به گزارش گلستان ما ؛ حسن بیارجمندی فعال فرهنگی اجتماعی گلستانی طی مطلب در هفته نامه پژواک سخن استان گلستان نوشت : هلال شيعي نه تنها يک توهم بلکه يک توطئه براي اخلال و انحراف از سياست هاي اصولي جمهوری اسلامی و نيز متوقف نمودن شکل گيري يک تمدن بزرگ نوین اسلامی است؛ بلکه وقایع امروز در سوریه،عراق و از جمله بطور خاص در یمن همزمان با تحولات داخلی و خارجی ناشی از مذاکرات هسته ای بخوبی نشان می دهد که ایالات متحده و متحدین غربی و عربی او با بهره گیری از یک”استراتژي ترکيبي“ عليه محور اصلی این تمدن سازی یعنی جمهوری اسلامی در صددند آنرا از محوریت خارج و ..

جمهوري اسلامي ايران بعد از فرو ريختن نظام جهاني دو قطبي در دهه (1990م) كه منجر به از ميان رفتن موازنه ژئوپليتيك جهان شد، با سرنگوني طالبان در افغانستان بعنوان نماد اسلام آمريکايي و رژِيم بعث عراق بعنوان نماد ناسيوناليستي عربي از يک سو(دو آفت بزرگ امت اسلام در آن مقطع زمانی) و پيروزي هاي افتخار آفرين مردم لبنان و فلسطين در  جولاي 2006م (معروف به جنگ 33روزه) و دسامبر 2008م (معروف به جنگ22روزه) با حمايت شجاعانه جمهوري اسلامي بعنوان نماد اسلام ناب محمدي (ص)، منجر به شکل گيري يک جبهه عظيم مقاومت اسلامي(شيعه و سني) در منطقه و النهايه بيداري اسلامي گرديد؛

که ما را در دومين شرايط جديد و منحصر به فرد ژئوپليتيكي رو به رو ساخت؛ بنحوي که قدرت ام القري جهان اسلام -که تا پيش از بيداري اسلامي در منطقه و تحت تاثير رفتارهاي واگرايانه معدودي از کشورهاي عربي در برابر غرب و همکاري با آنان در انزواي ايران- در قالب بعض عوامل ثابت و متغيير ژئوپولتيک محدود مي شد؛ در سايه  سالها مجاهدت ، مقاومت و بصيرت مردم مسلمان ايران در عرصه هاي مختلف تحت زعامت امام خميني رحمه ا... عليه و مقام معظم رهبري مدظله العالي ،عَلَم اسلام ناب محمدي(ص) را در منطقه بدست فرزندان حضرت روح ا... برافراشته و با مورد توجه قرار دادن عنصر اصلي و متغيير ژئوپوليتک جهان اسلام يعني ”امت واحده اسلامي“ همگرايي را در جهان اسلام بالاخص مرکز و غرب آن در دستور کار خود قرار داد که همچون کشتي نوح در پايان تاريخ  تمدن ليبرال دموکراسي مي رود آخرين انسان هاي عصر ما را به ساحل سعادت واقعي برساند .

بي شک اين امر مطلوب ايالات متحده و کشورهاي همسو آن در آن مقطع نبوده و در تمام این سالها تلاش آنان بر اخلال سکانداري چنين کشتي اي از هر طریق ممکن از جمله پدیده های نوظهور نو ترکیب طالبان-القاعده و حزب بعث عراق(دو آفت بر شمرده شده پیشین) تحت عنوان داعش و وقایع  کنونی  در این منطقه است...

خاورميانه بزرگ اسلامينه هلال شیعی

هلال شيعي را اصطلاحي مي دانند که بيشتر از سوي کساني که در صدد القاي خطر شدت يافتن روابط شيعيان عراق با شيعيان خارج از عراق خصوصا ايران است، استفاده مي‌شود. اما از هنگامي که عبدا...دوم پادشاه اردن، در کاربردي «شيعه هراسانه» از آن براي بيان تمايلات ايران دوستانه شيعيان عراق استفاده نمود، اين اصلاح کاربرد فراگيري يافت.

مقامات آمريکا  در همان مقطع نيز با اشاره به همين اظهارات پادشاه اردن چنين ادعا مي کنند: «در کنار ايران و عراق که داراي اکثريت جمعيت شيعه هستند، کشورهاي لبنان و بحرين به دليل جمعيت زياد شيعي و سوريه با حاکميت اقليت شيعيان علوي و گروه شيعيان عربستان سعودي به دليل سکونت در مناطق نفت خيز، با شکل دادن به «هلال شيعه»، تحولات ژئوپلتيکي را از خليج فارس تا مديترانه تحت تاثير قرار مي دهند».

براساس همين تحليل، «جورج تنت»، رئيس سابق سازمان سيا، پس از مشخص شدن نتايج انتخابات مجلس هفتم شوراي اسلامي، خطاب به کنگره ابراز کرد: «ايران مي تواند با تاثير گذاري بر شيعيان عراق، در تحولات ژئوپلتيک منطقه، مؤثرتر عمل کند»پس جمهوري اسلامي ايران به يک فاکتور ژئوپلتيک در توازن منطقه اي و جهاني تبديل شده است و مي تواند، با بهره گيري از قدرت فراملي شيعيان، در کشورهاي عربي منطقه ، لبنان، هند و پاکستان نفوذ کند.موضوعي که دکتر ولي نصر عضو ايراني شوراي روابط خارجي ايالات متحده و مشاور جورج بوش ، در کتاب “احياي شيعه” به بررسي آن پرداخته است و خطر تشکيل هلال شيعه را يادآوري مي کن!!!.

بطور قطع ژئوپولتيک شيعه با وجود« جمعيت بيست و پنج ميليون نفري شيعيان هند ، سي و پنج ميليون نفري شيعيان پاکستان ، شيعيان هزاره در افغانستان ، 75 درصدي مردم جمهوري آذربايجان ، علويان ترکيه ،علويان سوريه، شيعيان مقتدر لبنان و[ غزه]، جمعيت هفتاد درصدي شيعه عراق و کرانه جنوبي خليج فارس و شيعيان زيدي يمن [1]و... واقعيتي انکار ناپذير است و با توجه به قرار گرفتن اين عامل اصلي متغيير ژئوپوليتيک در کانون و مراکز حساس ژئوپوليتيکي تحت تاثير گفتمان انقلاب اسلامي و وقایع چند سال اخیر در سوریه،عراق،لبنان و اکنون یمن بطور بالفعل قدرتي منطقه ای به جمهوري اسلامي بعنوان ام القري جهان اسلام بخشيده است که مي تواند معادلات جهاني را نه به نفع ايران و يا شيعيان بلکه ”امت واحده بزرگ اسلامي“ تغيير دهد.

چراکه همانطور که در مقدمه قانون اساسي مقرر شده است؛ جمهوري اسلامي در صدد است: با توجه به محتواي اسلامي انقلاب ايران که حرکتي براي پيروزي تمامي مستضعفين بر مستکبرين بود زمينه تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم کند بويژه در گسترش روابط بين المللي، با ديگر جنبش هاي اسلامي و مردمي مي کوشد تا راه تشکيل امت واحد جهاني را هموار کند (ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامي جهان قوام يابد. (شيوه حکومت در اسلام) و به استناد اصل‏10 آن که مقرر مي دارد:

به‏ حکم‏ آيه‏ کريمه‏ ”ان‏ هذه‏ امتکم‏ امه‏ واحده‏ و انا ربکم‏ فاعبدون‏“همه‏ مسلمانان‏ يک‏ امت‏ اند و دولت‏ جمهوري اسلامي ايران‏ موظف‏ است‏ سياست‏ کلي خود را بر پايه‏ ائتلاف‏ و اتحاد ملل‏ اسلامي قرار دهد و کوشش‏ پيگير به‏ عمل‏ آورد تا وحدت‏ سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان‏ اسلام‏ را تحقق‏ بخشد. لذا با توجه به مباني و اصول مذکور، به استناد اصل 151قانون اساسي دفاع‏ از حقوق‏ همه‏ مسلمانان‏ و عدم‏ تعهد در برابر قدرت‏ هاي سلطه‏ گر از اصولي ترين سياست‏ خارجي جمهوري اسلامي ايران‏ است؛سياستي که همواره از سوي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري مد ظله العالي مورد تاکيد قرار گرفته است و در عمل و علي رغم تنگناهاي شديد(فلسطين نمونه بارز آن) ذره اي از اين سياست اصولي عقب نشيني نشده است.

البته همچنانکه اصل‏ 153 مقرر مي دارد:جمهوري اسلامي ايران‏ سعادت‏ انسان‏ درکل‏ جامعه‏ بشري را آرمان‏ خود مي داند و استقلال‏ و آزادي و حکومت‏ حق‏ وعدل‏ را حق‏ همه‏ مردم‏ جهان‏ مي شناسد.بنابراين‏ در عين‏ خودداري کامل‏ از هر گونه‏ دخالت‏ درامور داخلي ملتهاي ديگر، از مبارزه‏ حق‏ طلبانه‏ مستضعفين‏ در برابر مستکبرين‏ در هر نقطه‏ از جهان‏ حمايت‏ مي کند. و دفاع ما از جنبش ضدسرمايه داري در قلب نظام سلطه و ديگر کشورها بر همين اساس مي باشد.

لذا اساسا هلال شيعي نه تنها يک توهم بلکه يک توطئه براي اخلال و انحراف از اين سياست هاي اصولي و نيز متوقف کردن شکل گيري يک خاور ميانه بزرگ اسلامي است .همچنانکه، ريچارد نيکسون، سي و هفتمين رئيس جمهور آمريکا معتقد است: «جهان اسلام در قرن بيست و يکم، مهم ترين ميدان هاي زور آزمايي سياست آمريکا است»ازينروست که انديشمندان اجتماعي تمايل چنداني به استفاده از اين واژه [هلال شيعي]ندارند.

کشتی نوح و حرکت بسوی تمدن نوین اسلامی

منطقه خاورميانه که مهم ترين زير سيستم جهان به شمار مي رود و از آن به عنوان منطقه‌ي هارتلند و يا از بخشي از آن نام مي برند، از ديرباز کانون توجه مراکز استعماري و استکباري بوده است و از جمله نقش بسيار مهمي در راهبرد امنيتي ايالات متحده امريكا داشته است.

بنحوي که اين منطقه همواره بخشي از دکترين هاي رؤساي جمهور امريكا را به خود اختصاص داده است؛ جيمي کارتر رئيس جمهور دمکرات وقت امريكا در ارتباط با اهميت اين منطقه بيان مي دارد:“ هر تلاشي از سوي هر قدرت خارجي براي کسب سلطه بر منطقه خاورميانه صورت گيرد، تجاوز به منافع حياتي امريكا تلقي خواهد شد و امريكا با استفاده از کليه وسايل لازم، از جمله با استفاده از نيروي نظامي ، در مقابل چنين تجاوزي خواهد ايستاد.“[2] اعمال سياستها و راهبردهاي مختلف چه از سوي جمهوري خواهان و چه از سوي دموکراتها و ارائه طرح هاي مختلفي از جمله ”طرح خاورميانه بزرگ“ مويد آن است.

اين طرح که پس از 11 سپتامبر و براي نخستين بار توسط کالين پاول مطرح شد، در مؤسسه هريتيج امريكا تهيه و در ژوئن 2004 در اجلاس هشت کشور صنعتي بزرگ جهان به تصويب رسيد واين کشورها رسما حمايت خود را از اجراي آن اعلام کردند.

اهداف عمده اين طرح عبارت بود از : استحاله کامل فرهنگي مردم منطقه و جلوگيري از رشد بنياد گرايي اسلامي به شيوه ايران، دسترسي آسان به نفت و...در اين طرح استفاده از روش هاي مختلف پيش بيني شده بود از جمله: تغيير روش و محتواي آموزشي و انتقال علوم به ويژه علوم انساني از کشورهاي گروه هشت به اين منطقه، ايجاد تحول در ساختارهاي اجتماعي از طريق NGOو تغيير در نظام آموزشي، ايجاد تحول در ساختارهاي جامعه مدني از طريق فعاليت آزاد رسانه اي و ايجاد NGO و حمايت از دمکراسي در کشورها، توسعه فرصت هاي اقتصادي از طريق تشکيل صندوق بين المللي خاورميانه و بانک توسعه خاورميانه با همکاري کشورهاي گروه هشت و گسترش تجارت آزاد و...

با اجراي اين طرح از نظر فرهنگي و سياسي و اقتصادي، اين منطقه مستقيما زير نظر قدرت هاي بزرگ اداره خواهد شد و حاکميت ملي در اين منطقه کمرنگ خواهد گرديد.[3] اما مقام معظم رهبري ولي امر مسلمين جهان که از سالهاي پيش نويد بخش يک بيداري اسلامي بود، در سال 89 در ديدار با گروه‌هاي مبارز فلسطيني فرمودند: ”شکي نيست که بر اساس حقايقي که خداوند متعال تقدير کرده است، خاورميانه ي جديد شکل خواهد گرفت و اين خاورميانه، خاورميانه ي اسلام است.

“همچنين ايشان در پيام خود به کنگره حج سال 89 نکات ديگري را در اين زمينه متذکر شدند:“گسترش موج بيداري اسلامي در دنياي امروز حقيقتي است كه فرداي نيكي را به امت اسلامي نويد مي‌دهد. از بیش از سه دهه  اندی پيش كه با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام جمهوري اسلامي، اين خيزش پرقدرت آغاز شد، امت بزرگ ما بي‌وقفه پيش رفته، موانعي را از سر راه برداشته و سنگرهايي را فتح كرده است.“

امتی که جهانيان چشم انداز راهبري اين کشتي حيات بخش جهان اسلام( به تعبير ما با توجه به شکل هندسي جغرافیا و تشابهه وضعيت زماني به کشتي نوح) را در بيانات راهبردي رهبر معظم انقلاب در نخستين اجلاس بين المللي بيداري اسلامي در تهران - که با حضور نخبگان اهل سنت وتشيع برگزار شد-  بوضوح مشاهده  و لمس کردند.

بياناتي که عنوان نقشه راه انقلاب هاي منطقه را براي همه انقلابيون مسلمان يافت و جايگاه رهبر معظم انقلاب اسلامي و ولي امر مسلمين جهان را بعنوان رهبري معنوي انقلاب هاي ياد شده - که انقلاب هاي مذکور از فقدان آن رنج مي برند- را تثبيت و به جهانيان معرفي نمود.اما همچنانکه معظم له در طي پيام خويش به مراسم برائت از مشرکين سال جاري تاکيد کردند:« نجات کشورهاي اسلامي از خطرهاي پيش رو جز با همدلي و اتحاد و تشکيل قطب قدرتمند جهان اسلام ، امکان پذير نيست. »

و اتفاقا آنچه مورد هدف دشمنان اسلام ناب محمدي(ره) در آن مقطع زماني واقع شد؛ همين همدلي و هم زبانی بین گروه های اسلامی، اتحاد و تشکيل قطب قدرتمند جهان اسلام بود که ما از آن با توجه مختصات جغرافيايي آن ؛که بخش هايي از محدوده مرکز جهان اسلام، که در حقيقت گهواره ي جهان اسلام و منطبق با بخش جنوب غربي آسيا يا خاورميانه است و غرب جهان اسلام، که شامل کشورهاي شمال، شمال شرق و بخش هاي ديگر آفريقاست و نيز شمال جهان اسلام را در بر مي گيرد؛که با توجه به عوامل ثابت و متغيير ژئوپولتيک آن من جمله وسعت گستره جغرافيايي، موقعيت ترکيبي برّي و بحري ، هندسه خاص و ويژه (کشتي اي که رو به آبهاي آزاد است)جمعيت قابل ملاحظه و بالاخص متاثر ازگفتمان انقلاب اسلامي و مقاومت در برابر غرب،ارائه الگوي ثابت شده مردم سالاري ديني از سوي جمهوري اسلامي براي کشورهاي رهايي يافته از ديکتاتورهاي وابسته به غرب، قدرت نظامي ايران و متحدين جبهه مقاومت اسلامي در برابر غرب ، وجود هسته هاي مقاومت اسلامي بصورت شبکه اي منسجم و همسو که تمام فضا و گستره جغرافيايي اين منطقه را پوشش داده و قابليت ايجاد يک سامانه دفاعي – تهاجمي نا منظم را در کوتاه ترين زمان ممکن داراست، منابع طبيعي فراوان و باکيفيت، منابع عظيم انرژي(منطقه خاورميانه به عنوان بزرگ ترين مخزن انرژي در جهان، نقطه قوت دنياي اسلام است.

حوزه خليج فارس که بخش اساسي و اصلي خاورميانه را تشکيل مي‌دهد داراي 679 ميليارد بشکه ذخيره اثبات شده نفت نزديک به 66 درصد از کل ذخاير جهان و 1918 تريليون فوت مکعب، ذخيره گازي (30 درصد کل ذخاير گازي جهان) مي‌باشد.[4] منابع غذايي متنوع و منابع معدني و... نويد بخش ظهور تمدن بزرگ اسلامي در اين منطقه به رهبري جمهوري اسلامي است .ازينرو است که فريد زکريا کارشناس مسايل استراتژيک آمريکا و مجري شبکه سي ان ان، در مقاله ای در همان مقطع زمانی مي نويسد: ايران آخرين تمدن بزرگي است كه به نظم جهاني تن در نداده است. ما نياز به يک ”استراتژي ترکيبي“ عليه ايران داريم؛ استراتژيي متشكل از فشار و تلاش براي خارج كردن ايران از مقاومت.

امروز جمهوري اسلامي به رهبري حضرت آيت ا... خامنه اي مدظله العالي - ولي امر مسلمين جهان نه تنها الگوي تمام عيار و كانون ارتباط انقلابيون منطقه و جبهه مقاومت اسلامی است   بلکه با حماقت غرب و هزينه هاي جنگ های نیابتی و توطئه های رسانه اي به کانون توجه افکار عمومي جهانيان مبدل گشته است و امروز دیگر بخوبی می توان فروپاشی نظام تک قطبی جهانی را به برکت مقاومت اسلامی در عمق استراتژیک جهان اسلام مشاهده کرد و بی تردید با پايان تاريخ نظام سرمايه داري-که ما در آخرین سالهای عمر این نظام و تمدن برآمده از آن می باشیم- هرگز  رویای هالیوودی تولد تمدني نوين از ليبرال دموکراسي در اروپا براساس تئوري پردازي هاي پيشين به واقعیت نخواهد پیوست.

؛بلکه براساس وعده های الهی شاهد پیروزی های جبهه مقاومت در منطقه خواهیم بود و تمام توطئه های سخت و نرم از جمله حربه نخ نما شده اختلاف بین شیعه و سنی و انتسابات ناروایی چون تشکیل امپراطوری بزرگ ایران! و هلال شیعی که همچون دو لبه یک قيچي براي درهم شکستن کشتي آخرالزمان نوح هستند؛راه به جایی نخواهد برد. وَ لَقَدْ تَرَکْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (سوره قمر، آيه 15) ... و ما آن کشتي را محفوظ داشتيم تا آيت عبرت شود، پس کيست که پند گيرد؛ کشتي نجاتی که نويد بخش تشکيل تمدن نوین اسلامی بر اساس همدلی و همزبانی شيعه و سني است.

1 ر. ک نجف لک زايي ،بزرگ نمايي يک توهم و ژئوپوليتيک شيعه

2 نظام شرابي : امريكا و اعراب، ج2 ، ترجمه ي عباس عرب، ص 1341

3 ويژه نامه عصر اميد،“ استعمار فرانو“، شماره 8، بهار  

4 سهراب عسگري، ” نقش و جايگاه منطقه خليج فارس و خاورميانه در ژئوپوليتيک انرژي“، اطلاعات سياسي ـ اقتصادي شماره 210-209، بهمن و اسفند 1383ص 24.