1393-09-01 13:28
5441
0
6106
اشرف قره خانی بیان کرده است :

جایگاه تربیت در نظام خانواده

تربیت یک فرایند مستمروپیوسته است به منظورتزکیه وتهذیب فردیاافرادمقابل،آموزش آنهاوپرورش استعدادهای آنهابرای رسیدن به هدف کمال نهایی که این کمال در جهانبینی ومکتب ماهمان قرب الهی می باشد.

به گزارش گلستان ما به نقل از کاسب امین ، اشرف قره داغی در مقاله ای در خصوص جایگاه تربیت در خانواده ها گفت : خانواده به عنوان يک نهاد اجتماعي مهم‌ترين و عمده‌ترين نقش را در تربيت کودک ايفا مي‌نمايد. بایستی بدانیم که خانواده اولين آموزشگاه است ، آموزشگاهي که کودک در آن لبخند، قهر، دوستي، خوش‌خلقي، خودداري، تعامل و تکامل وظيفه‌شناسي و مسئوليت و اخلاق را مي‌آموزد. 

نقش خانواده در شخصيت‌سازي کودک به عنوان یک اصل شناخته شده است و این امر مهم را بر عهده دارد و شخصيت هر فرد همان عادتها و يادگيري‌هاي آن مجموعه‌اي است که با آنها در ارتباط است.

يکي از مواردي که به طور کلي هم در زندگي و هم در تحصيل موثر است نظم مي‌باشد. فرد نظم را از کودکي در خانواده آموزش مي بيند و عملا تا سن ۷ سالگي بايد به کودک بياموزيم که چگونه در کارهايش نظم داشته باشد و براي اين کار بايد از خودمان شروع کنيم.

اگر ما در کارهايمان نظم نداشته باشيم کودک هم نمي‌تواند نظم داشته باشد. 

از نظر مذهب وجود زن مایه ی خیر وآرامش و همچنین موجب سکون و وقار است.

اوست که دل هایی رئوف می پروراند و مهرها و عاطفه ها رادر گرو مهرورزی خودقرار می دهد.

اوست که با انتقال خصائص در حیات انسانی خود به کودک، به جامعه بشری انسان تحویل می دهد.اسلام برای زن دنیایی بسیار زیبا ایجاد کرده است،دنیایی که همه افراد آن باید به مادراحترام و تعظیم کنند،او بانوی خانه و فردی محترم است،نه غم معاش دارد ونه رنج کار بیرون وتصادم ها ونه دوری از فرزند که ثمره ی دل است.

اما جایگاه شوهر کجاست ؟

شوهر موظف به احترام و رعایت جانب اوست. شوهر نمی تواند زن را به انجام کاری مجبور کند و حتی نمی تواند او را وادارد که فرزندش را شیر دهد.

شوهر بایستی بداند که مادر در برابر فرزند محترم است واین احترام دستور مذهب اوست.

به تصریح قرآن فرزند،حق اُف گفتن وترشروئی به او ندارد،نمی تواند او را از خودبراند وپس از سپاس پرودگار باید زحمات او را شاکر باشد. 

اما این سوال مطرح میشود که جایگاه تربیت در جامعه کجاست ؟

در جایگاه تربیت و رشد انسانی جامعه،تردیدی نیست که بانوان نقش تعیین کننده و بی بدیل دارند،به روشنی پیداست که این نقش نمی تواند امری تشریفاتی و یا حتی قراردادی باشد.دست حق در نظام زیبا وحکیمانه آفرینش،زن را در چنین جایگاه وطبعاً در چنین مسئولیتی قرار داده است.جایگاهی که هیچ قانون و قراردادی نمی تواند حکمت آن را نادیده بگیرد وهیج شانی نمی تواند به جز خود وی، این مسئولیت را بر خود نهد.در سخن کوتاه اما پربار آسمانی حضرت صادق (علیه السلام)آمده است:"اکثر الخیر فی النساء" بیشترین خیر وخوبی در وجودبانوان است.جلوه ای از این کلام آسمانی در سخنان امام (ره) این گونه آمده است:زن مربی جامعه است.از دامن زن انسان ها پیدا می شوند. مرحله اول مرد وزن صحیح از دامن زن است.مربی انسان ها زن است،سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است،زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند وکشور آباد می کند. مبداء همه ی سعادت ها از دامن زن بلند می شود،زن مبداء همه ی سعادت ها باید باشد. 

روایتی معروف از رسول خدا (صلی الله علیه وآله)؛در این روایت ایشان می فرمایند:بدانید همه ی شما حافظ مصالح هستید وهمه ی شمادر برابر کسانی که حافظ مصالح آنان هستید مسئولید،زن نیز حافظ مصالح خانواده ی شوهر و فرزندان اوست و در برابر آنان مسئول است.در این روایت پیامبر به صراحت،زنان را حافظ مصالح شوهر و فرزندانش دانسته است.یکی از مصالح فرزندان اهتمام به تربیت دینی آنان است. 

نقش خانواده در تربیت اخلاقی فرزندان چه چیزی است ؟

یکی از عوامل بسیار مهم در تربیت اخلاقی، همنشینی و معاشرت با نیکان و پرهیز از رفاقت با بدان است.کودکان به دوست و همبازی نیاز دارند تا ارتباطات عاطفی خود را گسترش دهند و از دوستی با همسالان برخوردار بشوند.آنها بدلیل نقش پذیر بودن از رفتار و خرافات همسالان و دوستان خود به شدت اثر می پذیرند تا اندازه ای که گاه ممکن است زحمات پدر و مادر را بر باد دهد و آثار تلاش های آنها را خنثی نماید. خوشبختانه کودکان در مورد دوستان خود تعصب ندارند و می توان با راهنمایی یا در صورت لزوم سخت گیری ، آنها را از همنشینی با همسالان ناشایست باز داشت اما این کار در دوران نوجوانی آسان نیست. نوجوان معمولاً نسبت به دوستان خود تعصب دارد و به سادگی عیب و اشکال آنها را نمی پذیرد. از این رو پدر و مادر باید با هوشیاری کامل ، دوستان فرزندان خود را بررسی کرده و زیر نظر بگیرند و اگر آنها را از جهت اخلاق و ادب و تربیت خانوادگی از شایستگی لازم برخوردار نمی بینند فرزندان خود را از معاشرت با آنها باز دارند.و برای اینکار از روشهای مستقیم و غیر مستقیم استفاده کنند تا حساسیت منفی در آنها بوجود نیاید.بنابراین روش خانواده هایی که فرزندان خود را در معاشرت با دوستان آزاد می گذارند و هیچگونه نظارت ، کنترل و حساسیتی از خودشان نشان نمی دهند،بسیار نادرست و زیانبار است. گاهی دیده می شود که کودکان در رفتن به منزل دوستان و همسایگان از آزادی عمل کامل برخوردارند و پدر و مادر با خوش بینی و بی خبری هیچ گونه کنترلی اعمال نمی کنند . این شیوه ممکن است در زندگی کودکان و بویژه نوجوانان ، خطرات زیادی به دنبال داشته باشد ، بخصوص در مورد دختران که آسیب پذیری بیشتری دارند ، باید با هوشیاری و مراقبت بیشتری عمل کرد . غالباً این نوع رفت و آمد ها را که به دور از نظارت و حضور والدین است ، قابل اعتماد نیست ؛ پدر و مادر باید دقت و هوشیاری بیشتری از خود نشان دهند. 

خانواده ها از دیر زمان ، رکن طبیعی و اساسی جوامع انسانی بشمار می رفته که هم با ضروریات زندگی و هم با سرشت و طبیعت انسانی سازگار بوده است. اگر فرزندان بتوانند توافق و سازگاری مناسب داشته باشند و آن را در خانه و با نزدیکان خویش بدرستی تجربه کنند ، در اجتماع بزرگ تر نقش اجتماعی خود را به درستی ایفا می کنند. این نکته مورد توجه حضرت علی (ع) قرار گرفته و به امام حسن(ع) و امام حسین (ع) می فرمایند: يا بني عاشرو الناس عشرة إن غبتم حنّوا اليکم وإن فقدتم بکوا عليکم‏ .

فرزندم ! با مردم به گونه ای معاشرت و ارتباط داشته باشید که اگر از نظرشان دور شدید، دل در هوای شما داشته باشند و اگر مُردید بر شما بگریند. 

عامل فطرت در تربیت چیست؟

یکی از عوامل مؤثر در رشد و کمال آدمی، عامل فطرت است. اگر فطریات کودکان را بشناسیم، تربیت بهتر و راحت تر صورت می‌گیرد. تربیت دینی احیاء و باز آفرینی درون مایه‌های خدا خواهی و خدا جویی کودکان است، تا به دور از روشهای تصنعی و دستکاریهایی روانشناختی،کودکان هویت ناب خویش را بشناسند و به خالق یکتای خود معرفتی روز افزون پیدا نمایند.

گاهى مى‏بينيم که پدر و مادرى مى‏خواهند، فرزند خود را به آن چيزى وادار کنند که خود دوست داشتند انجام دهند، اما موفق نشدند. اين يعنى، نوعى سوءاستفاده از کودک و به بند کشيدن روان و بازيچه قرار دادن او به منظور تحقق خواسته‏هاى سرکوب شده خود.

نتيجه: «پدران و مادران، ناخواسته از فرزندان خود چيزى همانند خود مى‏سازند و اين کار را تربيت مى‏نامند».

به گفته جبران خليل جبران: شما مى‏توانيد، مهر خود را به کودکان بدهيد، ولى نبايد انديشه و سليقه و آرزوى خود را به آنها بدهيد. شما مى‏توانيد، جسم و تن آنها را در خانه نگاه داريد، ولى روح آنها بايد در گستره‏اى از وسعت آينده پرورش يابد.

نکته آخر اینکه ، ما مالک فرزندان خود نيستيم، ما محافظ آنها هستيم و بایستی با تربیت درست و به موقع ، این آینده سازان کشور را تحویل جامعه دهیم.

نویسنده : اشرف قره داغی

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.