفاده شد!) و به قول سردار شهیدمان اگر لازم باشد از این هم نزدیکتر میشویم!
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد