1395-12-07 13:11
950
0
35769
به قلم حمیدرضا سعادتی؛

هدف از مهم دانستن احیای فاطمیه چیست؟

تصریح رسول خدا(ص)که از تواتر لفظی برخوردار است، بیانگر عصمت حضرت فاطمه زهرا(س) می باشد.عصمتی که خدای متعال در آیه تطهیر به تضمین آن خبر داده است، و از این احادیثی که مورد تایید شیعه و سنی می باشد، مرتب داریم که نشان دهنده حقیقت احیای فاطمیه باشد، تا بتوانیم مرزبان تشیع و تحکم عقیده به امامت باشیم و در این راه استقامت و پایداری بورزیم.

به گزارش گلستان ما، برای هرچیزی مرزی است، مرز کشوری، مرز فکری و مرز اعتقادی.موضوع مورد بحث ما درباره مرز تشیع وتحکیم عقیده به امامت است ، که حفظ این مرز از مهمترین اصول اخروی و دنیوی ماقرار دارد.واین بحث نیازمند به ایجاد آگاهی عمیق در میان عزادران فاطمی می باشد: ما در حال حاضر در شرایطی قرارگرفته ایم که اصول اعتقادی ما به ویژه اصل امامت از طرف دشمنان حق، از طرق گوناگون مورد هجوم قرارگرفته وبا القاء شبهات و تشکیلات ، ایجاد تزلزل در اذهان بسیاری از افرادناپخته وخام می نمایند.

در چنین شرایطی، آنچه که برهمه ما واجب عینی است، تحکیم عقیده شخصی خودمان است.ما موظفیم عقیده خود را در امر امامت تحکیم کنیم.آنچنان در جان ها بنشیندو راسخ گردد، تا آن که با نسیمی نلرزیم وبا نگاهی نلغزیم.

امروز احیای فرهنگ فاطمیه از تاثیرگذاری ویژه ای در تحکیم عقیده شیعیان به امامت برخوردار می باشد، وبرای تعیین این جایگاه، توجه چندین نکته ضروری است:

جستجو برای بازشناسی مسیر هدایت پس از رحلت پیامبر(ص)الزامی است، تحقیق و جستجو برای بازشناسی این مسیر، خوب نگاه کردن آن از راه حقیقت پس از رحلت پیامبر(ص) از واجبات مسلم عقلی است برای آن کسانی که اهل عقلانیت و حقیقت هستند.شاید در ذهن کسانی این توهم پیش آید که تجدید خاطره حوادث غم انگیز تاریخ اسلام، چه ضرورتی و فایده ای دارد؟در پاسخ خواهیم گفت:اگر آن وقایع ناگوار و حوادث تلخ با عقاید دینی و باورهای مذهبی نسل امروز ما ارتباط مستقیم و بی واسطه باشد.چه طور می توان چشمان خود را برروی تاریخ اسلام و حوادث تلخ آن بست؟

یعنی اگر نسل امروز ما، عقاید مذهبی خود را براساس جهت گیری هایشان نسبت به همان حوادث قدیمی به دست آورده باشند: آیا بازهم می توان کالبد شکافی آن اتفاقات را بی ثمر وخالی از فایده پنداشت!

می دانیم که باورهای اسلامی برای ما مسلمانان جنبه حیاتی دارد.یعنی مسلمانان با این اعتقادات زندگی می کنند. وتامین سعادت می نمایند تاپس از مرگ در عالم برزخ ومحشر، پاسخگوی باشند.از سوی دیگر، می دانیم که در نقطه آغاز این اعتقادات و در خاستگاه شکل گیری اساسی با یکدیگر، هریک ادعا دارند که صاحبان اصلی دین و دارندگان سمت پیشوایی می باشند.هریک از این دوگروه متضاد، امت را به پیروی از خود دعوت کرده و راه خود را یگانه راه مستقیم معرفی نموده اند.

بدیهی است که به طور مسلم، فقط یکی ازآن دوگروه، حق است و دیگری باطل، زیرا محال است که دوگروه در یک موضوع، رودرروی یکدیگر بایستند و یکدیگر را گمراه و خطاکار خطاب کنند و هردو نیز حق باشند.

حال در روزگار ما، هرفردی که بخواهد عقاید حق را به دست آورد و سعادت دنیا وآخرت خود را تامین کند.چاره ای جز این ندارد که با مطالعه و تحقیق توام با عدم تعصب و عنادیکی از این دو سرچشمه عقاید را آگاهانه برگزیند و عقل و روحش را از تعالیم آن مکتب سیراب سازد.ولی چنین فردی باید از کدامیک از این دوگروه مخالف پیروی کند؟در حالیکه هریک از آنها برنامه خاصی را ارائه می نمایند.و راه خود را به سوی بهشت و راه فرقه مخالف را به سوی جهنم می دانند.در چنین شرایط دشوار و حساسی است که به حکم عقل لازم می شود تا انسان حقیقت جو و دین طلب ، درباره گذشته آن دوگروه به تحقیق و شناسایی دقیق و کامل بپردازد.وآنها را از حیث افکار و عقاید، اخلاق و اعمال، صادق و کاذب بودن ، امین و خائن بودن، عادل و ظالم بودن به طور دقیق بشناسد و بسنجد.زیرا باید بتوانیم در مسیر تبعیت از آنها ، سرمایه اصلی حیات دنیوی و اخروی خود را به دست آورد و با اطمینان خاطر به زندگی ایمانی خویش ادامه دهد.

این عقل است می گوید اگرآب و غذا که مایه حیات جسمانی و بقای شما انسان هاست به دست دوگروه افتاده و احتمال می دهید که گروهی می خواهند از روی جهل و نادانی یا بغض و دشمنی شما را از طریق آب و غذا مسموم کنند. به حرف همین احتمال ، مکلف و موظف هستید که قبل از خوردن و آشامیدن، به شناسایی و سنجش اقدام نمایید.تا تغذیه سالم را به دست آورید.

دین، عقاید و احکام دینی که غذای روح و تامین کننده حیات ابدی ما می باشند، به مراتب پراهمیت تر از غذایی است که مایه حیات فناپذیر دنیوی ماست.

از این روست که می گوییم از واجبات مسلم عقل است که بایستی برای دستیابی به دین حق درباره سابقه و گذشته دوگروهی که از پانزده قرن قبل در راس امت اسلامی قرار گرفته اند تحقیق و جستجوی کامل وهمه جانبه نماییم.همان دوگروهی که پس از خود باعث تقابل دومکتب فکری اهل بیت وخلفا گردیده و برای همیشه تاریخ خود را مرجع دینی امت و دارنده مکتب هدایت بخش معرفی کرده اند.این آیه قرآن کریم چنین می گوید:"پس آیا اویی که به سوی حق هدایت می کند شایسته پیروی است یا آن کسی که خودش نیازمند به هدایت است؟!چگونه داوری می کنید؟"

تبعیت از سیره حضرت فاطمه زهرا(س)در مواجهه با اختلافات امت الزامی است.واضح ترین دلیل و روشن ترین گواه برای حق جویان وهدایت طلبان ، تبعیت ازسیره حضرت زهرا(س)در مواجهه با اختلافات امت پس از رحلت رسول ا...(ص)می باشد.

هرانسان حقیقت جو و دین طلبی بایستی حداقل این دوفرموده رسول خدا(ص)را که مورد پذیرش هردوفرقه شیعه و سنی است یادبگیرد و در معنای آنها خوب تفکر، تامل و اندیشه نماید، تا بتواند با استناد به محتوای این دو روایت شریف، مذهب حق و باطل را ازیکدیگر جداساخته وبا بهره گیری از معارف عمیقی که در این دوحدیث گوهربار نهفته است، انتخاب خویش را در پیروی از مذهب حق وطرد مذهب باطل استوار سازد و به هنگام لزوم نیز با استناد به آنها ، از اصالت وحقانیت مطلق مکتب برگزیده اش ، عالمانه دفاع نماید.و می توان به احادیثی که هم در کتب تاریخی اهل تشیع و کتب تاریخی اهل تسنن آمده و مورد قبول هردو می باشد.آن حدیث ثقلین که می فرماید"من در میان شما دوامانت نفیس و گرانبها باقی می گذارم.یکی کتاب خدا و دیگری عترت من ( اهل بیت من )هستند، مادامی که به هردوی آنها باهم چنگ زنید، هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد.و این دو هیچ گاه از همدیگر جدایی پذیر نخواهند بود تا درکنار حوض کوثر برمن وارد شوند.

این تصریح رسول خدا(ص)که از تواتر لفظی برخوردار است، بیانگر عصمت حضرت فاطمه زهرا(س) می باشد.عصمتی که خدای متعال در آیه تطهیر به تضمین آن خبر داده است، و از این احادیثی که مورد تایید شیعه و سنی می باشد، مرتب داریم که نشان دهنده حقیقت احیای فاطمیه باشد، تا بتوانیم مرزبان تشیع و تحکم عقیده به امامت باشیم و در این راه استقامت و پایداری بورزیم.

به قلم حمیدرضا سعادتی

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.