سال های سال است که مردان و جوانان بسیاری در خراسان شمالی به علت فراهم نبودن فرصت های اشتغال و کارآفرینی در زادگاه خود رنج مهاجرت را بر جان خریده اند و هر ساله با هدف بدست آوردن کار به کلان شهرها مهاجرت می کنند.
به گزارش گلستان ما به نقل از عصر اترک، مهاجرت همیشه دلتنگیهای خودش را دارد و رفتن به غربت هم غمهای خودش را؛ اما مهاجرتهایی که به کارگری در شهری دیگر و به دور از خانواده ختم می شود حواشی و مشکلات خاص خودش را دارد.
بخش جرگلان از توابع شهرستان راز و جرگلان با 46 روستا و 30 هزار نفر جمعیت یکی از مناطق مرزی و محرم خراسان شمالی است که از هر خانواده یک یا چند نفر مجبور هستند برای تامین هزینه های زندگی به مرکز استان و یا تهران و سایر شهرها مهاجرت کنند.
اهالی این خطه که از قوم ترکمن هستند، علاوه بر غنای فرهنگی و هنری از پیشینه تولیدات سنتی از جمله تولید "نخ ابریشم" با انجام "نوغانداری"، بافت فرشهای ابریشمی با نقوش خاص قوم ترکمن و لباسهای ابریشمی ترکمنی و نمدبافی و همچنین کشاورزی، دامداری و پرورش اسب ترکمن برخوردار هستند.
فرصتهای اشتغال خطهای با چنین پیشینه غنی به صورت بالقوه می تواند همانند یک چاه نفت برای بخش جرگلان و استان خراسان شمالی منبع ثروت سازی باشد که به علت بی توجهی و غفلت دست اندرکاران همچنان به عنوان یک فرصت بالقوه عظیم اقتصادیِ رشد نیافته باقی مانده اند.
سال های سال است که زیر ساخت های رشد و توسعه این فرصت های بالقوه اشتغال زا و کارآفرین این خطه، در پله نخست در جا میزنند و موجب شده است که اغلب مردان و جوانان این روستاها که هر یک از آنان میتوانند یک نیروی کارآفرین استان خراسان شمالی باشند برای به دست آوردن کار، کسب درآمد و تامین هزینه های زندگی به تنهایی و یا همراه با خانوادههایشان، رنج و تلخی کوچ از زادگاه و مهاجرت را به جان بخرند و از ریشه خود دل برکنند و به دیگر استانها و کلان شهرها مهاجرت کنند. اما همیشه رویا بازگشت به ریشه و زادگاه خود را دارند.
البته این در حالی است که هنوز با وجود گذشت سال ها، در بخش جرگلان امکان بازگشت مهاجرانش فراهم نشده است.
اگر جوانان جرگلانی مهاجرت نکنند، خانوادههایشان نان خالی برای خوردن هم ندارند
یاز قلیچ فروزش، عضو شورای روستای دویدخ در بخش جرگلان در این باره می گوید: روستای دویدخ دو هزار و 500 نفر جمعیت دارد که از هر خانواده دویدوخی یک ، دو و یا سه نفر در تهران کار می کنند.
وی با اشاره به اینکه وجود زمین کشاورزی در این روستا کم است و با ادامه کاهش بارندگی ها و استمرار خشکسالی ها در این شهرستان، دیگر، فعالیت کشاورزی و دامداری پاسخگوی نیاز مالی خانواده های ساکن در این روستا نیست، میافزاید: همین مسئله موجب مهاجرت مردان 18 تا 35 سال این روستا به استان تهران و دیگر استان ها شده است تا کارگری کنند و معاش خانواده های خود را تامین کنند.
فروزش تصریح میکند: مردان روستا اگر مهاجرت نکنند تا شغلی بدست آورند، در این وضعیت گرانی، خانواده های آنان نان خالی هم برای خوردن به دست نمی آورند که البته یارانه هم جوابگوی خرج خانواده هایشان نیست.
هر کسی که بخواهد در روستا بماند باید چند شغله باشد
اسماعیل درخشان، عضو شورای اسلامی روستای یکه سعود بالا نیز درباره مهاجرت مردان روستا به کلان شهرهای با هدف کار پیدا کردن، اظهار می کند: روستای یکه سعود ۲۵۰ خانوار با دو هزار نفر جمعیت دارد و از هر خانواده یکه سعودی، یک نفر از اعضای خانواده آنان در تهران کار می کند که البته عده ای از این جوانان نیز با خانواده های خود مهاجرت کرده اند.
وی می افزاید: از 250 خانوار یاد شده در این روستا، ۱۲۵ خانوار آن به علت درآمد کم و برای پیدا کردن کاری با درآمد بالاتر به بجنورد کوچ کرده اند و در آنجا زندگی می کنند.
درخشان در ادامه یادآور میشود: اهالی روستای "یکه سعودِ" بالا با مشکل کم آبی برای کشاورزی و مراتع محدود برای تعلیف دامهایشان مواجهاند که همین مسئله نیز موجب شده تا فعالیت دامداری و کشاورزی در این روستا توسعه پیدا نکند.
وی همچنین میگوید: در حال حاضر دختران این روستا مانند گذشته به علت قیمت پایین قالی، دیگر قالی نمیبافند و اغلب آنها به تحصیل مشغول هستند.
وی می افزاید: برخی از مردان این روستا هم سعی کرده اند با سرمایه اندکی که از محل کارکردن در تهران به دست آورده اند در این روستا مغازه ای باز کنند تا برای خود شغلی را دست و پا کنند اما آنان از این محل نیز درآمد کافی به دست نمی آورند.
درخشان در ادامه تصریح می کند: هر کسی که بخواهد در روستا بماند باید برای خود چند شغل داشته باشد.
وی همچنین درباره مشکلات کار کردن جوانان خطه راز و جرگلان در استان تهران نیز بیان می کند: بعضی مواقع کارفرمایان دستمزد این مردان کارگر را به موقع نمی پردازند و این مردان با کار زیاد، نخوردن مواد غذایی مناسب، نداشتن استراحت کافی دچار بیماری هایی از جمله سوء تغذیه، دیسک کمر، کمبود کلسیم و... شده اند.
اقتصاد جرگلان با کارگری در تهران میچرخد!
محمد رضا نوروزی جوان ۲۹ ساله جرگلانی که از ۱۲ سالگی در استان تهران کار کرده و مدرک فوق دیپلم خود را در کنار کار کردن، گرفته است، میگوید: من اهل روستای "بک پولاد" هستم. این روستا در حدود چهار هزار نفر جمعیت دارد که نزدیک به هزار و 500 نفر از آنان در استان تهران کار می کنند.
وی در ادامه می افزاید: اولین نفری که از هر روستا برای پیدا کردن کار به استان تهران رفته و مشغول به انجام یک کاری شده است بقیه جوانان آن روستا هم به دنبال او رفتهاند و در همان کار مشغول شده اند.
نوروزی با بیان اینکه برای کارکردن اغلب تنها به استان تهران می روم، عنوان میکند: من نیز در استان تهران کارهای زیادی از جمله کار در ساختمانسازی، رستوران، دست فروشی و مسافر کشی انجام دادهام.
وی همچنین با اذعان بر اینکه قلبم در جرگلان است و دوست دارم به دیار خودم برگردم، میگوید: بیکاری در شهرستان راز و جرگلان بیداد میکند و این رویا فعلا واقعی نخواهد شد. در فصل زمستان همسرم را با خودم به استان تهران میبرم چون در فصل زمستان نفت به اندازه کافی وجود ندارد و همسرم تنهاست و او برای تهیه نفت با مشکل مواجه میشود.
وی در بخشی دیگر از سخن خود، گفت: در حال حاضر اقتصاد جرگلان با کارکردن در استان تهران میچرخد و اغلب جوانان این خطه سرمایه اولیه خود را با کار در استان تهران به دست می آورند.
نوروزی می افزاید: برخی از این جوانان جرگلانی مهاجرت کرده به استان تهران، با کار کردن، سرمایهای بدست آورده و در همان استان برای خودشان اشتغال زایی کرده اند.
بزرگ شدن فرزندانمان را نمیبینیم
در عین حال، وی درباره مضررات کار در استان تهران نیز می گوید: در دورانی که مردان این خطه به دور از خانوادههایشان مشغول به کار هستند، نمی توانند بزرگ شدن فرزندان خود را ببینند و تمامی مسئولیت تربیت فرزند بر عهده مادر است.
وی همچنین می افزاید: در شادی ها و غم های اقوام و هم روستایی هایمان نمی توانیم حضور داشته باشیم و این وضعیت باعث افسردگی مان می شود.
با این وجود، نوروزی خاطرنشان میکند: اخیرا برخی از این مردان جرگلانی مهاجرت کرده به استان تهران با خرید یا اجاره خانه، خانواده خود را نیز به استان تهران می برند اما با توجه به اینکه هزینه زندگی در آنجا زیاد است، خانواده هایی را هم می شناسم که نتوانستند اجاره خانه را بپردازند و صاحب خانه نیز اساس منزل آنان را در کوچه گذاشتند. متاسفانه هر ساله مردان زیادی که از این شهرستان در استان تهران کار می کنند در حین کار بر اثر بروز حوادث ناشی از کار یا از ساختمان سقوط کرده اند، یا معلول شدهاند.
وی تصریح می کند: جرگلان مهد چندین صنعت بالقوه از جمله فرش، اسب و گردشگری است اما هنوز آنچنان که باید و شاید امکان رشد این فرصتها در این شهرستان محیا نشده است و مردم بهره چندانی از این فرصت های ثروتساز نبردهاند.
نوروزی توصیه می کند: جوانان این خطه به دنبال کسب آموزش های فنی و حرفه ای باشند همچنین آنانی که می خواهند کشاورزی و دامداری را ادامه دهند، تلاش کنند با کسب آموزش، شیوه های کشاورزی و دامپروری صنعتی را جایگزین روش های سنتی کنند.
مهاجران هوای بازگشت دارند اما شرایط مهیا نیست
آتا نفس پولادین ۳۹ ساله از اهالی روستای گرکز شهرستان راز و جرگلان نیز طی مدت ۲۴سال گذشته در استان تهران زندگی کرده است، می گوید: در یک شرکت رنگ سازی در استان تهران کار می کنم که ۴۵ الی ۵۰ نفر از نیروهای این واحد تولیدی، اهل شهرستان راز و جرگلان و اغلب آنها اهل روستای گرکز هستند.
وی می افزاید: اغلب این کارگران با خانواده های خود به تهران مهاجرت کرده اند و فرزندان آنها نیز در تهران به مدرسه می روند و حتی خانم های جرگلانی نیز در تهران برای کمک به خانواده در کارهای مختلف مشغول به کار هستند.
وی در ادامه بیان می کند: در حال حاضر سه فرزند دارم که یکی در زادگاهم در روستای گرکز درس می خواند و فرزند دیگرم همراه خودم در شهر تهران است و در اینجا به تحصیل مشغول است.
آتا نفس پولادین بیان می کند: پیشینه شغلی پدرم دامداری بود اما بر اثر خشکسالی و کمبود امکانات من و پدرم نتوانستیم آن را ادامه دهیم همچنین بر اثر خشکسالی هم هیچ محصولی از کشاورزی به دست نیامد.
وی با یادآوری این مطلب که در این خطه امکان کسب در آمد و تجربه فراهم نیست به همین علت چاره ای به جز مهاجرت برای پیدا کردن کار باقی نمی ماند، عنوان می کند: هر مهاجرت کرده ای که توانست سرمایه و تجربه کسب کند به زادگاهش بر می گردد.
در عین حال، وی خاطر نشان می کند: البته باز هم، بازگشت به منطقه ای محروم خواهد بود، درحالیکه خانواده های مهاجرت کرده با زندگی همراه با امکانات کلان شهری همچون تهران آشنا شده اند، بنابراین، برای بازگشت نیز باید حداقل شرایط زندگی در زادگاه آماده باشد.
با این وجود، آتا نفس پولادین تصریح می کند: ریشه در خاک جرگلان داریم و هوای بازگشت داریم.
در جرگلان فرصتهای بالقوه اشتغالزا وجود دارند که هنوز باالفعل نشدهاند
پولاد نجاهی، بخشدار جرگلان نیز در گفت و گو با خبرنگار عصر اترک درباره مسئله مهاجرت جوانان شهرستان راز و جرگلان به همراه خانواده هایشان به کلان شهر تهران اظهار کرد: عواملی از جمله آماده نبودن زیرساخت های اشتغال زایی و کار آفرینی و فقدان برنامه ای منسجم برای تبدیل فرصت های بالقوه اشتغال زا در این خطه به فرصت های کارآفرینی واقعی در آن موجب شده اند که هرساله جمعیت جوان و پر انرژی بخش جرگلان به استان تهران مهاجرت کنند و به صورت فصلی و یا دائمی در آنجا مشغول کار و زندگی شوند.
نجاهی تصریح کرد: در بخش جرگلان فرصت های بالقوه کارآفرینی بسیاری از جمله در زمینه های پرورش کرم ابریشم، اسب اصیل ترکمن، فرش ترکمن، دامپروری و کشاورزی وجود دارد که می شود برای صنعتی شدن آنها بر روی آنها سرمایه گذاری کرد تا کارگاه های تولیدی همچنین پیست های اسب دوانی حرفه ای را راه اندازی کرد.
وی همچنین افزود: برای تحقق این فرصت های اشتغال زا باید سرمایه زیادی داشت که این موضوع جز با اختصاص تسهیلات کاملا قرض الحسنه میسر نخواهد شد.
گفتنی است بخش جرگلان دارای ۳۰ هزار نفر جمعیت و ۴۶ روستا و کلاته در شهرستان رازوجرگلان واقع شده است .
گزارش از رحیمی
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد