1397-03-03 16:33
860
0
53709
سراینده شعر «ممد نبودی»:

متن نوحه «ممد نبودی» را اولین بار در اتوبوس سرودم و یک سال بعد کویتی پور آن را خواند

خرمشهر، با نام شهید «محمد جهان‌آرا» اولین فرمانده سپاه این شهر عجین شده و کمتر کسی است که نوحه «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» را نشنیده باشد، نوحه‌ای که حتی نسل جوان انقلاب نیز با آن مانوس شده و گاهی در تنهایی خود آن را زمزمه می‌کند.

به گزارش گلستان ما به نقل از دیار آفتاب؛ 36 سال از سوم خرداد سال 61 می‌گذرد، اما گویا همین دیروز بود که گوینده اخبار نیمروزی رادیو در خبر ساعت 14 اعلام کرد: «شنوندگان عزیز... توجه فرمایید... توجه فرمایید... خرمشهر، شهر خون آزاد شد.»

خاطره نوستالژیکی که یادآور یک انقلاب عاطفی در بین ملت ایران است؛ روزی که ایران دوباره متولد شد. حماسه‌ای بزرگ که با رشادت و ایثار فرزندان این مرزو بوم رقم خورد؛ دلیرمردانی که برای آزادی و سرپای ماندن «خرمشهر» رشادت‌ها آفریدند و ایثارها کردند و با قطره قطره خون خویش روحیه جهاد و مقاومت را در دل همرزمان خود بارور ساختند.

خرمشهر، با نام شهید «محمد جهان‌آرا» اولین فرمانده سپاه این شهر عجین شده و کمتر کسی است که نوحه «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» را نشنیده باشد، نوحه‌ای که حتی نسل جوان انقلاب نیز با آن مانوس شده و گاهی در تنهایی خود آن را زمزمه می‌کند.

«جواد عزیزی» سراینده این نوحه حماسی و ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی متولد یکم بهمن 1338 در محله نقدی خرمشهر است و تا پایان عملیات «بیت‌المقدس» در زادگاهش حضور داشته است.

عزیزی از نخستین اعضای سپاه خرمشهر و از دوستان و دوستداران شهید « جهان‌آرا» است. این رزمنده خرمشهری که ارادت قلبی و علاقه بسیاری به فرمانده سپاه خرمشهر داشت، بعد از شهادت او در رثای دوست دیرینه‌اش شهید جهان‌آرا شعر معروف «ممد نبودی ببینی» را می‌سراید.

بار دیگر در سالروز آزادسازی خرمشهر به یاد حماسه‌آفرینان این حماسه بزرگ تصمیم گرفتیم تا با جواد عزیزی مصاحبه‌ای داشته باشیم و ساعاتی را با او به گفتگو بنشینیم.

*از حضور خود در سپاه و آشنایی با شهید «جهان‌آرا» برایمان بگوئید.

تابستان سال 58 به عضویت سپاه درآمدم و بعد از کسب آموزش‌های لازم در سپاه آبادان به همراه 60 نفر از بچه‌های خرمشهر هسته سپاه خرمشهر ‏تشکیل شد که البته این تعداد نیرو جدای از نیروهای تهران و خرم‌آباد‌ بود؛  شهید جهان‌آرا هم در آن سال‌ها مسئول سپاه و معاونت عملیات و جانشین فرماندهی سپاه بود‎.‎

مدت آشنایی من با شهید «جهان‌آرا» طولانی نبود اما در همین مدت کوتاه اخلاق و رفتارش در تمامی ابعاد زندگی‌ام اثرگذار بود و ‎کل مسیر زندگی‌ام را دگرگون کرد.

*شعر «ممد نبودی» کی متولد شد؟

شهید جهان‌آرا 16 مهر سال 1360 درست 9 ماه پیش از آزادسازی خرمشهر شهید شد.

شهید جهان‌آرا به همراه تعدادی از رزمندگان برای ارائه گزارش عملیات ثامن‌الائمه به حضرت امام خمینی(ره) به تهران رفت که هواپیمای سی 130 حامل جهان‌آرا و تعدادی دیگر از رزمندگان همچون فکوری، فلاحی، نامجو ‏و کلاهدوز بود سقوط کرد و آنان به شهادت رسیدند و خرمشهر وقتی آزاد شد که شهید جهان‌آرا حضور نداشت.

در 7 مهرماه سال 61 به همراه تعدادی از بچه‌ها برای حضور در نخستین سالگرد شهید جهان‌آرا راهی تهران شدیم، در طول مسیر با درخواست بچه‌ها تصمیم گرفتم که یک نوحه بسرایم تا بر سر مزار شهید جهان‌آرا بخوانیم.

پیش از سرودن نوحه‌ «ممد نبودی» نوحه‌های دیگری هم گفته‌ام که بچه‌ها در روزهای عملیات زمزمه می‌کردند، نوحه‌خوان گروه ما «جمشید برون» در عملیات بیت‌المقدس به درجه شهادت نایل آمد و به همین دلیل نوحه‌خوان نداشتیم؛ نزدیکی‏های اراک که بودیم متن نوحه نوشته شد و در اتوبوس با بچه‌ها شروع به خواندن کردیم. در آن سفر برنامه طوری شد که نتوانستیم این نوحه را سر مزار شهید جهان‌آرا بخوانیم.

*چه شد که این سروده با صدای کویتی‌پور از تلویزیون پخش شد؟

چند وقت بعد این نوحه را به «حاج حسین فخری» از مداحان ‏اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دادم و او هم یک‌بار این سروده را‌ خواند و بعد آن را به «حاج غلام کویتی‌پور» از دیگر مداحان اهل بیت(ع) داده بود.

سال 63 یا 64 در مهران در حال شستشوی ظرف‌ها بودم که برادر رزمنده‌ای مشغول زمزمه شعر بود، از او پرسیدم شعر را کجا شنیده‌ای؟ و او در پاسخم گفت شب گذشته با صدای کویتی‌پور از تلویزیون سه مرتبه پخش شد.»

*فکر می‌کنید علت ماندگاری این سروده در چیست؟

شاید به خاطر سادگی آن باشد چراکه کلمات موجود در آن پیوند ‏ ویژه‌ای با مخاطب خود برقرار می‌کند‎.

با گذشت سال‌ها ولی هر بار که این نوحه را می‌شنوم حسی توأم با شادی، غم و حماسه را دارم؛ من هم مانند دیگر مردم که با شنیدن این نوا به حال و هوای سال‌های جنگ برمی‌گردم و در ذهن خود به شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس می‌اندیشم و در حس و حال جنگ و دوستانم می‌روم که امروز جای خالی آنها قلبم را فشار می‌دهد.

درباره خرمشهر دو سروده «یاران چه غریبانه» و «ممد نبودی» را گفته‌ام ولی شعر «ممد نبودی» ارتباط بیشتری را با مخاطب برقرار کرده است.

البته باید بگویم که گوشواره شعر را کسی دیگری سروده و بخش‌هایی را که در رابطه با خرمشهر است خود سروده‌ام که هر قطعه از آن برایم یادآور صحنه‌ای از جانفشانی و مقاومت بچه‌ها در طول هشت سال دفاع مقدس است.

از زخم جفاکاران خونین شده کاشانه و ذات ستمکاران خانه شده ویرانه

هر سو نظر اندازی در یاد کسی افتی آن‌ها که سبک رفتند اینجا سوی جانانه

اینجا پسری افتاد آنجا پدری دیگر آمیخته شده خون ها ای وای چه غریبانه؛ این قطعه از شعر در رابطه با شهید «فرامز مرادی» و پدرش است که به شهادت رسیدند.

*از حس و حال این روزها که در کوچه‌ها و خیابان‌های خرمشهر قدم می‌گذارید برایمان بگوئید؟

خرمشهر هنوز هم تبعات جنگ را با خود می‌کشد و بسیاری از خانه‌ها و خیابان‌هایش رد گلوله و ترکش را بر چهره دارند؛ برای خرمشهر هنوز جنگ تمام نشده است، هنوز هم مردم خرمشهر نمی‌توانند در اروند ماهیگیری کنند یا در شلمچه به کشاورزی و زراعت بپردازند هنوز هم خرمشهر زخم‌های جنگ را تحمل می‌کند.

هر جای این شهر پای می‌گذارم به یاد همرزمانم می‌افتم. پرویز عرب، بهروز مرادی، پرویز موسوی، جها‌ آرا، امیر سلیمانی، جمشید برون و... خاطرات لحظه‌ها و ساعات دوران دفاع مقدس برایم زنده می‌شود.

پیشکسوتان و یادگاران دفاع مقدس به مانند سمنوی سفره هفت سین می‌مانیم که به واسطه سنت‌ها بر سر سفره هفت سین گذاشته می‌شود و هر کسی میلی به خوردن آن ندارد، در حقیقت از ما هم تنها در مناسبت‌های خاص مثل هفته دفاع مقدس و سوم خرداد یاد می‌کنند.

بایستی واقعیت‌های دفاع مقدس برای جامعه بازگو شود تا نسل‌های جوان انقلاب بدانند که رزمندگان ما در هشت سال دفاع مقدس در حالی از کشور قهرمانانه دفاع کردند که آموزش‌های نظامی خاصی ندیده بودند و تجهیزات و امکانات زیادی هم نداشتند، با این شرایط در مقابل دشمنی ایستادند که تک تیراندازها، خمپاره 60‌ها و قدرت آتش بالاتری از ما داشت.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.