1396-07-17 11:58
698
0
45030
هیات کوچک مردمان همیشه غریب در گلستان؛

فغان در سینه افغان / قصه جوانی که کرامت حسینی شامل حالش شد

هیات های عزاداری محرم دلی هستند از همان دل های اهلی و محرمی؛ به همین خاطر با مقیاس جغرافیایی و خاکی سنجیده نمی شوند، گاه به کوچکی اتاق سه در چار یک خانه قدیمی که از قضا منبری از قدیم و ندیم نیز در گوشه ای از آن میزبان روضه های حسین(ع) بوده، هستند، گاه زیر خیمه هایی در پستوی یک محله با صفا پا می گیرند، گاه در مسجدی سرشناس و بزرگ بسیار پرشور و پرشمارند.

به گزارش گلستان ما به نقل از پاسرو؛ محرم مأمن دلهای آزاده است، کافی است موسم محرم برسد تا دلهای آزادگان جهان بدون مرز به حریم امن حرم پر بکشد، درست است! محرم مرز ندارد، اهل دارد، دل های زیادی در مکتب محرم دل دل زدند و اهلی شدند، بیخود نیست که می گویند محرم مکتب انسان سازی است، مکتبی که 72 استاد دارد و میلیون ها رهرو.

هیات های عزاداری محرم دلی هستند از همان دل های اهلی و محرمی؛ به همین خاطر با مقیاس جغرافیایی و خاکی سنجیده نمی شوند، گاه به کوچکی اتاق سه در چار یک خانه قدیمی که از قضا منبری از قدیم و ندیم نیز در گوشه ای از آن میزبان روضه های حسین(ع) بوده، هستند، گاه زیر خیمه هایی در پستوی یک محله با صفا پا می گیرند، گاه در مسجدی سرشناس و بزرگ بسیار پرشور و پرشمارند و گاه در مسجدی کوچک کم تعدادند اما پر حرارت، درست مانند هیات کوچک مردمان همیشه غریب در گلستان!

خیابان شهدای گرگان که معبر مواصلاتی محله های قدیمی سرپیر، میخچه گران، سبزه مشهد، دباغان، دربنو و نعلبندان بوده و و بساط تکیه های عزاداری و آئین های مختلف دسته چوبی و طوق بندانی آن در ایام محرم رنگ و بوی شهر را حزین می کند، مسجد کوچکی در دل خود دارد که مامن شیعیان افغانی شهر است، هیاتی کم شمار و غریب که شاید کمتر کسی از وجود آن خبر داشته باشد، هیچکس، بجز سید و سالار شهیدان عالم که میزبانی بی نظیرشان در خیل شلوغی هواداران حسینی(ع) غریب نوازی می کند.

شرح کرامت حسینی(ع) و اعجاز و برکات محرم از زبان "حاج سلطان" شنیدنی است، حاج سلطان روحانی پا به سن گذاشته و شیعه افغانی است که مسئولیت هیات عزاداران حسینی هم میهنان و هم مذهبان خود را در شهر بر عهده دارد؛ حاج سلطان محمدی البته تأکید می کند که برادران اهل سنت افاغنه نیز ارادت خاصی به امام حسین(ع) دارند و در برخی جلسات هیات شرکت می کنند.

افغانی هایی که در گرگان زندگی می کنند از اقوام مختلف تاجیک، ازبک، پَشتون و هَزاره تشکیل شدند که قوم آخر شیعه مذهب و باقی اقوام اهل سنت هستند، قوم هَزاره گویا هزاره های زیادی را با عشق حسین(ع) سر کردند و اکنون نیز نسل بعد از خود را پای روضه های ارباب پرورش می دهند، قومی که چای روضه حسین(ع) را با همت حاج سلطان در هیات پرشور خود داغ سر می کشند.

حاج سلطان محمدی برایمان از چگونگی شکل گیری هیات می گوید، خاطراتی که غمی پنهان درون خود دارد و فتحی بزرگ در پی، وی با لحنی آرام و صدایی زیر سخن خود را ادامه داده و می گوید: افاغنه ساکن گرگان به خصوص شیعیان هیچگاه از مجلس حسین(ع) غافل نشدند اما مجبور بودند برای عزاداری به هیات های دیگر بروند ولی بالاخره با حمایت های جمهوری اسلامی موفق شدیم در سال 80 هیات کوچکی را در مسجد فلسفی خیابان شهدا تشکیل دهیم و راحت و طبق سنت خودمان به عزاداری بپردازیم.

مسئول هیات عزاداران حسینی(ع) افغانی های گرگان، خود را بزرگ شده سر سفره حسین(ع) می خواند و می افزاید: کاری که امام حسین(ع) انجام دادند در طول تاریخ نظیر ندارد گواه این مطلب هم تأکید پیامبر اکرم(ص) بر عزاداری برای امام حسین(ع) است در حالیکه این تأکید به صورت ویژه برای هیچ یک از معصومین(ع) نشده است چه بسا یکایک معصومین(ع) نیز بر روضه حسین(ع) سفارش و تأکید کرده اند، بر این اساس عزای بر سید و سالار شهیدان مخصوص یک فرقه و دسته و قومیت خاص نیست بلکه معرفت حسینی(ع) از جمله معارفی است که تمام آزاداندیشان جهان آن را درک کرده و می پذیرند.

وی قومیت های مختلف را در عزای امام حسین(ع) یکسان می داند و می گوید: هر یک از آزاداندیشان جهان که با منش امام حسین (ع) آشنا شدند آن را ترویج کردند برای مثال گاندی یک نمونه از این افراد است با این اوصاف درک معارف محرم و گریه بر امام حسین(ع) برای ما که خود را لایق پیروی از ائمه اطهار(ع) می دانیم و شیعه هستیم دیگر جز وظایف ذاتی به شمار می رود.

حاج سلطان کمی هم از رسم و رسومات افغانی ها در ایام محرم می گوید و با سری افراخته و چشمانی پر از برق افتخار، قبایش را مرتب می کند و ختم قرآن در هر جلسه از عزاداری را رسمی پرطمطراق می خواند و می گوید: سیره ما بر این است آنهایی که قرآن بلدند در جلسات ختم خصوصی ایام محرم دعوت می شوند و به تعداد جمعیت تقسیم بندی شده و قرآن را به پایان می رسانند.

قصه جوانی که کرامت حسینی شامل حالش شد

وی با اشتیاقی وصف نشدنی به استقبال پرشور جوانان از جلسات عزاداری هیات سخن به میان می آورد و تعریف می کند: پسر جوانی حدود چهار یا پنج سال در ایام محرم به هیات می آمد و در آبدارخانه کار می کرد، سال اول کسی او را نمی شناخت، بعدها فهمیدیم یکی از برادران اهل سنت است که قبلا از مجلس حسین(ع) حاجت گرفته و به قصد ادب و شکرگزاری خادمی عزادران حسینی(ع) را می کند.

مسئول هیات عزادارن حسینی افاغنه ساکن گرگان، قصه خانمی که از این هیات حاج گرفته و هر سال به عشق امام حسین(ع) به عزادارن حسینی غذایی با دستپخت خود می دهد را نیز برایمان تعریف می کند تا مبادا نقش زنان و میزان ارادت بانوان افغانی به سالار شهیدان عالم در سخنانش مغفول بماند.

حاج سلطان بعد از این حرف ها کمی هم از برخی بی مهری ها و ناملایمات خاص اتباع افغانی برایمان سخن به میان می آورد و دوباره لحنی زیر به خود می گیرد و با صدایی که به سختی شنیده می شود می گوید: البته ما محدودیت های خاص خودمان را داریم، اینجا افغانی ها سعی می کنند نژاد خود را گاهی پنهان کنند و گاهی مجبورند برای نماز خواندن هم اجازه بگیرند اما اوضاع با حمایت های شورای هیئات مذهبی و سازمان تبلیغات اسلامی رو به بهبود است و سال به سال متعادل تر نیز می شود.

وی در خصوص مخارج هیات نیز حرفی برای گفتن دارد، او هیات کوچکشان را مستقل و متکی به خود می خواند و می افزاید: اقوام افغانی خودشان خرج پذیرایی هیات را می دهند، در ولایت خودمان که بودیم مردم همه گله دار بودند و بدون استثنا در هر خانه ای از این محرم تا محرم بعدی یکی از گوسفندان خود را نذر محرم می کردند و در ایام عزاداری خرج می دادند، در اینجا اما امکان پرورش دام نیست ولی امکان نذر هست و همچنان مخارج اغلب پذیرایی ها با نذورات مردمی انجام می شود.

هیات حاج سلطان اینها کوچک بود اما پرقصه، با تمام شیرینی و مبسوطی گفتگو را به پایان رساندیم و او هنگام بلند شدن گفت که حاضر است برای امام حسین(ع) گردن بدهد و با ما به سمت مسجد به راه افتاد، آخر گفتگویمان سری به مسجد و محل عزاداری هیات زدیم، عَلَمی بزرگ گوشه منبر سبز مسجد خودنمایی می کرد علم و منبری که به گفته حاج سلطان همیشه ی ایام حتی بعد از محرم جزیی جدایی ناپذیر از مسجد هستند، او عَلَم حضرت عباس(ع) را بین شیعیان افاغنه دارای جایگاه خاصی می داند و آن را حلقه وصلی برای توسل مردم با ائمه اطهار(ع) می خواند، جز لاینفک دیگر، حضور روحانی در مجالس مذهبی افاغنه است، آنان خود را برای طی طریق امامت ملزم به پیروی از دستورات صریح دینی می دانند که از لسان یک روحانی مقید و مطلع جاری شده باشد.

عشق بازی های افاغنه با چای روضه های حسین(ع) و عَلَم حضرت عباس(س) و منبر سبز امامت و ولایت خط آثار محرم را در اهلی کردن دل ها محرز می کند، آنگاه که محرم آهی جگرسوز در نهاد انسان ایجاد می کند، فغانی جانسوز در سینه هایی فراخ و بصیر، فغانی در سینه افغان.

گزارش از: ماریه البرزی

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.