1396-08-28 10:59
883
0
46731
به قلم عبدالقیوم شکاری؛

سازهای ناکوک نوای همدلی

زلزله دلخراش استان کرمانشاه و کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از برادران عزیز کردمان در این حادثه قلب های همه ما را به درد آورد.

به گزارش گلستان ما، از لحظه ای که نخستین اخبار مربوط به زلزله دلخراش کرمانشاه و قدرت لرزه های زمین در این منطقه اعلام شد همه منتظر ابعاد بزرگ و فاجعه آمیز آن بودیم. طبیعی بود که زمین لرزه ای به قدرت بیش از 7 ریشتر در این منطقه و به ویژه مناطق روستایی خسارات زیادی به بار آورد. متاسفانه این برآورد ما به واقعیت پیوست و ابعاد انسانی و مالی این زمین لرزه به بزرگترین حادثه طبیعی در این منطقه از کشورمان تبدیل شد.

از همان دقایق ابتدایی اعلام خسارت های گسترده این حادثه،نوایی زیبا از همدلی و همدردی در جغرافیای ایران نواخته شد. مردم در مناطق مختلف بدون هیچ گونه توجهی به قومیت ،زبان و مذهب حادثه دیدگان ، صحنه هایی به یاد ماندنی از انساندوستی و همنوایی ملی را به تماشا گذاشتند.

ملت ایران در این حادثه ثابت کردند که پیوندهای مشهود و نامشهودی که آنها رابه سان حلقه های یک زنجیر به هم پیوند داده است ، در حدی عمیق و ماندگار است که با مرور زمان و علی رغم مشکلات موجود در مناطق مختلف، نقاط اتصال آن قوی تر شده است. صحنه هایی از نوعدوستی و همدردی با هموطنان کرد مان که در این روزها در مناطق مختلف دیدیم در کمتر کشوری می توان مشاهده کرد. در این شرایط این صحنه های زیبا بابرخی از سازهای ناکوک با حاشیه هایی مواجه شد.

ما و عشق با سلفی گرفتن و حضور در صحنه حادثه

یکی از عادات بدی که در جامعه در چند سال اخیر رواج نامناسبی پیدا کرده است علاقه مالیخولیایی برخی از اقشار جامعه به سلفی گرفتن با رویدادها و حوادث مختلف است. هدف مهم این کار این است که اعلام کنیم که ما در زمان حادثه خاص در کنار آن بودیم.

در زلزله اخیر کرمانشاه متاسفانه این عادت زشت نمود پیدا کرد. در این حادثه برخی از گوشی بهدست ها به سان شیری که به کمین شکار خود نشسته باشد ،منتظر مشاهده یک سوژه بکر برای به اشتراک گذاشتن در شبکه های اجتماعی بودند. این سوژه ممکن بود تصویر بی جان یک کودک زیر آوار بوده و یا سلفی گرفتن با پس لرزه های شدید منطقه باشد. این رفتار بسیار سخیف و نادرست است. بنظر می رسد از یک جا باید برای اصلاح این رفتار نادرست تلاش کنیم.

ساخت و سازهای نامناسب و غیر اصولی

یکی از نمود های نامناسب زلزله اخیر مشاهده ابعاد فاجعه بار ساخت و سازهای نا امن و غیر اصولی است که در منطقه انجام شده است. نمود بارز این مساله در خرابی های فاجعه بار مسکن مهر و دو بیمارستان نوساز در این منطقه مشاهده شد. نظارت بر ساخت و سازهای شهری یکی از حلقه های اصلی و حتمی معماری مدرن در یک قرن گذشته بوده است. در کشورهای پیشرفته امکان ندارد یک بنا بدون رعایت اصول و قواعد ایمنی اجازه بهره برداری پیدا کند.حال اگر بنای ساخته شده جنبه عمومی داشته و برای مصرف عام ساخته شده باشد ،ابعاد این نظارت و کنترل چند برابر می گردد.

بر خلاف این رویه وقوع حوادث مشابه زلزله کرمانشاه ثابت کرده است که در کشور ما قطعه نظارت از پازل ساخت و ساز های شهری و روستایی جا افتاده و به همین علت شاهد حوادث تلخ مشابه در گوشه و کنارکشور هستیم. علاج این درد هممحاکمه چند پیمانکار و برخورد قانونی با آنها نیست.راهکار این مشکل اصلاح ساختاری پروسهساخت و ساز ها در مناطق مختلف کشور است.

ضعف شبکه توزیع

حادثه ای مانند زلزله از جمله حوادث غیر مترقبه است. به عبارت ساده تر حادثه ای که نمی توان وقوع آن را پیش بینی کرد. امروز در کشورهای پیشرفته هم در ساعات و روزهای اولیه وقوع حوادث مشابه، مشکلاتی در زمینه رسیدگی به وضعیت آسیب دیدگان حادثه مشکلات و نارسایی هایی مشاده می گردد.

نمونه اخیر آن طوفانی است که در شهریور گذشته در چند ایالت امریکا خسارات زیادی به بار آورد. در این حادثه ، علی رغم اینکه سیستم های هواشناسیوقوع آن را چند روز قبل پیش بینی کرده و هشدارهای لازم را داده بودند ،دامنه خرابی ها همه را غافلگیر کرد. بدنبال این طوفان مردم آسیب دیده از طوفان با اعتراضات گسترده نسبت به ضعف دولت فدرال در کمک رسانی به آسیب دیدگان خواستار برخورد با مدیران ضعیف شدند.

قصه زلزله اخیر کرمانشاه از یک جهت از حادثه طوفان ایرما در آمریکا متفاوت است. وجه تمایز این دو حادثه این است که برخلاف طوفان ایرما ، وقوع زلزله به هیچ وجه قابل پیش بینی نبود. به همین علت شدت غافل گیری دولت و نهادهای امدادی در کمک رسانی به آسیب دیدگان این حادثه بیشتر بود.

علی رغم این وضعیت در ساعات نخستین انتشار اخبار مربوط به این حادثه، حجم قابل توجهی از اقلام اولیه مورد نیاز آسیب دیدگان به منطقه ارسال شد. بسیج همه امکانات موجود در کشور باعث شد که سرعت انتقال اقلام حیاتی به مناطق آسیب دیده در نوع خود یک رکورد به حساب آید. اما چرا تا سه روز نخست حادثه ، نارضایتی های قابل توجهی از عدم رسیدگی در برخی از مناطق مشاهده گردید؟

پاشنه آشیل امداد رسانی صورت گرفته به آسیب دیدگان زلزله در کرمانشاه ، ضعف سیستم توزیع بود. بنظر می رسد ستاد مدیریت بحران کشور علی رغم حادثه خیز بودن ایران برای مدیریت بهینه این گونه حوادث برنامه اجرایی مشخصی ندارد. فقدان کنداکتور و دستور کار از قبل طراحی شده باعث می گردد که در حوادثی مثل زلزله نتوانیم اقلام حیاتی را به شکل متناسب در مناطق مختلف توزیع نماییم.

جنگ رسانه ای

از ویژگی های قرن بیست و یکم این است که رسانه ها بجای ارتش های سنتی،به مهم ترین ابزار مواجهه و تقابل دولت ها تبدیل شده اند. ذات فعالیت رسانه ای مثبت بوده و باعث ارتقاء سطح آگاهی افراد از مسائل پیرامون می گردد. اما زمانی که رسانه به ابزاری برای جریان سازیهای از پیش تعریف شده تبدیل گردد، کارکرد اصلی خود در رابطه با آگاهی بخشی را از دست می دهد.

رسانه ها گاهی اوقات آن قدر نیمه پر لیوان را می بینند که از نقد منصفانه غفلت کرده و چهره ای متملق و چاپلوس به خود می گیرند. در نقطه مقابل نیز برخی از رسانه ها با رویکردی یکسره منفی و سیاه در تحلیل رویداد ها مخاطب را دلزده می کنند.این دلزدگی رسانه ای باعث کاهش اعتماد به رسانه ها شده و بتدریج مخاطبان هوشمند را به سمت رسانه های منصف تر هدایت می کند.

در روایت گری رسانه ای از حادثه زلزله اخیر کرمانشاه برخی از رسانه های خارجی از همان لحظات نخست گارد رسانه ای خود را به شکل کاملا منفی بسته و تلاش کردند سوار بر موج احساسات مردم آسیب دیده برای خود کلاهی بدوزند.

این رسانه ها زمانی که در ساعات نخست،نیروهای امدادی هنوزبه مناطق آسیب دیده نرسیده بودند تلاش کردند مساله کم توجهی حاکمیت به این حادثه را به مخاطبان القاء نمایند. در مرحله بعد و بدنبال حضور پررنگ نیروهای امدادی ،انتظامی و نظامی در مناطق آسیب دیده و آغاز عملیات کمک رسانی، این رسانه ها اعلام کردند که اقدامات انجام شده برای کمک به مردم منطقه جنبه نمایشی داشته و نهادهای کمک رسان صرفا برای بهره برداری سیاسیخود اقدام به امداد رسانی می کنند!

 در مرحله سوم عملیات رسانه ای انجام شده،برخی از شبکه های ماهواره ای تلاش کردند با اعلام شماره حساب برخی از اشخاص و افراد برای واریز کمک های مردمی سمت و سوی امداد رسانی را به خارج از دولت سوق دهند. هدف از این اقدام و بزرگ نمایی برخی از اقدامات شخصیت های مختلف برای کمک به زلزله زدگان این بود که این برداشت را به افکار مخاطبان خود القاء نمایند که مردم به نهادهای دولتی اعتماد ندارند. در شرایطی که تلاش شخصیت های مقبول اجتماعی برای کمک به آسیب دیدگان این گونه حوادث در همه کشورها رویه ای عادی بوده و هیچ گونه مغایرتی با اقدامات دولتی ندارد.

در این بخش از سازهای ناکوک همدلی ملی، رسانه های مذکور در حالی که زلزله کرمانشاه تبدیل به یک سمفونی ملی محبت و همنوایی شده بود ،تلاش کردند با برجسته سازی برخی از حاشیه های کوچک امید های مردم آسیب دیده به فردایی بهتر را به سمت ناامیدی سوق دهند.

البته همه می دانیم که کار ویژه تعریف شده برای برخی از شبکه های ماهواره ای مدعی دفاع از اهل سنت ایران ، پمپاز ناامیدی اجتماعی در بین اهل سنت است. حوادث و رویدادها هم ابزار رسیدن به این هدف شوم هستند و این رسانه ها با رویه ماکیاولیستی برای رسدن به اهداف خود از هر گونه ابزاری استفاده می کنند.حتی ناله های خانواده های داغدار زلزله کرمانشاه !

*عبدالقیوم شکاری استاد اهل سنت دانشگاه در استان گلستان / اساس نیوز

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.