به گزارش گلستان ما ؛ روزنامه های شرق ، اعتماد و همشهری چند سالی است که در مورد مسائل محیط زیست خود را بصورت حامی جدی جا زده اند و در این راستا بسیار قلمفرسایی کرده اند که البته این خیلی خوب است اما موضوع زمانی منحرف می شود که سرخط ها و رابطین این روزنامه ها در استان گلستان همفکران سیاسی آنها بوده که همواره به عداوت با گروه خاص و مسموم اطلاعات غلط را به این روزنامه ها داده و نتیجه آن ارائه گزارش های مسمومی است که  هر از گاهی به قلم یک خانمی سر از شرق ، اعتماد و همشهری در می آورد .

شاید مرکز ثقل و محوریت همه این روزنامه نگاران و خبرنگاران و لینک کردن آنها با پایتخت ، الهه موسوی مشاور رسانه ای اسماعیل مهاجر مدیر کل محیط زیست استان گلستان باشد که خود زمانی در مطبوعات کشوری کار می کرده و در شرق ، اعتماد و همشهری نیز دوستانی دارد که مطالبش را درج کنند.

اما روزنامه شرق در جدیدترین گزارش خود با عنوان " گزارش کن که بریان شد گلستان " به قلم صدرا محقق در شماره 2094 روزنامه شرق مورخ اول شهریور 93 باز همان ادعاهای تکراری و واهی در مورد آتش سوزی های جنگل گلستان را ارائه کرد و با مصاحبه هایی با مهاجر و سلیاری خواست آتش سوزی را به گردن کمبود امکانات ، مردم و مسافران و چوپانان بیندازد.

غافل از اینکه الان سال 84 به قبل نیست و مردم هم مردم آن زمان نیستند و در اثر گسترش رسانه ها بیدار شده اند و گول این ترفندهای نخ نما شده را نمی خورند .

سلیاری مدیر پارک گلستان در یک فرافکنی و فرار رو به جلو عنوان کرد که آتش سوزی های سال 89 خیلی گسترده تربوده ولی تمرکز رسانه ها روی این آتش سوزی ها زوم شده است . وی کمبود منابع انسانی و امکاناتی چون تراکتور مجهز به آبپاش و شیلنگ را نیز ذکر کرد و تایید کرد که آتش سوزی در مناطق صعب العبور است .

در جواب به این فرافکنی ها باید که گفت که معمولا مسافران در شعاع جاده می نشینند و اتراق می کنند و اگر لازم باشد آتش روشن می کنند اما آتش سوزی در ارتفاعات و مناطق صعب العبوری است که آقای سلیاری اشاره کرده است . آیا یک مسافر غریبه و نابلد می تواند با ترس و لرز ، به همراه زن و بچه اش به ارتفاعات برود و آنجا اتراق کند .

در ثانی در همین سیزده بدر امسال بیش از حدود 130 هزار نفر این روز را در جنگل گلستان سپری کردند و با در نظر گرفتن این موضوع که خانواده ها تقریبا یک بار آتش روشن کردند می بایستی کل استان می سوخت اما یک مورد آتش سوزی هم گزارش نشد اما الان هر روز تقریبا اخبار آتش سوزی مخابره می شود که مردم استان را افسرده کرده است .

در گذشته وقتی بحث خروج دام از جنگل و مرتع مطرح شد هیچ  دامدار و چوپانی جرات نکرد و یا قانون را زیر پا نگذاشت که برای انتقام جنگل را آتش بزند اما چه شده که در حال حاضر به برخی چوپانان و مردم محلی چنین تهمتهایی می زنیم ؟ فکر نمی کنید رفتار نامناسب با مردم و دامداران منطقه باعث بوجود آمدن عقده در دل آنها شده و تاوان این بدرفتاری شما را جنگل و درختان بی زبان باید پس بدهند !

جناب سلیاری از آتش سوزی بزرگ سال 89 نام می برد آیا آن زمان مگر بیشتر از الان امکانات داشتیم که توانستیم ظرف چند روز آن را مهار کنیم در ثانی برای مهار آتش سوزی مشخص است که توان انسانی شما کافی نیست چرا از ارتش ، سپاه ، هلال احمر ، مردم و ... کمک نمی گیرید که همیشه آماده اند که البته چشم مردم هم به همین نهادهاست وگرنه اگر به شما بود تا حالا بایستی فاتحه جنگل گلستان خوانده می شد.

امروز اگر جنگل گلستان در ذهن هر ایرانی مانده و از آن به اندازه یک چای خوردن خاطره دارد و هر ساله برای رفتن به این مشهد این مسیر را انتخاب می کنند بخاطر زییابی های خداوندی در این پارک است و این خود بهترین تبلیغ برای این پارک است وگرنه کسی آن را نمی شناسد.

  از طرفی از این رهگذر ایجاد درآمد و موجب تحول اقتصادی مردم فقیر این منطقه شده ؛ حال چطور عده ای مدعی اند این جاده به مسیر دیگری برود ! مردم چه منفعتی از این چنگل گلستان و این تغییر مسیر می برند ؟ این خلوت کردن جنگل گلستان طرح چه کسانی است و این افراد به دنبال چه چیزی هستند ؟

بنظر می رسد کمبود امکانات و نیروی انسانی و ... بهانه ای بیش نیست و تمام این فشارها برای گرفتن اعتبارات بیشتر و خارج کردن جاده گلستان به مسیر فرعی دیگر است وگرنه تجربه های زیادی در جمهوری اسلامی داریم که بدون منابع انسانی و امکانات کافی توانسته ایم کارزارهای بزرگی را فتح کنیم .

سخن آخر با روزنامه هایی چون شرق ، اعتماد و همشهری است که سعی کنند از راه خبرنگاران و منابع خبری درست و منصف و دلسوز نظام اخبار مربوط به وقایع استان را پیگیری کنند و سعی نمایند حوزه محیط زیست راسیاسی نکنند چرا که دود آن فقط به چشم جنگل و از آنجا به چشم مردم استان گلستان می رود .

عماد محمدرضاپور