1397-03-06 18:26
588
0
53803
به قلم فرهنگی گلستانی؛

حذف آزمون های مدارس سمپاد ضرورت دارد؟

علاوه بر کاهش استرس دانش آموزان با دلایلی چون« برگرداندن نشاط و پویایی دوران کودکی به دانش آموزان»، «رهایی آنان از تست زنی و دوری از تجویز کتاب های کمک درسی غیر ضروری»، «کوتاه کردن دست افراد و آموزشگاه های سود جو و مخل فرایند آموزش و پرورش» از طرح حذف آزمون درمدارس سمپاد دفاع کرد.

به گزارش گلستان ما به نقل از کلاس بیست؛ "حمیدرضا صادقی" دبیرباسابقه استان گلستان به تحلیل ضرورت حذف مدارس سمپاد پرداخته است.

این کارشناس تعلیم و تربیت در یادداشت خود آورده است:

حذف آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان برای ورود به پایه ی هفتم(دوره ی اول متوسطه) مدتی است که ذهن بسیاری از خانواده ها و صاحب نظران و کارشناسان حوزه ی آموزش و پرورش را به خود معطوف کرده است.  در این مدتی که از اعلام این طرح می گذرد،  بازار بحث ها و نظرها از سوی موافقان و مخالفان تقریباً داغ است. روزی نیست که در رسانه ها ، روزنامه ها و فضای مجازی این موضوع طرح نشود و مورد بحث قرار نگیرد.

این حساسیت ها، موضع گیری ها و اظهار نظرها نشان می دهد، آموزش و پرورش، هم به عنوان یک سازمان و هم به عنوان یک فرایند لازم، چقدر اهمّیّت دارد و تصمیم ها و برنامه های  مدیران آن  چقدر در زندگی و حال و آینده ی افراد جامعه مؤثّر است.

موافقان حذف آزمون های ورودی به مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان با ذکر دلایلی که عمدتاً بر کاهش استرس در دوره ی ابتدایی است، از آن دفاع می کنند و مخالفان هم دلایلی می آورند که شاید مهم ترین دلیل آنان، بی توجهی به نبوغ و استعداد دانش آموزان تیزهوش است.

خبر حذف آزمون های مدارس نمونه دولتی و استعدادهای درخشان را وزیر محترم آموزش و پرورش در تاریخ پانزدهم بهمن 96 اعلام  و دلیل آن را هم «کاهش استرس دانش آموزان و خانواده ها»  بیان کردند.

به نظر می رسد، علاوه بر کاهش استرس دانش آموزان با دلایلی چون« برگرداندن نشاط و پویایی دوران کودکی به دانش آموزان»، «رهایی آنان از تست زنی و دوری از تجویز کتاب های کمک درسی غیر ضروری»، «کوتاه کردن دست افراد و آموزشگاه های سود جو و مخل فرایند آموزش و پرورش» از این طرح دفاع کرد.

برخی معتقدند این گونه مدارس باعث رشد تک بُعدی دانش آموزان می شود و آن ها را افرادی پر ادّعا و متوقّع بار می آورد.

گروه دیگری که عمدتاً مخالف حذف این گونه آزمون ها هستند، این طرح را « مخالف جریان نخبه پروری»، « بی توجّهی به شناسایی، کشف و رشد نبوغ و استعدادهای درخشان»، « سردرگمی خانواده ها  و دانش آموزان» و « حذف مدارس استعدادهای درخشان» می دانند. آنان معتقدند این گونه مدارس ضرورتی اجتناب نا پذیرند، چون که دانش آموزان نابغه و با استعداد را شناسایی و جذب می کنند و پرورش می دهند. همین افراد با کسب مدارج عالی تحصیلی و با اتّکا به استعداد و نبوغ خود، در آینده گردانندگان چرخ های مملکت در زمینه های مختلف می گردند. راه اندازی مرکز ملی استعدادهای درخشان نیز در همین راستا و منظور می باشد.

با اندکی تأمّل  و تدبّر در دلایل موافقان و مخالفان، مشخص می شود نظرات هریک به نوبه ی خود ارزشمند است و باید این دغدغه ها به طور جدّی و کارشناسانه مورد تدقیق قرار گیرند و تصمیماتی متقن و محکم گرفته شود تا خدای ناکرده برنامه های بدون کارشناسی، به زندگی امروز و فردای آینده سازان این مرز و بوم ضربه و ضرری وارد نکند.

در این نوشته ، با اتّکا به حضور سالیان مدید در آموزش و پرورش و تجارب ارزنده ای که در این سال های زیاد کسب نموده ام، نیز  آگاهی نسبی  از ظرفیت ها و مشکلات این سازمان بزرگ و مهم، ضمن ارج نهادن به دلایل و نظرات مخالفان این طرح، سعی می کنم با حمایت جدّی از حذف این گونه آزمون ها،  مواردی را از نگاهی نو و دیگرگونه بیان نمایم و در پایان برای شناسایی و هدایت استعدادهای دانش آموزان مستعد پبشنهاداتی را ارائه نمایم .

1- توجه به کمیّت و اصرار فراوان مسئولان و حتّی گاه اسناد بالادستی بر امر رشد روند آموزشی و سنجش و ارزیابی و نیز ملاک عملکرد فعالیت مدیران و معلمان بر اساس همین روند و گسترش  بی ضابطه ی آزمون های زیاد برای دانش آموزان و از همه مهم تر مشکل لاینحل و بغرنجی به نام کنکور آموزش و پرورش را از مسیر اصلی و ریل درست آن خارج کرده است.

توجه به این امر و معطوف نمودن تمام برنامه ها به آن باعث وارد شدن استرس فراوان به دانش آموزان و خانواده ها، گرفتن نشاط دوران کودکی از آنان و رشد یک بعدی دانش آموزان گردیده است.

تمام دغدغه ی مسئولان امر تعلیم و تربیت، خانواده ها و دانش آموزان رشد کمّی است. یعنی روند تحصیلی که مبنایش قبولی در آزمون ها و امتحانات است و قبول شدن در ورودی های مدارس خاص چون نمونه دولتی و سمپاد و مهم تر از همه قبولی در کنکور دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی. رشد بی حد و اندازه ی آموزشگاه های علمی، کلاس های بی ضابطه و بی برنامه ی خصوصی و ... تمام ظرفیت ها را از همگان گرفته است و همه فقط به یک چیز می اندیشند و آن قبولی دانش آموز در امتحانات و مهم تر از آن قبولی در کنکور های ورودی است.
واضح است که این امر در دراز مدت ضربه ی جبران ناپذیر و سنگینی بر پیکر آموزش و پرورش و بر دانش آموزان که آینده سازان و مردان و زنان آینده ی این مملکت هستند وارد خواهد کرد که نمونه بارز آن اضطراب و نگرانی همیشگی و ترس از مواجهه با مشکلات و موانع زندگی، عدم تجربه ی یک زندگی شاد در دوران کودکی و کسب مهارت برای زندگی است. این مشکل اساسی و شدید یعنی  عدم مهارت آموزی متاسفانه به منصه ی ظهور رسیده است و امروزه دانش آموزانی که دوره ی آموزش عمومی را به پایان رسانده اند فاقد حداقل مهارت های زندگی هستند. این موضوع با رسالت آموزش و پرورش مغایر است.

2-قربانی شدن پرورش و تربیت به سبب کشیده شدن آموزش و پرورش به سمت آموزش صرف. در قرآن کریم تزکیه مقدم بر تعلیم بیان گردیده است(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴) و سخن بزرگان دین هم مؤیّد همین امر است.

ماهیت حکومت جمهوری اسلامی، دین و شرع مقدّس است. قانون اساسی و تمام قوانین عادی این نظام برگرفته از دین مبین اسلام و آموزه های آن است. ماهیت آموزش و پرورش جدای از این امر نیست. حضرت امام خمینی (ره) در ملاقات با معلمان در سال 1358 وظیفه ی آموزش و پرورش را « تربیت انسان هایی در تراز اسلام» دانستند و رهبر معظم انقلاب هم بارها همین امر را در بیان های مختلف ابراز نموده اند. وظیفه ی آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلام، تربیت انسان های کمال جو، مؤمن و مقیّد، کامل و شاخص، نوع دوست و میهن پرست، دین دار و دین مدار، با تقوا و صالح و متخلق به جمیع جهات یک انسان کامل است.

آنچه بدیهی است و مهم ، این که در چنین فضا و روشی دستیابی به این وظیفه ی والا و نتیجه ی ارزشمند محال و غیرممکن است.

وقتی تمام همّت و تلاش و برنامه ریزی مسئولان و برنامه ریزان و نیز خانواده ها بر امر آموزش است، بدیهی است که پرورش به عنوان مهم ترین و اصلی ترین برنامه ی آموزش و پرورش فراموش می شود و وقعی به آن نهاده نمی شود.

3-آسیب دیدن شدید شخصیت، جایگاه و مقام معنوی معلم در دهه های اخیر به سبب گسترش روز افزون و ناهمگون و نامبارک کلاس های خصوصی، آمادگی برای آزمون های سمپاد و از همه بدتر کنکور دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی از دیگر آسیب هایی است که بر پیکیره ی آموزش و پرورش وارد شده است. متأسّفانه درگیر شدن فرهنگیان با این کلاس ها و مسایل مالی متعاقب آن جایگاه و نقش معلمان را به شدت پایین آورده است و برخی معلمان را به دید یک وسیله ی ارتقای آموخته های دانش آموزان می دانند و شخصیتی معنوی و علمی که علاوه بر درس دادن، انسانیت، دین داری و دین مداری، شجاعت و شهامت و ... را به مخاطبان خود می آموزد و در یک کلام انسان پرورش می دهد.

4- تقسیم بندی مدارس به عادی و خاص و توجّه بیش از حد مسئولان به مدارس خاص و بی توجّهی به مدارس عادی عملاً نوعی دوگانگی و دوقطبی ایجاد کرده است. این دوگانگی و دو قطبی باعث ضربه ی  شدیدی به اعتماد به نفس ، علاقه و انگیزه ی دانش آموزان و فرهنگیان وارد آورده است. معلمان این مدارس عموماً از جانب مدیران آن انتخاب می شوند، در جلسات سازماندهی شرکت نمی کنند و همین امر باعث دلخوری، دلزدگی و از دست دادن انگیزه ی سایر معلمان می شود.

5- ایجاد رقابت کاذب و غیر ضروری بین دانش آموزان و بالطبع خانواده ها که این رقابت های نادرست، حس مسئولیت پذیری، نوع دوستی ، ایثار و کرامت و حسّ تعلّق و کمک را از آنان دور می کند.

6- به باور و اعتقاد اکثر فرهنگیان و کارشناسان تحصیل در مدارس سمپاد  و خاص نوعی حسّ برتری و غرور را در بین دانش آموزان اینگونه مدارس ایجاد می نماید و از آنان انسان هایی متوقّع و پرادّعا می سازد.

با بیان این موارد به نظر می آید که تصمیم و دستور وزیر محترم آموزش و پرورش در حذف آزمون های ورودی به مدارس تیز هوشان و نمونه دولتی ، تصمیمی درست و عقلانی بوده است و جا دارد شورای عالی آموزش و پرورش و نیز شورای انقلاب فرهنگی نیز بر آن صحه بگذارند تا مقدمه ای شود بر حذف تمام این گونه آزمون ها و برگشتن قطار آموزش و پرورش بر روی ریل اصلی خود که همانا آموزش و پرورش به مفهوم تعلیم دانسته ها و تربیت انسان هاست.

پر واضح است که نگرانی مخالفان طرح حذف آزمون های مدارس سمپاد، خصوصاً این ایراد که حذف این آزمون ها موجب بی توجّهی به شناسایی، کشف و رشد نبوغ و استعدادهای درخشان می شود و جریان نخبه پروری را از بین می برد، باید به عنوان اصلی مهم و دغدغه و نگرانی جدی مورد توجه و عنایت برنامه ریزان و مسئولان قرار گیرد. بدیهی است که این استعدادهای خدادادی، بالقوه ظرفیت عظیمی هستند که در آینده با علم و دانش خود چرخ های عظیم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را خواهند چرخاند.

البته در گذشته که این گونه مدارس یا نبودند و یا خیلی کم و بیشتر در شهرهای بزرگ بودند و سایر شهرها از داشتن آن محروم بودند، دانش آموزان تیز هوش در مدارس عادی درس می خواندند، پرورش می یافتند و وارد دانشگاه ها می شدند. فرایند ورود به این گونه مدارس هم با امروز فرق داشت.

در پایان چند پیشنهاد برای شناسایی و رشد استعدادهای درخشان و تیزهوش ارائه می نمایم.

الف) چند سالی است که طرحی موسوم به «شهاب» (شناسایی و هدایت استعدادهای برتر) در مدارس کشور اجرا می شود. البته این طرح به دلایل مختلفی موفق نبوده است که شاید مهم ترین دلیل آن عدم آگاهی  و باور مدیران به آن  و نیز کمبود اعتبار برای ان است.

اگر این طرح به طور جدّی و واقعی در برنامه های مدیران قرار گیرد و شناسایی از بدو ورود دانش آموز به گردونه ی آموزش و پرورش شروع شود و علایق و استعداد او به مفهوم واقعی و نه صوری و گزارشی شناسایی گردد، نیازی به برگزاری آزمون برای ورود به مدارس سمپاد نخواهد بود و  این گونه دانش آموزان در یک فرایند مشخص به مدارس تیز هوش معرفی می گردند و ادامه ی تحصیل می دهند.

ب) شناسایی و تقویت استعدادهای برتر و نگهداری آنان در مدارس عادی به منظور استفاده از ظرفیت بالای آنان برای آموزش سایر دانش آموزان.

این امر دارای این حُسن خواهد بود که دانش آموزان برتر در مدارس عادی به عنوان یک الگو و شاخص برای سایرین خواهند بود و در رشد و ارتقای آموزش و پرورش دانش آموزان مؤثّر و مفید.

همانگونه که در گذشته این اتفاق می افتاد و دانش آموز نخبه در کلاس باعث انگیزه و دلگرمی و الگوی سایرین می گردید.

ج) برگزاری آزمون های چند مرحله ای مانند المپیاد ها و  برگزاری دوره های کوتاه مدت در تابستان برای دانش آموزان علاقمند به تحصیل در مدارس خاص و شناسایی افراد واجد شرایط و هدایت آنان به مدارس سمپاد.

د) کاهش تعداد و ظرفیت این گونه مدارس به شیوه ی گذشته به نحوی که واقعاً دانش آموزان نخبه و تیزهوش جذب شوند. در دهه های اخیر رشد تعداد این مدارس و افزایش ظرفیت آن باعث گردیده است که همه ی دانش آموزان و خانواده ها سودای تحصیل در آنجا را در سر بپرورانند و این امر مشکلاتی به وجود آورده است که به برخی از آن مشکلات اشاره گردید. افزایش تعداد و ظرفیت هم  از کیفیت این گونه مدارس کاسته است.

به امید رشد و ارتقای آموزش و پرورش و یافتن جایگاه واقعی و حقیقی خود و نیز احیای نقش بی بدیل و والای معلم  و ارزش های بی نظیر حرفه ی معلمی.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.