1394-05-11 06:58
3704
0
18374
گفتگویی متفاوت با رتبه برتر کنکور تجربی در گنبد:

در درسی که می ترسیدم بالاترین درصد کشوری را آوردم / سر کنکور پیراهنم پاره شد

پیمان رحیم زاده نوجوان گنبدی است که توانسته در کنکور سال ۹۴ رتبه ۲ منطقه ۳ در رشته علوم تجربی و رتبه ۳۷ کشوری را در این رشته کسب کند.

به گزارش گلستان ما، خبرنگار قابوس نامه گفتگویی متفاوت با این داوطلب کنکور ۹۴ انجام داده است که در ادامه می خوانید.

*ابتدا یک معرفی کوتاه از خود و خانواده داشته باشید.

من پیمان رحیم زاده هستم ۱۸ ساله و فرزند اول خانواده، یک خواهر ۱۴ ساله دارم و پدرو مادرم پزشک هستند.

IMG_2141

*هنگامی که نتیجه کنکور را دیدی کجا بودید و چه حسی داشتید؟

در آن لحظه در خانه بودم ، شب تا ساعت ۲ بیدار بودم ولی نمی دانم چطور خوابم برد و اصلا متوجه نشدم صبح با تماس دوستم از خواب بیدار شدم لحظه ای که وارد سایت شدم استرس زیادی داشتم و همراه پدر و مادر نتیجه را دیدم .

*اولین کسی که به شما تبریک گفت که بود؟

پدرو مادر که کنار من بودند و بعد هم مادربزرگم

*به خاطر این موفقیت چه هدیه ای از پدرو مادر گرفتید؟

لپ تاپی دوست داشتم به من هدیه دادند.

* در مصاحبه های خود گفته بودید که می خواهید پزشکی بخوانید.چرا پزشکی چون پدر و مادر پزشک هستند؟ و آیا این همان شغل آرزوهای کودکی پیمان است؟

شاید یک دلیل شغل پدر و مادر باشد ولی به پزشکی علاقه دارم و دلیل اصلی این است و از کودکی هم پزشکی را دوست داشتم.

*بچه های درس خوان معمولا عادت های عجیبی دارند .عادت هایی که مختص به خودشان است و بخشی از شخصیت آنهاست پیمان به نظر خودش چه عادت عجیبی دارد؟

اعصابم که خرد می شود با خودم حرف میزنم یعنی اگر کار اشتباهی انجام بدهم مدام به خودم تذکر می دهم .کمی هم تند تند حرف میزنم طوری که گاهی فاصله سرعت کلام خودم با بقیه را کاملا احساس می کنم.

IMG_2140

*آیا درس خواندن پیمان مانند اغلب کنکوری ها با یک سال قطع رابطه با محیط بیرون و فامیل همراه بود؟

نه اصلا، من از ابتدا درسم خوب بود و نیازی به این کار نبود. حتی شب ها ۸ ساعت کامل را باید می خوابیدم کلا مادرم اجازه بیدار ماندن در شب را نمی داد و برنامه های تلویزیونی مورد علاقه ام را هم می دیدم .حتی یک روز قبل از کنکور.

کیفیت مطالعه مهم تر از میزان وقتی است که برای مطالعه می گذاریم و من با برنامه ریزی درست کیفیت مطالعه ام را بالا بردم.

*پزشک آینده ما با ورزش هم میانه ای دارد؟ چه ورزشی و تا چه حد؟

از کلاس پنجم بسکتبال بازی می کردم . قدم از همان اول بلند بود حتی به اردوی تیم ملی هم دعوت شد اما چون خیلی مواقع با کلاس و مدرسه ام تداخل داشت و بخاطر وقت زیادی که باید می گذاشتم با مشورت خانواده ادامه ندادم. اما در حال حاضر همیشه پینگ پنگ بازی می کنم و هفته ای دو شب هم با دوستان فوتسال بازی می کنیم البته تفریحی نه حرفه ای.

*آیا یک بعدی بودن را می پسندید ؟ یعنی اینکه فقط به درس پرداختن و از باقی سرگرمی ها و فنون دوری کردن.

نه من فعالیت های غیر کنکور هم داشتم مثلا شرکت در المپیاد ها و جشنواره ها ، ورزش و کلاس زبان .

کنکور و درس یک حرکت و تصمیم مهم است اما اگر تنها به آن فکر کنی و یک بعدی باشی ممکن است وارد دانشگاه که شدید دچار افت شوید چون تا قبل از آن خانواده بسیاری از کارهای شما را انجام داده و حالا دیکر تنها هستی و قبول مسئولیت سخت می شود.

*در این مدت که درس می خواندی سخت ترین روزی که داشتید چه روزی بود؟ 

سخت ترین روزی که در این مدت داشتم روزی بود که کتابم خراب شد.

من همیشه کتابم را بالای سرم می گذاشتم و می خوابیدم. یک شب به اصرار مادر در اتاق خودم خوابیدم .شب لوله کولر بالای سرم گرفته بودم و من متوجه نشدم صبح که بیدار شدم کتابم روی آب شناور شده بود.

کتابم برایم خیلی مهم بود همه قسمت های مهمش را های لایت کرده بودم، فردایش هم آزمون جامع قلم چی داشتم .در دو آزمون قبلی یک بار رتبه ۱ و یکی دیگر را رتبه ۲ آورده بودم ولی این آزمون را بخاطر استرس زیادی که به من وارد شد ششم شدم . روز بدی بود، استرس من از روز کنکور هم بیشتر بود.

کتابی که خراب شده بود ادبیات بود ، درسی که می ترسیدم و ضعیف بودم. و با این اتفاق تا بعد از کنکور دیگر هیچ وقت روی تختم نخوابیدم.

photo_2015-08-28_19-56-51

* خب درصد درسی که اینقدر از آن می ترسیدید چند شد؟

درصد این درسم در کشور اول شد .۹۲ درصد! چون بخاطر همان ترسی که داشتم تا کنکور چندین بار این کتاب را خواندم.

*سر جلسه کنکور استرس داشتید؟

کمی استرس داشتم اما عواملی باعث تشدید این استرس شد.مثلا صندلی نا مناسب، مکان گرم آزمون که یک زیر زمین بود و کولر نداشت، سکوت هم رعایت نمی شد و البته یک مورد دیگر هم بود که هنگام چک کردن کارت داوطلبی من، مراقب با شدت کارت را از روی سینه من برداشت و پیراهنم پاره شد و این باعث شد استرسم بیشتر شود.

از چه کاری به عنوان تفریح لذت می بری؟

به کامپیوتر خیلی علاقه دارم وقتم را با کامپیوتر می گذرانم البته با دوستانم هم برون می روم.

*از همراهی مادر و پدر در این مدتی که درس می خواندی بگو.

هر دفعه که از چیزی اعصابم خرد می شد با مادرم حرف می زدم و آروم می شدم، همراهی خانواده را همیشه حس می کردم.

IMG_2143

photo_2015-08-28_19-57-08

*بعضی ها هنگام درس خواندن در کتابهایشان حاشیه نویسی می کنند شما هم اینطور هستی؟

بله من در کل جزوه نمی خریدم و خودم جزوه نویسی می کردم و گاهی چیزی که داخل کتاب ها می نوشتم بیشتر از متن کتاب بود، خصوصا زیست و شیمی.

IMG_2150

IMG_2149

IMG_2147

*آیا پیمان بعد از اتمام درس و رسیدن به درجات عالی علمی در کشور و حتی شهر خودش خدمت خواهد کرد؟

وقتی میشود در کشور خودم خدمت کنم چرا باید به کشور دیگری بروم ؟ شاید برای ادامه تحصیل به کشور دیگری بروم اما حتما در کشور خودم خدمت می کنم.

*چه توصیه ای برای همسن و سالهای خودت داری؟

یکی از بحث هایی که به من کمک کرد این بود که همیشه به کیفیت فکر می کردم . خیلی ها فکر می کنند که کلاس خصوصی معجزه می کند ولی اصلا اینطور نیست . نه اینکه موثر نباشد اما تاثیر آن شاید ۱۰ درصد باشد و اصل خود شخص و برنامه ریزی است.

*حرف آخر؟

من همیشه نمازم را می خواندم و با خودم قرار گذاشته بودم هر نمازی که نخوانم یک رتبه نسبت به رتبه و حق واقعی خودم نزول کنم .

خدا خیلی به من کمک کرد، کسی که همه جا هست و من همیشه احساسش کردم.

مادر پیمان هم در پایان این گفتگو گفت: پیمان زحمت زیادی برای موفقیتش کشیده است و کمک خدا هم در کنار تلاش او باعث موفقیت پیمان شد.

IMG_2142

وی ادامه داد: زندگی ابعاد گسترده ای دارد امیدوارم پیمان و همه همسن و سال های او در امتحانات دیگر زندگیش موفق باشند و همچنین اعمال پیمان طوری باشد که موفقیت های اساسی برای آن دنیایش نیز به همراه داشته باشد.

ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.

من هم از شما بخاطر این مصاحبه تشکر میکنم.

انتهای پیام/

 

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.