به گزارش گلستان ما ؛ ورزش یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار در زندگی بشری است ؛ در جامعه مدرنیته ی امروز ورزش عاملی برای پیشرفت اقتصاد ؛ همدلی مردم یک منطقه ؛ ترویج فرهنگ ملی و قومی ؛ گاهی اوقات وسیله ی برای اهداف سیاسی است.

ورزش والیبال در گنبد کاووس و منطقه ی ترکمن صحرا ورزشی مردم دوست و پرطرفدار است ؛ ورزشی است که پیر و جوان در مسابقات لیگ برتر فارغ از تمام دغدغه های زندگی و روز مره زدگی برای تشویق تیم محبوب خود به استادیوم المپیک می آیند ؛ ورزشی با ستارگان بی شمار که شهر گنبد کاووس را با نام قطب والیبال ایران معروف کرده اند ؛ ستارگانی چون فرهاد قائمی ؛ زنده یاد نوری آزمون ؛ عظیم جزیده ؛ حبیب کوزه لی ؛ زنده یاد غیاث الدین صحنه ؛ زنده یاد میکاییل یلمه ؛ بای محمد دوجی ؛ خلیل آزمون و ستارگان بی شماری که از حوصله ی متن خارج است.

والیبال گنبد در چند سال اخیر تبدیل به جسد نیمه جانی شده است که با مقام های ته جدولی در لیگ برتر والیبال کاسه ی صبر تماشاگران همیشگی این تیم را لبریز کرده است ؛ سالن المپیک گنبد دیگر تبدیل به سالن سیرک شده است که زنگ تفریح تیم هایی است که تا چند سال پیش با شنیدن نام والیبال گنبد می لرزیدند.

ضعف های مدیریت ؛ عدم برنامه ریزی ؛ عدم تحلیل نویس و خبرنگار قوی و بی طرف ؛ عدم احترام به جایگاه پیشکسوتان ؛ بازیکنان غیر بومی درجه ی سه در گنبد کاووس به چشم می خورد.

در شرایط فعلی که والیبال گنبد به سراشیبی سقوط می رود و شورای شهر و شهرداری گنبد کاووس نیز با دلایل بی شمار و بهانه تراشی های خود از حمایت مالی شانه خالی می کنند ؛ صحبت از اسپانسری قوی از خارج استان است ؛ اسپانسری که گنبد کاووس را قطب والیبال کشور می داند و برای خدمت به بومی های منطقه پا به عرصه می گذارد ؛ اگر عکس این قضیه بود این اسپانسر نگاهی کوچک هم به گنبدکاووس نمی انداخت چرا که در شهرهای دیگر فرصت های اقتصادی بهتری در انتظار این اسپانسر است.

با توجه به نتایج ضعیف و خنده دار والیبال گنبد در چند سال گذشته وجود یک اسپانسر قوی به شدت احساس می شد ؛ در روزهای اخیر اتفاقات ناگواری در میان اصحاب والیبال گنبد کاووس روی داده است ؛ پیشکسوتان و مربیان ؛ بازیکنان و خبرنگاران هر کدام ساز خود را می زنند و به فکر مادیات و پست هایی در تیم جدید گنبد کاووس هستند ؛ بزرگانی که شاید احترام خاصی در میان عامه مردم داشته باشند ولیکن این روزها نام و غیرت والیبالی به شهر خود را از یاد برده و هر کدام به فکر منافع خود هستند و پیشرفت والیبال گنبد را به باد فنا سپرده اند .

برگزاری جلسات چند نفره بدون هیچگونه توافق میان خود ؛ غیبت دیگری ؛ نوشتن یادداشت و جوابیه ؛ عدم نشست همگانی با هم را می توان این روزها مشاهده نمود ؛ یکی در فکر عضویت هیئت رئیسه و دیگری در فکر روابط عمومی و بالاتر رفتن بازدید سایت یا فروش نشریه خود است ؛ چند دستگی حاکم در والیبال گنبد کاووس به حدی جلو رفته است که خبرنگاران نیز می خواهند سهمی در این تیم داشته باشند و امر و نهی کنند.

انتقال نظرات درباب بازیکنان و کادر فنی به اسپانسر جدید ضروری است ولیکن نمی توان نظر خود را به هیچ کسی تحمیل نمود ؛ اصحاب والیبال گنبد اختلاف شدیدی بر سر سرمربیگری تیم جدید شهر گنبد کاووس دارند و هر کدام نظرات خاص و قابل تامل خود را دارند ولیکن اصحاب والیبال گنبد کاووس قصاص قبل از جنایت می کنند و کادر فنی احتمالی این تیم از هم اکنون شکست خورده می دانند در حالی که باید صبور بود و مسائل را به آینده سپرد.

دهه شصت اوج والیبال گنبدکاووس بود دهه ای که والیبال گنبد با همدلی جهنمی برای رقبا بود ؛ اصحاب والیبال گنبد باید با همدلی کنار هم باشند و در نشست های خود تمام طیف ها را دعوت کنند و به فکر تک روی و تند روی نباشند ؛ باید ار اسپانسر جدید حمایت نمود تا با این اتفاقات اخیر از آمدن به شهر گنبد کاووس پشیمان نشود ؛ عزت والیبال گنبد به یاران وفادار آن است در حالی که برخی سودجویان سیمکارت برخی را سوزانده و پاشنه در برخی دیگر را از جا درآورنده اند.

والیبال گنبد کاووس برای نام قطب والیبال کشور ، خون و دل هایی خورده است که خود اصحاب والیبال این خون و دل ها را خورده اند و با اتحاد و همدلی به روزهای اوج خود باز می گردد. / ترکمن سسی