داود خاندوزی، فعال رسانهای استان گلستان در یادداشتی نوشت: صدبار مینویسیم و ۱۰ بار میخوانیم زندگی بدون معلم روزش تاریک و شبش ظلمانی است.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما» _ داود خاندوزی؛ زندگی را صرف واژههایی میکند تا در دل تاریکی کلمات راه روشن را به ما بیاموزد، هیچ وقت با خود نگفتیم که کلیدار مدارس و کلاسهای درس چگونه قهرمانهای زندگی کودکان ما شدند.
الگوهایی بیپایان در اعماق ذهن که با رفتار و کردار و علم خود دست ما را میگیرند و به نقاط جدیدی از تجربیات زندگی میبرند.
همه ما در زندگی به معلم نیاز داریم کسی که به ما بگوید، بیاموزد، آداب معاشرت و حتی انتخاب درست را با برگرفته از علم و پند به ما بفهماند معلمی در کنار تمام شیرینیهایی که برای دانشآموز به همراه میآورد دارای شرایط خاص خود است.
اما همین شرایط هم باعث شده معلمان نجیبتر از گذشته باشند، گرچه رفتهرفته سن معلمان ما کاهش یافته ولی باید به این نکته نیز تاکید کرد که این معلمان الگوهایی داشتند که روزی سنگرهای جنگ را پر کردند الگوهایی که برای حفظ آرمانهایی که سنگ بنای آن را پدران ما رقم زدند هیچگاه نباید فراموش شود.
در دوران دفاع مقدس حتی گاهی شده معلم در کنار دانشآموز خود به خون سرخ شهادت غلطیدن تا آخرین درس خود یعنی ایثارگری را به ما بیاموزند.
امروز نیز راه همان راه است و معلمی بدون ایثارگری، مهر و محبت پدرانه و مادرانه کاری سخت و زیان آور خواهد بود که جز عذاب وجدان چیزی برای خود و دانشآموز به ارمغان نمیآورد.
صدبار مینویسیم و ۱۰ بار میخوانیم زندگی بدون معلم روزش تاریک و شبش ظلمانی است.
اینها را گفتیم تا به این نقطه برسیم که در قبال معلمان امروز ما به عنوان خانواده و یا یک فرد از جامعه چه وظیفهای داریم.
معلمان ما امروز تنها در یک کلاس درس چند ساعته با فرزندان ما خلاصه نشدند و بیاحترامی به چنین شخصیت تبعات بدی در روحیه و آینده فرزندان ما به همراه دارد.
تکریم از معلم صرفا به روز معلم خلاصه نمیشود و باید خانوادهها با ارتباط درست با فرزندان شرایطی را فراهم سازند که فرزند زبان تشکر را در برابر آموزههای علمی نسبت به معلم بداند و این مسئله باعث شخصیت جامعهپذیری در جامعه میشود.
ریشه بسیاری از بداخلاقیها و بدگمانیها در جامعه شاید در همین رفتار و آموزش خانوادهها در کنار معلمان باشد، مثالش هم مثل خدماتی است که دولتمردان ارائه میکنند ولی از آنجایی که بر اثر تهاجمهای فرهنگی و رسانهای پیشزمینهای اشتباه در افکار ما به وجود آوردند گاهی به این خدمات تردید داریم و این اقدامات را یا وظیفه و یا تلاش برای رسیدن به پستها و موقعیتها میدانیم و یا آنکه در بدبیانهترین حالت آن را عوامفریبی میخوانیم.
موضوعی که شاید از سوی خانوادهها و معلمان رها نمیشد امروز در ذهنها این پیامد منفی نداشت، اگر امروز از رفتار فرزند نسبت به خانواده یا معلم و جامعه گلایه داریم باید بگوییم که از ماست به که بر ماست و رها کردن این مسائال رفتاری امروز در پیش پای ما قرار گرفته و تنها کسی که میتواند این گره ذهنی را باز کند خانوادهها و معلمان هستند.
نکته دیگر این است که برخی پیامدهای اجتماعی نیز در شعاع اعتراض به چنین شرایطی است افرادی بیحجابی بودند که دلیل بی پحجابی خود را اعتراض و یا مخالفت با تفکر حاکم جامعه بیان کردند که سرمنشا آن برگرفته از تکنیکهای رسانهای در جنگ ادراکی دشمن برای این مسئله و همچنین بیتوجهی ما به پاسخهای اقناعی به این معضلات بوده و هست، چرا که گفتیم دامن زدن به این مسائل منفعتی برای ما به همراه ندارد و یا موضوع را پیچیده میکند، ولی رها شدن این مسائل دومینویی سخت را برای موفقیت فرزندان ما در جامعه به وجود آورده است.
بهزبان دیگر باید بگوییم که امروز جامعه تشنه صداقت و خدمت است و بهترین کسی که میتواند این رفتار را به رگ جامعه تزریق کند معلم است و در این مسیر همه باید برای آینده روشن فرزندان تلاش کنیم.
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد