1393-08-03 15:56
5714
0
4844

گفتگویی خواندنی با مجری توانمند برنامه 2020 شبکه گلستان + تصاویر

به سراغ سیدمحمود بنی هاشمی مجری توانمند و هنرمند برنامه جوان پسند بیست بیست صدا و سیمای مرکز سبز گلستان رفتیم تا مختصر گفتگویی با این جوان خوش ذوق داشته باشد.

به گزارش گلستان ما به نقل از رادکانا، طبق معمول بعد چند بار جواب ندادن و پیچوندن توانستم پیداش کنم و دعوتش کنم به گپ خودمونی، با اونکه دیر اومد ولی از همون اولی که درب اتاقو بازکرد و نشست روبروم انرژی و نشاط تو وجودش به هممون انرژی می داد ، سید محمود بنی هاشمی متولد 1370 سوژه ی جوان موفق امروز پایگاه خبری ماست.

در ادامه بیشتر باهاش آشنا می شیم:

اگه بخوای خودتو معرفی کنی چی میگی؟

میگم به نام خدا سید محمود بنی هاشمی هستم یه بالاجاده ای ، متولد 1370 ، کارشناس مهندسی عمران و کارمند واحد کال سنتر بانک گردشگری تهران ، دیگه فکر کنم کافی باشه ها؟

Untitled-1

یه جوون موفق چطور باید بشه جوون موفق؟

اولین چیز خونواده و اصالت خوب که بتونه فرزند درست و با تربیتی رو وارد جامعه بکنه که آماده بشه برای پذیرش تجربه و چالش، موفق شدن شاید یه واژه دلپذیری باشه اما باید ایمان داشت، خدا رو فراموش نکرد بهش توکل کرد، بعدش هم برای هدف تلاش کرد و بهش فکر کرد، ایمان به موفقیت رمز اول موفقیته.

شما شدی سوژه جوان موفق ما، در چه کار و حرفه ای موفق عمل کردی؟

من موفق بودنم رو نمی تونم قضاوت کنم ولی من خیلی به کار مجریگری علاقه دارم و خوب واسش خیلی وقت گذاشتم و زحمت کشیدم فک کنم واسه این دعوتم کردی چون تو پیامکی که فرستادی اینو خوندم. (با خنده)

آره دقیقا ، از کجا شروع شد؟

خودمم نمی دونم از کجا شروع شد حس می کنم که خیلی بهم علاقه داشتیم (با خنده) ، چون من از همون دوران ابتدایی که پا به مدرسه گذاشتم آدم برون گرایی بار اومدم این برمی گرده به تربیت خونوادم ، من افتخار می کنم که تو یه خونواده کاملا فرهنگی بدنیا اومدم، پدر و مادرم معلم هستن؛ از همون بچگی منو با خودشون تو اجتماعات همراه می کردن، به خاطر این تونستم آدمی باشم که بتونم حرف بزنم به نظر من این عشق به حرف زدن و ارتباط از اونجا شروع شد و بعدا هم تبدیل به یه دغدغه شد.

خوب اینکه پشت دوربین قرار بگیری از کجا شروع شد؟

واسه ساخت یه برنامه ای تو استان گلستان یه کارشناس می خواستن که بیاد چندتا برنامه در مورد یه سری موضوعات صحبت کنه و تمام، من رفتم و تو تستی که ازم گرفته شد قبول شدم و چند برنامه باهاشون همراه بودم، این شد که رفتیم پشت دوربین..بعد اینکه چند برنامه باهاشون بودم تونستم نظر تهیه کننده برنامه آقای مهدی شمقدری رو کسب کنم و دیگه شدم مجری اون برنامه.

من چند تا از اجراهاتو دیدم، می خوام خودت در مورد برنامه هات توضیح بدی:

برنامه بیستِ بیست که من مجری بخش یه درس تازشم به تهیه کنندگی آقای مهدی شمقدری و کارگردانی آقای ناظریان از شبکه گلستان پخش میشه، ساعت پخشش هم شنبه ها ساعت 17 و تکرارش هم یکشنبه ها ساعت 10:30 دقیقه صبح، تو این برنامه بیشتر مخاطبش جوون ها و نوجوون هان که ما میایم در مورد مسائل روز که یه جوون ممکنه باهاش برخورد کنه صحبت می کنیم و بهش راهکار نشون می دیم، منم در مورد کاربرد عملی موضوعاتی که ممکنه در طول دوران تحصیل باهاش برخورد کرده باشن صحبت می کنم.

202020 - Copy

چقدر جالب، به غیر از پروژه بیست 20 کار دیگه ای هم داشتی؟

آره ، من به همراه دوست گلم احمد کبیری که به جرات می تونم بگم یکی از پرانرژی ترین و فعال ترین جوون های این استانه دست به کاری جدید و مانا در سطح کشور زدیم، اومدیم اولین برنامه رادیویی آفلاین روستایی رو تو کشور راه انداختیم که برای روستای بالاجاده برنامه سازی می کردیم، بعدش چندتا پیشنهاد برای برنامه سازی از خیلی از ادارات و نهادها اومد که به خودمون اومدیم دیدیم می تونیم کار بزرگ تری هم بکنیم، این شد که اولین شماره مجله تصویری روستایی کشور رو تو فروردین ماه 1393 کلید زدیم که 45 روز پروژه ضبطش زمان برد.

نمی خوای در این مورد بیشتر توضیح بدی؟

اولش بگم که دست خالی قدرت خلاقیت و مانور رو پایین میاره، ما کارمون رو بدون ذره ای درآمد شروع کردیم و به لطف اسپانسرهایی که برای برنامه پیدا می شد برنامه رو می ساختیم.

شما تو همین منطقه ببینید برای ساخت یک پروژه ی خصوصی فیلم سازی ساده حدود 15 میلیون هزینه می شه ولی یه تهیه کننده مثل احمد کبیری تونست تولید یه برنامه 2 ساعته رو با 5/2 میلیون جمع کنه ، این یعنی یک کار بزرگ ، این یعنی کاری که با عشق انجام می شود، بچه هایی که با جون و دل اومدن زحمت کشیدن و شب و روزشون رو برای این برنامه گذاشتند.

این برنامه هم برای معرفی فرهنگ و آداب رسوم بالاجاده ساخته شد که خوشبختانه استقبال خوبی ازش شد و حتی خیلی از خبرگزاری ها برای مصاحبه تماس گرفتن یا خواستن تو جشنواره هاشون شرکت کنیم ولی خب نرفتیم چراشو از احمد بپرسین.

DSC04302 - Copy

حمایت خیلی از دوستان مثل حاج ذبیح اله میقانی و شرکت واتاش بالاجاده آقای کبیری دل گرمی واسه ادامه کار بوده اینو نمیشه ازش گذشت حرف توشه ولی از نگاه معلومه که وقت نیست (با خنده ) اینم بگم که کار خصوصی خیلی سخته ، چون چوب لای چرخت زیاد می زارن باور کن تو این سختی ها اشک خیلی ها رو دیدم ولی کم نیاوردن ادامه دادن، دمشونم گرم.

حالا چون احمد کبیری کنارت نشسته ازش تعریف می کنی؟

آره آخه الان با ماشین احمد اومدیم(باخنده) احمد که دیگه احتیاج به تعریف نداره، آن چه عیان است چه حاجت به بیان است، ولی خوب اینو می خوام بهت بگم که مثل احمد خیلی کم پیدا می شه واقعا یه جوون نمونست.

همیشه آنقدر شاد و پرانرژی هستی؟

نه، تنها باشم خیلی آرومم حتی شاید تو خلوتم دوس ندارم کسی باهام باشه، حتی دوس ندارم کسی بهم زنگ بزنه، شاید بگی افسردگی ولی هر چی هست من دوست دارم تو خلوتم تنها باشم، ولی تو جمع باشم همیشه پر انرژی ام مثل الان چون انرژی می گیرم و عکس العمل رو می بینم.

چه چیزایی رو تو اجرات دنبال می کنی که مخاطبت باهات همراه باشه؟

اولین چیزی که خیلی تو اجرا مهمه اینه که یه مجری باید بانک اطلاعاتی قوی باشه، به قول استاد عزیزم فرزاد جمشیدی که میگه: مجری دریایی از اطلاعات به وسعت بی کران و عمق یک سانتی متره، منم خیلی سعی می کنم در رابطه با طیف مخاطب خودم مطالعه داشته باشم، اگه خدایی نکرده اطلاعات بدی رو به مخاطبم بدم مخاطب با این اطلاعات من رشد می کنه و همینو انتقال میده و من باید پاسخگوی این اطلاعات غلط باشم.

دومین چیز به عنوان یه دغدغه محسوب میشه اینکه اون شخصی که پشت دوربین قرار می گیره واقعا دغدغه داره یا صرفا راوی یه سری متون یا پلاتوییه که نویسنده بهش می ده؟

من باید ایمان خودم رو به موضوعی که قراره مطرح کنم تو واژه هام نشون بدم مخاطب الان خیلی باهوش تر از مجریه خیلی راحت می فهمه که این حرفایی که می گی از خودت نیست و سریع تلویزیون رو خاموش می کنه یا سراغ یه برنامه دیگه میره.

سومین چیز آراستگی ظاهری یک مجریه، من تو اجراهام به ظاهر و پوشش خیلی اهمیت می دم، هر چند چهره بعد یه مدت برای مخاطب تبدیل به عادت می شه ولی من تونستم با تنوع در پوشش این قضیه رو تبدیل به یک تازگی بکنم چون مخاطب من جنسش تنوع گراست و چالش طلب، پس باید تو حرفام، تو پوششم و کلا تو همه ی آیتم هام حرف جدید داشته باشم، مخاطب من کلیشه رو دوست نداره یا بهتره بگم از کلیشه بیزاره.

ولی من تو اجراهات طنز و بداهه گویی زیاد دیدم:

خوب ویژگی شخصی من اینه، می دونی چرا؟ چون من ذاتا آدم شوخ طبعی ام مثلا با دوستام تو یک جمع صمیمی خیلی سر به سرشون می زارم یا استیج ها (مجریگری صحنه) و مراسماتی که میرم همیشه دوس دارم شوخ طبعی چاشنی کار باشه البته با رعایت موضوع برنامه و خطوط ها و حریم ها اینو عرض می کنم.

گفتی استیج، مجریگری رو استیج بهتره یا پشت دوربین؟

هر کدوم ویژگی خاصی دارن ولی من مجریگری صحنه رو بیشتر دوس دارم، تلویزیون یه سری محدودیت ها تو صحبت کردن و تو پوشش داره و اینکه شما فقط با پیامک هایی که به سمت برنامه می دن می تونی مخاطبت رو حس کنی ولی تو صحنه شما مخاطبت رو لمس می کنی باهاشون مث خودشون حرف می زنی و شوخی می کنی و با خنده هاشون انرژی می گیری، من ذاتا آدم پرانرژی هستم یعنی سریعا خودم میشم و هر چی دارم رو می کنم، تحرک زیاد دارم به این مدل اجراها می گن شومنی، این خیلی واسم جذابه مخصوصا اگه جمعیت زیاد باشه.

IMG_20140625_031700 - Copy

یه موقع هایی فکر نمی کنی که بداهه گویی یا طنز تبدیل به لودگی بشه؟

آره همیشه تو صحبت هام سعی می کنم به جا و به وقتش شوخی کنم، در ضمن همیشه حواسم هست که شوخی کنم که عموم خوششون بیاد نه یک قشر خاص یا یه سری مخاطب خاص، پشت دوربین هم خوب دوستان پشت صحنه اگه نکته ی باریکی ببینن حتما گوش زد می کنن، ولی می تونم اعتراف کنم که خیلی سخته ولی نشد نداره.

تو کوچه و خیابون که می بیننت و ازت در مورد برنامه می پرسن با حوصله جواب می دی؟

آره چرا که نه، واقعا با حوصله جواب می دم، یادمه واسه ضبط برنامه تو پارک شهر گرگان یه مدرسه ای برای اردوی علمی اومده بودن اونجا، که حین ضبط از مشاور گرفته تا دانش آموزان سوال می پرسیدن مجبور بودم با حوصله جواب بدم، اتفاقا اون روز کارمون هم خیلی طول کشید، همین مردمن که ما رو می بینن کی می خواد ببینه؟

کدوم مجری رو الگوی خودت قرار دادی؟

خیلی دوست دارم تو اجرام فقط خودم باشم، بازیگر شخصیت و ورش هیچ مجری نباشم، ولی بیشتر تو اجراهام سبک سید علی ضیا رو دنبال می کنم فکر می کنم خیلی نزدیک به سبکی هست که خودم واسه خودم در نظر گرفتم.

اجرای چه برنامه هایی رو دوست داری؟

می خوام قبلش یه توضیحی بدم، متاسفانه یکی از ضعف های بزرگ مجریگری تو ایران اینه که مجری ها بر اساس قدرتشون تو موضوع تقسیم بندی نشدن، مثلا اگه من به موضوع ورزشی علاقه دارم باید تخصصی تو اون موضوع کارکنم، شما عادل فردوسی پور رو ببینید چقدر تونسته کارش رو و برنامش رو محبوب کنه، چون فقط یه مسیر رو دنبال کرد، ولی من مجری سراغ دارم که صبح زود برنامه مذهبی اجرا می کنه و شب هم برنامه با یه موضوع دیگه، من حرفم اینه که مجری باید به تخصص خودش بپردازه نه اینکه هر ژانری رو اجرا کنه، من خودم بیشتر ژانر جوان رو دوست دارم، چون شاد و پرانرژیه.

DSC04445 - Copy

یادمه یه جا یه جوابی دادی گفتی خیلی زحمت کشیدی، از سختی های کارت بگو؟

(با مکث زیاد!! ) اولین سختیش اینه که شما برای عده ای الگو می شی یعنی یه مسئولیت سخت، پس باید به الگو بودنت متعهد باشی و مواظب تمام رفتارها و کردارهات تو اجتماع باشی، سختی های زیادی کشیدم یادمه واسه از بین بردن لهجم روزنامه باطله های بابامو با صدای بلند می خوندم تا فن بیانم قوی تر شه، یادمه پشت آینه زیاد با خودم حرف می زدم خب اینا باعث میشه خونوادت هم بعد یه مدت ازت دلخور بشن، اما خب حالا که دیگه کنارشون نیستم ولی اون مقطعی که بودم عادت کرده بودن (باخنده).

سختی های دیگم اینه که واسه ضبط برنامه از تهران با اتفاقات و حوادث پیش رو می کوبم میام ساعت 7 صبح می رسم، ساعت 8 صبح باید سر ضبط باشم ضبط هم تا یه چیزی حدود 8 ساعت طول می کشه، خلاصه علاقست دیگه آدم باید یه چیزایی رو از دست بده تا یه چیزایی رو بدست بیاره، باورتون نمیشه من با امروز 6 ماهه که حتی یه گردش تفریحی هم نرفتم.

سرگرمی ها و تفریحاتت بیشتر چیان؟

ورزش اونم والیبال که به همه دوستام پیشنهاد می دم، بعدش مطالعه می کنم حالا هر چی باشه کنارشم فیلم نگاه می کنم که بیشتر دوست دارم مستند باشه، بقیشم با خونواده و دوستامم اگر هم پیش بیاد حتما گردش می رم چون به شدت اهل گردشم.

واسه ادامه کارت تو تهران هم برنامه داری ؟

آره چرا که نه ، چند جایی پیشنهاد شد اما عجله ای ندارم، یه چند تا دوره ی گویندگی و فن بیان رو پشت سر بزارم تا ببینم خدا چی صلاح می دونه.

Untitled-2

خب حرف آخرت:

اول از همه می خوام تشکر بکنم از بهترین رفیقای زندگیم پدر و مادرم که هم پدر و مادر بودن و هم دوست، الانم چن وقتیه ندیدمشون و دلم حسابی تنگ شده واسشون، همه این موفقیت هامو فقط مدیون اونام که از اول زندگی تلاش کردن واسه خوب بودن من، ایشالله خدا حفظشون کنه و سایشون بالاسرم باشه، تشکر از همه دوستام که خیلی زیادن اسم نمی برم ولی وجودشون واسم خیلی عزیزه و همه کسایی که راهنما و حامی من بودن.

ممنون از وقتی که برای مصاحبه گذاشتی، ایشالله همیشه تو مراحل زندگیت موفق باشی…

ادامه تصاویر:

0uezh4b7w2sl84v733g

9d4bbvcx022eshw9ct2

23232

DSC04317 - Copy

DSC04456 - Copy

IMG_7212 - Copy

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.