1396-10-02 12:12
698
0
48152
نکات خواندنی از زندگی شهید مدافع حرم گرگانی:

شهید مدافع حرمی که بعد از عقد همسرش را دید / جزئیات مراسم عمامه گذاری میرزا محمود توسط آیت الله علم الهدی در مکه

زمانی که در حرم امام رضا(ع) خطبه عقد پسر و عروسم جاری شد، میرزا محمود کنار من آمد و آهسته در گوشم گفت همسر من چه کسی است، دستش را در دستم بگذارید تا به زیارت برویم؛ پسرم بعد از عقد همسر خود را دید.

به گزارش گلستان ما ؛ نکات خواندنی از زندگی شهید مدافع حرم گرگانی میرزا محمود تقی پور از زبان پدر شهید که خیلی جالب است .

** از خانواده‌ای پنج نفره که پدر شغل آزاد دارد و مادر معاون دانشگاه الزهرا(س) است، میرزا محمود تقی پور متولد می‌شود که به گفته پدر عشق به شهادت او را از زمین و زمینیان فاصله داده بود.

** میرزا محمود از سن نوجوانی به کارهای فرهنگی علاقه داشت و منزلمان را به پایگاه برپایی جلسات مذهبی و فرهنگی مبدل کرده بود؛ در آن زمان اقوام و آشنایان به ما می‌گفتند که پسرتان را در حوزه علمیه و پای منبر اساتید و عالمان دینی می‌بینیم، با وجود آنکه او را از طلبگی تا زمان اخذ مدرک دیپلم معاف کرده بودیم، ولی باز هم به خاطر علاقه قلبی به حوزه علمیه، در جلسات حضور پیدا می‌کرد.

** در سن 18 سالگی پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته معماری وارد حوزه علمیه شد و در مدرسه امام محمد باقر(ع) درس خود را آغاز کرد.

** با گذشت سه سال از حضور میرزا محمود در حوزه علمیه، خواستم برای ازدواجش اقدامی انجام دهم ولی فرزندم گفت زمانی ازدواج می‌کنم که به درجه اجتهاد رسیده باشم، ولی با اصرار بنده و اینکه طی کردن این مسیر به همراه همسر با موفقیت‌های بیشتری همراه است، رضایت به قدم در راه خیر داد.

** یکی از اقوام دختری را به ما معرفی کرد، پس از اینکه همه موارد از نظر من مورد تایید قرار گرفت، از میرزا محمود خواستم که برای آشنایی با همسر آینده و خانواده او، مرا همراهی کند؛ پسرم 10 جلسه با فرد مورد نظر پیش از ازدواج صحبت کرد بدون آنکه صورت آن دختر را ببینند.

** من به فرزندم اعتراض کردم که تو طلبه هستی، چرا باید صحبت‌هایتان این اندازه طولانی باشد؛ در جواب گفت زندگی من خاص و صحبت‌های ما بسیار مهم است؛ از نظر میرزا محمود تفاهم با همسرش با اولویت مسائل اعتقادی و فکری بود.

پس از جلسه دهم که صحبت‌هایشان با هم به اتمام رسید، از پسرم خواستم که همسر آینده خود را برای اولین بار ببیند ولی او در جواب گفت شما پسندیده‌اید پس دیگر مسئله‌ای وجود ندارد ، فرزند من در صحبت‌های خود با همسر آینده‌اش اعلام کرده بود که «من سرباز امام زمان(عج) هستم» و هر زمان و در هر نقطه‌ای اگر حضور من لازم باشد، باید برای تبلیغ و دفاع بروم.

** زمانی که در حرم امام رضا(ع) خطبه عقد پسر و عروسم جاری شد، میرزا محمود کنار من آمد و آهسته در گوشم گفت همسر من چه کسی است، دستش را در دستم بگذارید تا به زیارت برویم؛ پسرم بعد از عقد همسر خود را دید.

** برای مراسم ازدواج پسرم، او از ما خواست که اگر امکانش باشد به جای گرفتن مراسم به مکه بروند؛ در آن زمان بسیج اساتید اعلام کرده بود که به قید قرعه چند نفر از اساتید می‌توانند به همراه همسر خود به مکه مشرف شوند.

** افتخار نصیب بنده شد و اسمم از میان سایر اسامی برای تشرف بیرون کشیده شد، من از مسئول مربوطه خواستم که سهمیه مرا به فرزندم منتقل کند ولی دو نفر از همکاران ما سهمیه خودشان را به پسر و عروسم واگذار کردند و ما توانستیم در سال 84 در یک جمع چهار نفره ،مراسم عروسی این زوج را در مکه برپا کنیم.

** در مکه مراسم عمامه گذاری میرزا محمود توسط آیت الله علم الهدی برگزار شد و مراسم ازدواجشان نورانی‌تر از آنچه تصور می‌کردیم شد.

** پسرم دو فرزند دارد، زهرا کلاس ششم دبستان و برادرش کلاس اول دبستان است؛ میرزا محمود از سال 94 به سوریه مشرف شده بود تا به دفاع از حرم اهل بیت(ع) بپردازد؛ اردو‌های جهادی، کوهنوردی، اردوهای فرهنگی، درختکاری بوستان‌ها و تبلیغ دین در مناطق محروم از جمله مواردی بود که فرزندم برای آن صرف وقت و هزینه می‌کرد./ صبح توس

انتهای پیام /

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.