1396-03-25 11:23
5029
0
40295

اشعاری از یک شاعر قدیمی گرگانی

احمد تدین از خانواده های قدیمی شهر گرگان است که دستی در سرودن شعر هم دارد .

به گزارش گلستان ما ؛ با هم دو تا از اشعار این شاعر گرگانی را می خوانیم .

در وصف خداوند متعال

هر زمانیکه قلم گیرم بدست        نام او بر دفترم خواهد نشست

هر زمان میکردم او را جستجو        دفترم آغاز می شد با نام او

با الفبا  اشنایی ام نبود           حق ره دانش بر افکارم گشود

مکتب من را نبود آموزگار          خوانده ام در مکتب پروردگار

ای که دادی جلوه بر روز و شبم        جز تو نامی نیست بر روی لبم

تا توئی از من به خود نزدیکتر       دور می مانم ز دریای خطر

ای پدید آورده خورشید و ماه       خالق شبهای تاریک و پگاه

هم بهاران آفریدی هم خزان        اختران را چیده ای در آسمان

هم زلال چشمه را کردی عیان        برکه ها را آفریدی بی کران

رودها را آفریدی با شتاب         جلوه ها دادی بر ان جاری آب

ای که دادی جان بر این فرسوده خاک         سر فرود آرم بتو یزدان پاک

احمد تدین

--------------------------------------------------

درباره امام زمان (عچ)

بسی آدینه ها در انتظارم        همیشه شوق دیدار تو دارم

به هنگام نماز صبحگاهان       سرشک از دیده می ریزم چو باران

دلم افسرده از هجران و دوری       خدایا تا چه هنگامی صبوری

دریغ از این حجاب دیرگاهی         خدایا کی تو آن را می گشایی

زمستان رفت و آمد نوبهاران          به ره مانده نگاه انتظاران

نه اشکی مانده بر چشمان خاموش        که کرده اشک هم ما را فراموش

اما هم کشتی ام در موج و ساحل          نشسته در میان توده گل

مرا دریاب ای منجی عالم         برونم کن از این دروازه غم

ز ایام جوانی تا به پیری          نشستم که دستانم را بگیری

بیا ای غائب از چشمان عاشق        من آن خارم تو باغی از شقایق

به یک صبح طلایی و دل انگیز         بیا تا محو گردد رنگ پاییز

احمد تدین

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.