شهید وابستگی عجیبی به مادر خود داشت. همیشه در کارها حتی کارهای منزل کمک میکرد. مثلا وقتی مادرش میخواست نان بپزد لگن خمیر را روی سر میگذاشت و تا نزدیک تنور میبرد و مادرش نان را به تنور میچسباند و او نان را میبرد.
مادر شهید« جعفر دیدگاه» نقل میکند: «روزی که جعفر میخواست به جبهه برود به من گفت: مادرجان شهادت روزی من است».
همرزم شهید نزیقی نقل میکند: «در شب عملیات، عادل حنا خریده بود دلیلش را از او پرسیدم در جوابم گفت: «امشب شب دامادی من است.»
شهید جرجانی در وصیتش نوشت: از تو میخواهم با خواندن قرآن به کشفیات درونی برسی، چون خواندن روزانه قرآن باعث خودسازی میشود.
قسمتی از زندگی نامه شهید خداقلی رجبلو فرزند دوستعلی را مطالعه می کنید.
شهید عبدالحسینی خدمت در جبهه را به دلیل اینکه در مناطق جنگی زن و بچههای مردم زیر آوار گلوله بودند بسیار مهم میدانست.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
صـدای شمـا ر ا به مسـئولین مـی رســانیم برای ما بنویسید، عکس و فیلم بفرستید.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.