1402-05-10 00:05
524
0
85911

شهید «غلامعلی سرگزی» در مقابل صحبت‌های برادرش که می‌گفت: بیشتر مراقب خودت باش لبخندی می‌زد و می‌گفت؛ «شهادت لیاقت می‌خواهد».

1402-05-09 02:17
611
0
85905

شهید علیرضا دیولرگر برای دفاع از میهن اسلامی و حفظ ارزش‌های انقلاب و نبرد حق علیه باطل ترک تحصیل نمود. او چون طاقت و تحمل تجاوز به خاک میهن مزدوران بعثی و ریخته شدن خون برادران دینی خود را نداشت به جبهه رفت.

1402-05-08 00:24
453
0
85889
مروری بر زندگی شهید «پرویز مقری»؛

شهیدی که با عشق مقدس جبهه رفت

پاسداری از اسلام مرام شهید پرویز مقری بود و همیشه در نامه‌هایش به خانواده می‌نوشت که این عشق مقدس او را به جبهه کشانده است.

1402-05-06 01:05
441
0
85853

شهید علی گل رئیسی، از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. با شروع جنگ تحمیلی او به عنوان سرباز عازم جبهه‌های جنگ شد.

1402-05-05 01:08
529
0
85846

شهید علی علیان‌نژاد از شهدای هشت سال دفاع مقدس است که به صورت داوطلبانه به جبهه رفت و مجروحیتش مانع رفتن به جبهه نشد.

1402-05-04 08:11
560
0
85838
روایت ترور شهیدان صداقت و شفاهی از زبان فرزند؛

چهل و پنج روز فاصله بین دو شهادت!

فرزند شهیدان «طیبه صداقت» و «عوض شفاهی» گفت: چماقداران با شکستن درب منزل به خانه ما حمله‌ور شدند و مادر باردار من را با ضرب گلوله به شهادت رساندند.

1402-05-03 00:05
421
0
85825

شهید دروهی از شهدای هشت سال دفاع مقدس است.شهید توصیه‌اش این بود که انقلاب را رها نکنید که انشااله این انقلاب برای مستضعفان منشا خیر و برکت است.

1402-05-02 01:29
325
0
85811
گذری بر زندگینامه شهید خورشیدکلایی؛

«رمضان در رمضان» بهار شهادت شد

شهید رمضان خورشیدکلایی در خط مقدم عملیات رمضان جان به جان تسلیم کرد و به درجه رفیع شهادت نایل شد.

1402-05-01 00:05
431
0
85802
همسر شهید مدافع حرم «یدالله ترمیمی»؛

حضرت زینب (س) خریدار همسرم شد

«برای روز مرد کلی فکر تو ذهنم بود و از قبل برنامه ریختم و با پول‌هایی که پس انداز کردم، گوشی مورد علاقه اش رو بگیرم. طبق محاسباتم روز مرد، او در سوریه بود و تصمیم گرفتم موقع برگشت از سوریه با یک دسته گل به استقبالش برم. اما قسمت نشد و حضرت زینب (س) خریدار همسرم شد.»

1402-04-31 01:56
474
0
85793

شهید وابستگی عجیبی به مادر خود داشت. همیشه در کار‌ها حتی کار‌های منزل کمک می‌کرد. مثلا وقتی مادرش می‌خواست نان بپزد لگن خمیر را روی سر می‌گذاشت و تا نزدیک تنور می‌برد و مادرش نان را به تنور می‌چسباند و او نان را می‌برد.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.