1393-05-10 17:20
2908
8
236
مقاله ای از حسن بیارجمندی ؛

خدمت در حال توسعه فعالیتی نخبه نهاد یا نظام یار

فعالیت های « خدمت در حال توسعه» به عنوان فعالیتهای " نخبه نهاد" خارج از قوای سه گانه اطلاق می شود ؛ که حامی" حاکمیت" یا بعبارت دیگر به فعالیت های "نظام یار" در زمینه های مختلف از جمله مشورت و نقد سیاست ها و برنامه های قوا و نیز ارائه راهکارههای پیشنهادی و توصیه ای تحت عنوان "خدمت در حال توسعه" اطلاق می گردد.

به گزارش گلستان ما ، هفته گذشته در یادداشتی در این سایت ؛ برهم خوردن توازن نیروهای سیاسی استان با توجه به انحصار اعتدال به اصلاح طلبی را به نقد کشیدم و در نتیجه آن که مراد اصلی این حقیر بود تاکید نمودم که:« این زنگ هشداری است که در فضای سیاسی استان به صدا درآمده که سونامی آن نه من و تو بلکه آینده سیاسی استان و سرمایه عظیم اعتدال را در خود فرو خواهد برد و تمام داشته های وحدت بخش و امیدآفرین مردم این دیدار به آینده ای بهتر را به آوار یاس و ناامیدی مبدل خواهد کرد» .

این مطلب واکنش های مختلفی در بر داشت.بخشی از واکنش ها با تماس تلفنی مستقیم به اینجانب منتقل و بخشی دیگر از طریق کامنت هایی که منتشره شده بود-که خود شخصا ملاحظه کردم و بخشی دیگر که انتشار داده نشده بود و از طریق دوستان به اینجانب منتقل شده بود.صرف نظر از توهین ها و اتهامات و نسبت های ناروا که نشان بر درستی جهت اصلی مقاله بود و خداوند متعال را شکر می کنم ؛مخاطب عزیزی صرف نظر از نیت اصلی اش، بر اینجانب خورده گرفته بود که چرا شما سال 84چنین حساسیتی نداشتید.

شاید ذکر مصادیق و اقدامات اینجانب در آن مقطع بالاخص در ارتباط کاری و صمیمانه با مشاور اجرایی که از معتدل ترین نیروهای غیربومی استان بود و خود نقش اساسی در تعادل بخشی به آن فضا ایفا می کرد در این مطلب نگنجد و حتی ذکر آن سبب واکنش هایی شود که خود پاسخ های دیگری بطلبد.

لذا با توجه به توصیه تلفنی استاد بزرگوارم در منع ورود به چنین فضاهایی و تاکید بر استنادات علمی در پاسخ گویی به چنین موضوعاتی،تصمیم گرفتم خلاصه یکی از دهها طرح های مرتبط با این امر را که در سال 85تهیه و برای مسئولین وقت استانی و کشوری ارسال شد را با اندک ویرایشی منتشر کنم.تا بعض دوستان بدانند که شخصیت فردی من هیچ گاه با سکوت میانه خوبی نداشته است؛فقط مساله این است که بعض چیزها خوب شنیده نمی شوند!(منابع و مستندات این طرح و طرح های تکمیلی آن موجود می باشد)

مقدمه

هر اجتماع بشری براي زنده و پویا بودن نياز به هم دلی ها و هم صدایی اعضاي خود دارد، در واقع هم دلی ها، هم صدایی ها پويايي و هويت يك گروه است.

در عرصه نظري، نخبگان اجرايي و فکری ، در فضايي آكنده و مملو از بازي‌هاي گفتماني گونا گون و متضاد سرگردان هستند. در عرصه عملي نيز، آنچه به نام سياست و سياست ورزي امروز جاري و ساري است، هر چه باشد؛ سياست اخلاق مدار نيست؛ و آن‌چه به نام «رقابت سياسي» مطرح است، چيزي جز جنگ احزاب و جناح‌ها عليه يكديگر نيست و جز به حذف و طرد راديكال يكديگر نمي‌انديشند. انگار كه «گفتگو» را در ميان آنان راهي نيست و هر بازيگري، بازيگر ديگر را «دگر راديكال و سازش ناپذير» خود تعريف كرده است.

شاید به جرات بتوان گفت یکی از عمده ترین دلایل تداوم چنین رفتارهایی خروج و حذف نخبگان از صحنه سياسي و بي‌توجهي به انتقادات و خواسته ‌هاي آنان بعنوان رسالت این قشر باشد ؛چنین امری می تواند ساز و كار تشكيلاتي یک جامعه پویا، كه به صورت سيال و از طريق نخبگان و عموماً با واسطه مدیران فعال شود را از كار بياندازد. بخشي از اين خروج ارادي و محصول نااميدي از روند اثرگذاری و اعمال نظرات و بخشي نيز نوعي اخراج محسوب ‌شود.

چنین روندی رويكرد اعتراضي نخبگان و نيروهاي سياسي را موجب و باعث تشديد مخالفت ها می گردد و در نتیجه تعامل به تقابل و با کوچکترين بهانه شروع به تخريب دولت و در نهایت با اقدامات متقابل از هم فاصله گرفته و جامعه همبستگی و وفاق خویش را از دست می دهد ؛ لذا با عنایت به آسیب ها ي مذكور،مي بايست فعالیت هایی به عنوان فعالیتهای" نخبه نهاد" خارج از قوای سه گانه که بعنوان"حامی حاکمیت " در زمینه های مختلف از جمله مشورتی و نقد سیاستها و برنامه های قوا و نیز ارائه راهکارههای پیشنهادی توصیه ای و...تحت عنوان "خدمت در حال توسعه" تشکیل می شود.

مدیرا ن لایق و متعهد پیشین کشوری و لشکری( وزرا , فرماندهان ارشد نظامی, استانداران ,قضات عالی و نمایندگان مجلس ,روسای سابق سازمانها ,دانشگاهها و اساتید بازنشسته دانشگاههای معتبر داخلی و...) همچنین سایر اشخاص واجد شرایطی که به هر دلیل شرایط حضور در دولت و فعالیتهای حاکمیتی را ندارند، در این گروه یکپارچه که در سطوح ملی , منطقه ای و محلی فعالیت می نمایند؛ به خدمت گرفته شوند.

بر این اساس، رسما ساختاری درون حاکمیتی تعریف و همواره با رصد اقدامات مدیران عالی قوا و نیز مدیران منطقه ای پرداخته و طرح ها و دیدگاه های منتقدانه و کارشناسی صرف خود را در سطح مدیریت کلان برای حل و فصل معضل ها و بهبود وضعیت موجود و آینده در قالب توصیه ها، نظریات مشورتی و راهکارههای اجرایی ممکن ، برای مدیران ذیربط ارسال و با ارتباطات معقول و موثر با آنان نسبت به اصلاح حقیقی روند امور و پیگیری آنان می پردازند.البته مکانیزم چنین ایده ای در نظام های سیاسی حزبی ، احزاب منضبط فراگیر می باشند که زمینه های قانونی برای چرخه سالم خدمت در حال توسعه را فراهم می نمایند.

تفرقه عامل فروپاشى جامعه

يكى از عوامل انحطاط جوامع، عدم وحدت و وجود تفرق و اختلاف در سطوح مختلف در يك جامعه مى باشد که بايد آن را از مهمترين عامل فروپاشى جامعه تلقى كرد.

داشتن روحيه تفرقه افکنی و دامن زدن به اختلافات طبیعی در فضای سیاسی ، عامل هرز رفتن قوا و نيروهاى يك ملت است ؛ كه محصولى جز انحطاط و زوال نخواهد داشت.

از نظرکارشناسان امراختلاف و درگيرى های سیاسی داخلى ، عامل فرسايش و اقتدار ملی هرکشور دانسته شده است؛ چراکه استحكام و انسجام ملى يك ملت را ضعيف مى كند و تا جايى پيش مى رود كه نخبگان وفادار به حكومت يكديگر را دشمن مى پندارد و به جاى توجه به دشمن اصلی ،يكدیگر را نشانه و هدف مى گيرند.

ارتباطات نخبگان در سیستم تفرق

Untitled-1

وضعیت بسیار نامطلوب

*نتنها فضای لازم برای خدمت نخبگان منتخب موجود نمی باشد؛بلکه بخش اعظمی از توانمندیهای نخبگان منتخب با اقدامات چالشی سایر نخبگان از جمله نخبگان معاند که به درون دولت منتخب رخنه کرده اند از دید همگان پنهان مانده و در واقع یک اتحاد اعیانی بین نخبگان خارج از قدرت مشاهده می شود(رنگ زرد بسمت رنگ قرمز)

سیستم تفرق

Untitled-2

وضعیت بسیار نامطلوب

*هریک از حلقه های نخبگان یاد شده بدون تعامل و همکاری و یا ارتباط موثر و کارا با یکدیگر،اهداف و برنامه های خود را در ارتباط انحصاری با نظام سیاسی دنبال می کنند.

ضرورت اجرای طرح

عدم گردش سیال نیروی انسانی کارآمد و اثرگذار در یک نظام سیاسی، قهراً به «پیری زودرس» در آن مجموعه منجر خواهد شد؛ چراكه به دلیل نبودن یک مکانیزم موثر و کارآ در تضمین حضور فعال نخبگان سیاسی تازه نفس خارج از خدمت، به جای رویش با ریزشهایی مواجه خواهند شد؛ لذا به اقتضاء:

1- حفظ و تقويت نیروی انسانی مجرب و مديران كارآمد براي حرکت جامعه و دولت

2- ضرورت وجود نخبگان سياسي در تمام اركان مديريتي ، علاوه بر شرط توسعه متوازن و همه جانبه بلکه گردش آنان و تداوم حضور آنان در جهت حمایت نخبگان حاکم

3-انسجام نخبگان سياسي و فعالان سیاسی وفادار حكومت و تفکیک و طرد باندهاي سیاسی و جريانات معاند تخريبي نظام، از گروه‌هاي مرجع و نخبگان سياسي منتقد خودی و مهار و حفظ گوهر نقد از آلودگی تخريب «رواج تخريب و بي انصافي» در عرصه سياسي

4-عدم محرومیت نظام از توانمندیهای نخبگان سیاسی خارج از خدمت (قدرت) اجرايي كشور و جلوگیری از بی هدفی و بی مسئولیتی آنان

5- باز بودن گردش دايره نخبگان وفادار و جلوگیری از انسداد نخبگان آن ؛اينکه نخبگان با گرايشات مختلف سیاسی نتنها بتوانند در ساختار خدمت (قدرت) نقش ايفا نمايند؛ بلکه در زمانی که به دلایل قانونی خارج از خدمت (قدرت) هستند؛ به طريقی نیز در جریان امور بصورت قانونی و اصولی نیز تاثیرگذار باشند.

6- ایجاد وحدت نظر نخبگان سیاسی وفادار در باب مسائل کلان و اصولی نظام

7-وظيفه خطير مسوولان سياسي و نخبگان در وحدت و همدلي جريانات و مردم و نیز تلاش برای آگاهی رساندن به جامعه و ایجاد و تقویت نظام.

نقش نخبگان در طرح "خدمت در حال توسعه"

واژه نخبگان دو معناي عمومي را افاده مي کند:اول: گروهي از افرادي که در موقعيت و لايه هاي بالاي جامعه «سياسي، اجتماعي، فرهنگي، نظامي و مذهبي» قرار دارند. بصورت عموم از اين گروه به مثابه نخبگان سياسي- اقتصادي نام برده مي شود .

دوم: واژه نخبگان يک معناي عمومي ديگر را هم مي رساند و آن عبارتست از اينکه عده اي که خود را شایسته و توانمند براساس استعداد های ذاتی و دانش اکتسابی می دانند . بعبارتی تمام کساني که از خصوصيات استثنايي و منحصر به فرد برخوردار بوده و يا داراي استعداد و توانائيهاي عالي در زمينه کار خود و يا در بعضي فعاليتها هستند.

اين یک واقعيت است كه توسعه همه جانبه به همكاري همزمان و تنگاتنگ نخبگان و وجود هدفمند آنان در تمام اركان مديريتي و به كارگيري اصولي از آنان احتیاج دارد. در واقع نخبگان سياسي را مي توان صاحبان قدرت و نفوذ در بدنه حكومت دانست ؛كه همواره خواهان رواج عقلگرايي در ساز و كار اداره جامعه بوده اند و به كار گرفتن نخبگان علمي،‏ فكري و مهارتي را بر هر نوع سازگاري سليقه اي ارجح مي دانستند. اين رويه واقعگرايانه راز هر سربلندي و شاه كليد قفل ناگشوده هر عقب ماندگي است.

بي شك فعالیت های "نخبه نهاد " علاوه بر اينكه آندسته از افراد واجد شرایط و نیز آندسته از نخبگان سياسي- اقتصادي که به حاشيه رانده شده است؛ با چنین روش مسالمت آمیز ترميمي( در مقابل روش غیرمسالمت آمیز تخریبی) در جلب منطقی افکار عمومي تلاش نموده و به اين ترتيب ميزان دور بودن از خدمت (قدرت) را به حداقل می رسانند و زمينه را براي چرخش قدرت به نحوي دوره اي فراهم مي سازند؛ بلکه آندسته از نخبگان اعم از سیاسی- اقتصادی سابق خارج از قدرت و غیرمتمایل به ورود به قدرت خودی را بی هدف و بی مسئولیت در جامعه رها نمی نمائیم و از "توان واحد" آنان برای پیشبرد اهداف نظام بهره می بریم.

در خاتمه بايد گفت که به گردش موثر نخبگان (چه گردش عمودي و چه گردش افقي) در هر جامعه يي به مانند هر عضو زنده ديگري، نشان از ديناميک و شاداب بودن آن جامعه دارد و علامت سلامتي آن جامعه سیاسی است .

سیستم گردش نخبگان در"خدمت در حال توسعه"

Untitled-4

وضعیت مطلوب

سیستم وحدت"خدمت در حال توسعه"

Untitled-3

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

حسین

هدف از انتشارات اینگونه مقالات از سوی سایت گلستان ما چیست؟بس کنید این سیاسی بازی ها رو، همیشه دوست دارید افکار عمومی رو به سمتی که خودتون میخواین سوق بدین.نمونه واضحش عدم انتشار نتیجه نظرسنجی قبلی تون در رابطه با عملکرد نمایندگان استان! چون نماینده مدنظر خودتون اول نشد نتیجه رو نشون ندادید.گفته بودید یک هفته پیش نظرسجی بسته میشه ولی تا همین الان بازه! (روی نسخه قدیم سایت تون) منتظرید که فلان نماینده بهتون زنگ بزنه! متاسفم ...

0
0
پاسخ
1393-05-08 04:30
یک گرگانی

با سلام راستی این آقای بیارجمندی که شما اینقدر بزرگش کردید روزگاری هم کلاسی مان بود با سهمیه شهدا حقوق بابلسر قبول شد و با سهمیه شهدا جذب استانداری شد و با سهمیه شهدا حالا در روسیه مشغول تحصیل است به راستی آیا او یک نخبه است ؟ اگر ما هم چنین سهمیه داشتیم الان قاضی القضات بودیم عزیز دل برادر !!!!!!!!!!!!!

0
0
پاسخ
1393-05-08 06:31
حسن بیارجمندی

خوشحالم که مخالفین و منتقدین من به اندازه یک سر ارزن هم از من اطلاع ندارن!اولا : من هم در دبیرستان شهدا و مصطفی خمینی شاگرد اول و ممتاز بودم و می توانید تحقیق کنید و این هیچ ربطی به سهمیه ندارد ضمن اینکه من با میانگین 65درصد کل دروس رتبه 78را آوردم .ثانیا : در دوران لیسانس جز شاگردان ممتاز بودم و در فوق لیسانس بدون سهمیه شهدا(برادران و خواهران شهدا جز سهمیه ایثارگران محسوب نمی شوند) دانشگاه تهران قبول شدم و با معدل 18/45شاگرد اول دوره خودم شدم .ثالثا : من سال 84 براساس اسناد موجود براساس آیین نامه نخبگان جذب استانداری شدم و اساسا برادران و خواهران شهدا در استخدام سهمیه ای ندارند .رابعا : من ظرف سه سال براساس مستندات موجود به سطح کارشناس خبره ارتقا پیدا کردم5سال تدریس در دانشگاه/3000صفحه کار پژوهشی/

0
0
پاسخ
1393-05-10 13:21
حسن بیارجمندی

ادامه مطلب...8 سال روزنامه نگاری و اخذ رتبه سوم در 14همین جشنواره بین الملی مطبوعات / کارمند برتر کشوری در سال 85 و...خامسا : بورسیه من براساس قانون شاگرد اولی در ارشد و چاپ مقالات و کارهای برتر پژوهشی بوده است . و اساسا برادران شهدا هیچ سهمیه ای در بورس ندارند .امثال شما فقط داشته های دیگران را می بینید اما دست خدا را نمی توانید در زندگی افراد ببینید !

0
0
پاسخ
1393-05-10 13:21

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.