1402-04-31 01:56
716
0
85793

شهید وابستگی عجیبی به مادر خود داشت. همیشه در کار‌ها حتی کار‌های منزل کمک می‌کرد. مثلا وقتی مادرش می‌خواست نان بپزد لگن خمیر را روی سر می‌گذاشت و تا نزدیک تنور می‌برد و مادرش نان را به تنور می‌چسباند و او نان را می‌برد.

1402-04-30 00:26
566
0
85784
معراجی‌های گلستان؛

شهادت روزی شهید دیدگاه بود!

مادر شهید« جعفر دیدگاه» نقل می‌کند: «روزی که جعفر می‌خواست به جبهه برود به من گفت: مادرجان شهادت روزی من است».

1402-04-27 01:24
540
0
85752
گذری بر خاطرات شهید نزیقی:

امشب شب دامادی من است!

همرزم شهید نزیقی نقل می‌کند: «در شب عملیات، عادل حنا خریده بود دلیلش را از او پرسیدم در جوابم گفت: «امشب شب دامادی من است.»

1402-04-26 00:05
648
0
85744

شهید جرجانی در وصیتش نوشت: از تو می‌خواهم با خواندن قرآن به کشفیات درونی برسی، چون خواندن روزانه قرآن باعث خودسازی می‌شود.

1402-04-25 05:46
1315
0
85734
معراجی‌های گلستان؛

زندگینامه شهید خداقلی رجبلو

قسمتی از زندگی نامه شهید خداقلی رجبلو فرزند دوستعلی را مطالعه می کنید.

1402-04-24 00:22
927
0
85715
گذری بر زندگی شهید گلستانی؛

حسرتی که بر دل شهید عبدالحسینی ماند!

شهید عبدالحسینی خدمت در جبهه را به دلیل اینکه در مناطق جنگی زن و بچه‌های مردم زیر آوار گلوله بودند بسیار مهم می‌دانست.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.