1403-05-03 00:05
535
0
90796

شهید مصطفی امینی در دوران انقلاب نقش بسیار موثری در راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه رژیم پهلوی داشت و با امت حزب‌الله همگام بود.

1403-04-29 00:10
309
0
90739
معراجی‌ها؛

باران بدرقه!

خواهر شهید حسینعلی ممشلی روایت می‌کند: «روزی که برادرم برای رفتن به جبهه اعزام می‌شد هوا بسیار بارانی بود. لحظه آخر رو به من نمود و گفت: هنگامی که من برمی‌گردم هوا بارانی است.»

1403-04-28 00:05
406
0
90726

شهید رحیمی با توجه به مشکلات اقتصادی خانواده به زحمت دیپلم گرفت و با استعداد خوبی که داشت در دانشسرای تربیت معلم گرگان قبول شد و به تحصیل ادامه داد، بعد از چند بار رفتن به جبهه شربت شهادت نوشید.

1403-04-25 00:05
325
0
90692

مادر شهید «محسن عرب‌امیری» نقل می‌کند: «پسرم به عکس گرفتن علاقه زیادی داشت وقتی به او می‌گفتیم چرا آنقدر عکس می‌گیری می‌گفت: می‌خواهم به جبهه بروم و این را می‌دانم دیگر به خانه باز نمی‌گردم.»

1403-04-24 00:05
671
0
89665

پهلوان علیجان بیدرنامنی شهید ورزشکاری که با روحیه شهادت‌طلبی، خوش‌رو شجاعت و نترسی حافظ کیان اسلامی شد

1403-04-23 00:10
400
0
90674
معراجی‌ها؛

تکرار شمیم

سعادت‌اله ساورعلیا، هم‌سنگر شهید رضا صادقلو نقل می‌کند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم.

1403-04-22 00:05
420
0
90669
معراجی‌ها؛

صلواتی کار کنیم

پدر شهید نقل می‌کند: «یک روز متوجه شدم شهید عبدالزمان از تمام کارکنان آموزش و پرورش و دوستان و آشنایان پول نمی‌گیرد. پدر خندید و گفت: این جوری که باید صلواتی کار کنیم. ایشان آنقدر بخشش داشت که به منافع خود فکر نمی‌کرد.»

1403-04-20 00:10
3017
0
90649
معراجی‌ها؛

رحمت الهی

مادر شهید محمدعلی دلیری نقل می‌کند: پسرم و دوستانش سه روز در محاصره نیروهای عراقی بود از یک طرف نیروهای عراقی و از طرفی دیگر تشنگی امانشان را بریده بود.

1403-04-16 08:03
330
0
90606

مادر شهید «ابوالقاسم خوشمهر» در خاطره‌ای از فرزند شهیدش گفت: از پسرم خواسته بودم به جبهه نرود اما او گفت هرکس برای خودش اعمال جمع می‌کند و خود را روسفید می‌کند. من برای ادامه راه شهیدان که پرچم آنها به زمین مانده می‌روم.

1403-04-14 00:10
429
0
90579

شهید محمد‌جواد آکار در خاطرات خود می‌نویسد: یک روحانی برای ما آجیل سوغاتی آورده بود از طرفی دیگر صدام ملعون هم با آجیل خمپاره و گلوله به ما شیرینی تعارف می‌کرد.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.