1395-02-13 10:54
1143
3
31337
یادداشتی به قلم سید نعیم نریمانی ؛

عده ای درقالب پروژه نفوذ فرهنگی مجریان جریان فمنیست شده اند / مردها محور توجه جریان فمنیست / حقوق زن در دین اسلام موجودیت پیدا کرد

عده ای در قالب پروژه ی نفوذ فرهنگی در داخل کشور به مجریان جریان فمنیست تبدیل شده اند.مثلا در جریان فتنه سال88 حضور تفکر فمنیست برای ضربه به نظام اسلامی کاملا مشهود بود.

به گزارش گلستان ما ، سید نعیم نریمانی فعال سیاسی اجتماعی طی یادداشتی نوشت: مطالعه ی جو حاکم بر زنان از اهم مواردی است که باید مورد توجه اهل قلم و اهل تفکر و تعقل قرار گیرد چرا که حضور زن با معیار های اسلامی در جامعه می تواند منشآ تحولات کم نظیری باشد.

در تاریخ بشریت زنان همواره تاثیر بسزایی در معادلات سیاسی- اجتماعی داشته اند مثلا در ماجرای شهادت یحیی بن زکریا (ع) و البته همسر لوط از دیگر مصادیق دیگر نقش آفرینی زنان می باشد که این دو مثال از مصادیق منفی نقش آفرینی زنان در آن مقاطع بشمار می روند.

.در بعد مثبت در تاریخ ما قبل اسلام حضور  شخصیت هایی والا مانند آسیه همسر فرعون و حضرت مریم(س) به چشم می خورد که در آن برهه ی زمانی چه نقش موثری را در جامعه ی آن روز ایفا کرده اند.

اگر زمان پیامبر گرامی اسلام را مورد مطالعه قرار دهیم نقش آفرینی مثبت و منفی زنان در آن مقاطع قابل استناد خواهد بود.در بعد مثبت وجود ارزشمند حضرت خدیجه(س) و حضرت فاطمه (ع) برای رسول خدا بزرگترین پشتوانه به حساب می آمد.

چرا که گسترش اهداف نهضت حقه اسلام بر وجود اولی و دفاع از حریم پیامبر(ص) بر وجود مبارک دومی متوقف شده بود.واین حقیقت اینجا خود را نشان می دهد که سال رحلت حضرت خدیجه(س)عام الحزن نام گرفته و فاطمه از سوی نبی مکرم اسلام ام ابیها خوانده می شود.

از سوی دیگر و در نقطه ی مقابل حضور زنانی مانند هند جگر خوار و همسر ابی لهب از مواردی بوده که تاثیر منفی و سوئی بر آن فضا ایجاد می کرده تا جایی که ضربات و غم هایی بس بزرگ بر وجود نازنین رسول خدا(ص) از آن زنان وارد گردیده است.و بزرگترین ان ضربات را می توانیم نقش آفرینی هند خبیث در شهادت حمزه سید الشهدا عموی گرامی پیامبر بدانیم.

در مقاطع دیگر تاریخ اسلام نیز این فضا خود را به خوبی نشان می دهد.مثلا نقش عایشه همسر پیامبر(ص) در تحولات سیاسی بعد از ان حضرت و همچنین نقش حضرت فاطمه(س) در ایام پس از رحلت رسول گرامی در دفاع از حریم ولایت امری کاملا مشهود بشمار می رود.

از مصادیق بزرگ نقش آفرینی منفی زنان در ایام پس از پیامبر و در دوران امامت ائمه هدی(ع)می توانیم به نقش پررنگ و موثر زنان در ماجرای ضربت خوردن مولی الموحدین علی بن ابی طالب(ع) و همچنین شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام جواد(ع) اشاره نمائیم.

و این موارد از مهمترین موارد نقش آفرینی زنان در آن مقاطع بشمار می روند.البته موارد خدمت زنان به جامعه ی آن وقت کم نیستند مثلا حضور حماسی حضرت ام البنین(س) در زندگی امیرمومنان(ع) از مواردی است که باید مورد اشاره قرار گیرد.

نکته ی قابل توجه در اینجا این است که جریان مثبت و منفی در مطالعه ی زنان در موارد صدر الاشاره در جریانات اجتماعی هم خود را نشان می داده است.مثلا یک زن خبیثه مانند هند جگرخوارکه از زنان صاحب پرچم بوده، همین زن با این سبقه ی شوم در بعد تربیت فرزند شیطان صفتی چون معاویه ای را که مایه ی عذاب و انحراف امت است به بار می آورد و از سوی دیگر وجود مبارک حضرت زهرا(ع) حسن و حسین و زینبی را پرورش می دهد که کائنات هم به آنها افتخار می کند.

یعنی خروجی دو جریان فوق الذکر(مثبت و منفی) دو امر مطلوب و غیر مطلوب برای جامعه می باشد.بیائیم و فضای انقلاب خود را بر اساس موارد پیش گفته مورد بررسی قرار دهیم.

زنان قبل از پیروزی انقلاب با اعتقادی مثال زدنی با اعتقاد به مکتب اهل بیت و مرجعیت دینی نقش مثبت و موثری در حفظ ارزش های اسلامی ایفا می کرده اند مثلا در قضیه ی تنباکو و فتوای میرزای شیرازی زنان دربار به شاه وقت واکنش شدید نشان می دهند و یادر مسئله ی کشف حجاب اکثریت زنان مقاومتی مثال زدنی در مقابل آن دسیسه ی انگلیسی-استعماری رضاخان از خود به نمایش می گذارند.

از دامان چنین زنانیست که بعد ها مبارزان انقلابی در برابر محمد رضا پهلوی قد علم کرده و بنیان حکومت طاغوت را از جا می کنند.والبته فرزندان پرورش یافته ی همین تفکر در دفاع از ارزش های اسلامی در هشت سال دفاع مقدس می درخشند و به دنیای استکبار اجازه ی اشغال یک وجب از این خطه را نمی دهند.

واین ها یعنی تجلی این سخن امام راحل که مردها از دامان زنان به معراج می رسند.نه اینکه یک زن وابسته ی فکری- عقیدتی به نظام استکبار را مشمول کلام امام بدانیم.یا زنی را که در فلان کنسرت با پوششی مبتذل خود را در معرض نمایش افراد هوس ران قرار می دهد را از مصادیق این کلام امام بدانیم در حقیقت کلام امام را تحریف کرده ایم و ظلم بزرگی به امام راحل عظیم الشان روا داشته ایم.

والبته ظلم بزرگی به زنان مومنه ی تاریخ بشریت به ویژه مادران و همسران شهدا از ابتدا تا به امروز...تحلیل فوق الذکر امروز برای نظام سلطه و استکبار روشن و مسلم گردیده لذا تمام توان خود را علیه اعتقادات زن مسلمان و بویژه زن مسلمان امامیه بکار بسته اند.

امروز این جریان به صورت فراگیر و تحت عنوان فمنیست خود را نشان می دهد. و پیاده کردن اهداف این جریان به جزء اصلی برنامه های جریانات ضد انقلابی و استکباری بدل شده است.یعنی از جریان سلطنت طلب و فرقه ی ظاله بهائیت و منافقین گرفته تا خود کاخ سفید و رژیم صهیونیستی ترویج این تفکر شوم را بعنوان یک برنامه ی اصلی در دستور کار خود قرار داده اند.

نکته ی قابل تامل در اینجا این است که عده ای در قالب پروژه ی نفوذ فرهنگی در داخل کشور به مجریان جریان فمنیست تبدیل شده اند.مثلا در جریان فتنه سال88 حضور تفکر فمنیست برای ضربه به نظام اسلامی کاملا مشهود بود.

از حضور زنان بزک کرده تا استفاده از آنها برای جذب جوانان و در نهایت بکارگیری آنها برای ایجاد اغتشاش از مواردی است که دلالت آشکاری بر نقش افرینی این جریان در ضربه به نظام اسلامی دارد.

از مواردی که در مطالعه ی جریا فمنیستی نباید مورد غفلت قرار گیرد این که برخلاف تصور عامه و معنایی که از ظاهر واژه ی (femen)به ذهن می رسد این تفکر بخش اعظم توان خود را بر تاثیر بر مردان متمرکز کرده است.

یعنی در این تفکر ابتدا باید مرد ها تغییر کنند و باورشان عوض شود. در مرحله ی بعدی زنان بعنوان جامعه ی هدف قرار می گیرند.مثلا یک مرد ابتدا باید بی حجابی و بی بندو باری زن را بعنوان یک ارزش بپذیرد تا با حضور بی بندو بارانه همسر و یا دختر خویش در مقابل نامحرم مخالفت نکند.

لذا مردها محور توجه جریان فمنیست بشمار می روند تا خروجی آن حضور زن بزک کرده بعنوان ابزار لذت فاسقان قرار گیرد.لذا باید بخش قابل توجه پیاده شدن اهداف فمنیست را متوجه مردان یک جامعه بدانیم.و از مردان برای اصلاح اوضاع پیش امده استفاده نمائیم.

اما مهمترین ابزار فمنیست واژگانی مانند حقوق زن و برابری حقوق زن و مرد می باشد که بویژه زنان را که از احساس بیشتری برخوردارند را تحت تاثیر قرار می دهد. در این خصوص باید توجه کرد واژه ی حقوق زن در دین مبین اسلام و مکتب حقه شیعه موجودیت پیدا کرده است.

لذا نمی توان این موضوع را برخلاف جلوه ی فمنیست ها موضوعی نو و منحصر در عصر حاضر بدانیم.اما در جواب عده ای که می گویند چرا مثلا در اسلام دیه زن نصف دیه مرد در نظر گرفته شده و یا ارث زنان نصف ارث مردان است باید بگوئیم اولا بسیاری از احکام و دستورات دینی بر اساس حکمت از سوی شارع حکیم فرض گشته است و گاهی حکمت می تواند بر عکس این تعلق بگیرد مثلا خداوند متعال اموراتی سنگین مانند تامین نفقه و مهریه و اجرت المثل و... را بر عهده ی مرد قرار داده است و بر اساس حکمت این تکالیف را از زن اسقاط نموده است.

آیا بواسطه ی استدلال مدافعان ظاهری حقوق زنان مردان نیز باید بواسطه ی تکالیف فوق الذکر خود را مدعی بر زنان بدانند؟ثانیا باید رویکرد اسلام در حقوق مادی زن را امری برابر و یا در نگاه بدبینانه نزدیک به برابر دانست چرا که حقوقی مانند مهریه،نفقه،ارث و... که برای زن در نظر گرفته شده قاطعا از حقوق یک مرد که فقط در ارث خلاصه می گردد برتری دارد لذا این مورد که اسلام حقوق مادی زن را محدود کرده اصولا نمی تواند مورد پذیرش عقلاءقرار گیرد.

از سوی دیگر مسئله ی حضور زن در جامعه از دیگر ابزار فمنیست ها قرار می گیرد و اینگونه استدلال می کنند که زنان در اسلام برای حضور در اجتماع محدودیت دارند.در این خصوص نمی توان منکر محدودیت هایی برای حضور زن در جامعه شویم لکن باید به فلسفه و حکمت در نظر گرفتن این محدودیت برای زنان استناد نمائیم.

امری بدیهی ست که زنان بلحاظ روحی و جسمی از ظرافت بیشتری در امر خلقت برخوردار هستند و این در حالی است که مردان بر خلاف زنان از نیروی فیزیکی و روحی- روانی بیشتری برخوردار هستند.لذا چگونه می توان از دو جنس مخالف با دو نیروی غیر یکسان توقع کاری یکسان داشته باشیم؟!

در این خصوص به فرمایش امیر المومنین در نهج البلاغه اشاره می نمائیم:زنان گل های بهری اند نه پهلوانی سختکوش.لذا اگر محدودیت این چنینی برای زن در نظر گرفته شده قطعا حفظ سلامت جسمی و روحی زن بعنوان یک اصل اساسی مد نظر بوده است.

و در ضمن دلالت بر عظمت جایگاه زن در اسلام و نگاه مدافعانه به جایگاه زن داشته است.نه اینکه ابزار تبعیض و ظلم به زن باشد.در مورد حجاب نیز مسئله پرواضح است و آن اینکه حجاب امنیت زن را تضمین می کند و از آسیب به زن جلوگیری می نماید.

در اینجا باید متذکر شویم احکام متعالی اسلام اکثرا بر اساس حفظ مومن از آسیب فرض شده است و این مهمترین غرض شارع حکیم به حساب می آید و این از صفاتی مانند رحمانیت و رئوفیت ذات اقدس الهی سرچشمه می گیرد واگر غیر این بود مگر انجام عمل آسیب زا به انسان بناست چه ضرری به شارع قادر وارد نماید؟

بنابر این بی حجابی یک زن بناست چه آسبیی به خدای قادر متعال وارد نماید.جز اینکه به دلیل حفظ زن از آسیب های اجتماعی محدود شده است.والبته این حجاب را نباید در دین اسلام منحصر در زنان دید مردان هم بر اساس آموزه های دین مبین اسلام دارای محدودیت های زیادی در نوع پوشش می باشند.

واین موضوعیست که در تبیین این مسئله به صورت گسترده از آن غفلت می گردد. لذا نباید از جریان فمنیست این قبیل استدلال های سست پذیرفته شود.

در پایان امید است خداوند توفیق درک حقایق را روزی امثال بنده گرداند و امام عصر(عج) و نایب برحقش مقام معظم رهبری را از ما راضی و خشنود قرار دهد.

وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین-سید نعیم نریمانی-گرگان

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

م

از روشنگری جناب نریمانی و نکته سنجی ایشان متشکرم.

0
0
پاسخ
1395-02-13 09:48
علی

چرا نظر منو نمیذاری.......ادعای روشنفکری هم داری

0
0
پاسخ
1395-02-14 09:07

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.