1393-05-19 18:57
3786
8
609
در آستانه روز خبرنگار ؛

شهید محمدعلی روحانی فرد شهید شاخص بسیج رسانه گلستان معرفی شد

شهید محمد علی روحانی فرد بعد از پیروزی انقلاب اولین نشریه استان گلستان با نام "پیام مستضعفین" را منتشر کرد و بعد از آن در رادیو گرگان کارشناس بود و در مجله های متعددی نیز قلمفرسایی کرد.

به گزارش گلستان ما ؛ جلسه شورای همفکری و اندیشه بسیج رسانه استان گلستان عصر امروز با حضور صاحبان قلم و اندیشه و مدیران مسئول خبرگزاری ها و هفته نامه های استانی برگزار شد.

در این جلسه علی محمد جعفری مسئول بسیج رسانه استان گلستان ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار عنوان کرد برنامه های جالبی برای این روز تهیه و تدارک دیدیم که بزودی اعلام خواهد شد.

جعفری اذعان کرد: یکی از این برنامه های محوری معرفی شهید شاخص بسیج رسانه استان گلستان یعنی شهید شیخ محمدعلی روحانی فرد می باشد . این شهید بزرگوار بعد از انقلاب نخستین نشریه استان گلستان را به رشته تحریر آورد و با کسب مجوز از ارشاد مازندران در آن وقت توانست در منطقه گرگان و دشت نشریه پیام مستضعفین را منتشر کند .

وی ابراز داشت: شهید روحانی فرد بعد از آن در رادیو گرگان به عنوان کارشناس مورد استفاده قرار گرفت و بعد از آن نیز با نشریاتی چون ندای انقلاب و صدای مستضعفین و نشریات انقلابی همکاری تنگاتنگی داشت و اهمیتت این شهید بزرگوار همین بس که رهبر معظم انقلاب نیز از ایشان تجلیل کرد.

مسئول بسیج رسانه استان گلستان خاطر نشان کرد: شهید محمد علی روحانی فرد مدتی فرماندار کردکوی بوده و بعد از آن نیز به اداره نهم سیاسی وزارت خارجه رفت تا اینکه در سال 64 در حادثه هواپیمایی در آسمان اهواز به همراه شهید محلاتی توسط رژیم بعث به شهادت رسید . کتاب اسلام در کانادا وآامریکا نیز از تالیفات این شهید است .

bresane01

آشنایی با شهید محمد علی روحانی فرد :

شاگرد اول

در ٥ تیر ١٣٢٥ در خانواده ای فقیر در روستای ایلوار شهرستان کردکوی، کودکی چشم به جهان گشود که محمدعلی نام گرفت. دوران دبستان را در نهایت فقر، در دبستان زیار آن روستا با رتبه اول به پایان رساند. از همان ابتدا  علاقمند به تحصیل علوم دینی بود، بنابراین تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مکتب خانه روستای «بالاجاوه» در محضر «شیخ-حسین مهدوی» گذرانده، در سال ١٣٣٨ وارد حوزه علمیه گرگان شد و مقدمات علوم را نزد علمای وقت؛ «سیدسجاد علوی» و «سیدحسن نبوی»، و «سیدمحمدرضا معیری» گذراند.

images

در متن مبارزه

در مجالس عمومی محرم و صفر، به تفسیر و ترجمه قرآن و شعائر اسلامی می پرداخت، و در گرگان نخستین طلبه ای بود که با فریاد رسا برای نابودی رژیم ستمشاهی و پیروزی و سلامتی امام خمینی شعار  داد و همگام با امام و دیگر روحانیون، با انجمن های ایالتی و ولایتی مخالفت کرد. اولین بار در سال ٤٢ هنگامی که امام خمینی در بازداشت بودند، در جلسه سخنرانیِ حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) شرکت کرده، به جرم اقدام علیه امنیت کشور و بردن نام امام خمینی(ره)، دستگیر شده، در زندان شهربانی گرگان مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفت.

وی در دادگاه نظامی و محاکمه آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان و سحابی شرکت کرده، مدافعات آن ها را یادداشت و تکثیر می کرد و ساواک سایه به سایه، او را تعقیب می کرد. روزی که امام خمینی تبعید شدند با جود حکومت نظامی در مشهد، از منزل بیرون رفت و در تظاهرات هفتاد نفری شرکت نمود و در نزدیکی منزل آیت الله قمی توسط ارتش دستگیر و روانه زندان ارتش گردید.

13-5

در کنار مقام معظم رهبری و شهید هاشمی نژاد

12-5

مراسم عمامه گذاری توسط شهید هاشمی نژاد

در کوی خراسان

در سال ١٣٤٤ به حوزه علمیه خراسان منتقل شد و در مدرسه «خیرات خان» در نزدیکی حرم مطهر، در محضر اساتیدی همچون «ادیب نیشابوری»، «حجت هاشمی» و «واعظ طبسی»  به فراگیری فقه و اصول فقه پرداخت و با مرحوم حجت الاسلام هاشمی نژاد نیز همکاری نزدیکی داشت. ایشان در ١٨ سالگی و در شب میلاد حضرت جوادالائمه(ع) و در حضور مقام معظم رهبری، به دست مبارک آقای هاشمی نژاد ملبس به لباس روحانیت شد و فردای آن روز، توسط ساواک دستگیر شد. در مشهد نیز ضمن تحصیل، به مبارزه خود علیه رژیم ادامه داد و و به پخش اعلامیه در ایام عید، ساعات شلوغی در حرم مطهر امام رضا(ع) و مسجد گوهرشاد می پرداخت و به خاطر پخش تصاویر امام و اهانت به شاه، در زندان دژبان، سه ماه در زندان دژبانی و ساواک مشهد زندانی و پس از محاکمه آزاد شد. ایشان در سال ١٣٤٥ دوباره به حوزه علمیه گرگان مراجعت نمود.

یک چمدان عکس امام

از سال ١٣٤٦ به طور جدی تری به مبارزه پرداخت و با پخش اعلامیه و عکس امام، مردم را بیدار می کرد و در ایام محرم درحالی که چمدانی از اعلامیه و عکس امام را از مشهد به سوی گرگان حمل می کرد، مورد شناسایی ساواک قرار گرفت و ارتش، روستای «ایلوار» را محاصره کرده، وی را دستگیر کرد. پرونده او را به دادگاه تجدید نظر ارسال کردند که طبق رأی آن دادگاه، مدت یکسال به زندان محکوم شد. مدتّی در زندان «کمیتة شهربانی» محبوس و از آن جا به زندان قصر منتقل شد و در زندان، هم بندِ «آیت الله انواری» بود. وی به همراه «شیخ محمدباقر داوودی» به خاطر ورود در تشکیلات سیاسی-مبارزاتی علیه رژیم در زندان گرگان زندانی شد و مدت ٩ ماه در یک سلول انفرادی تحت سخت ترین شکنجه ها قرار گرفت، ولی هیچ یک از دوستان خود را لو نداد. در سال ١٣٤٧ پس از آزادی از زندان، به حوزه علمیه قم عزیمت نمود و نزد اساتیدی همچون «جعفر سبحانی»، «علی مشکینی»، «ناصر مکارم شیرازی»، «حسین نوری همدانی»، «سیدابوالفضل موسوی تبریزی»، «صالحی نجف آبادی» و «فاضل هرندی» به فراگیری فقه، اصول فقه و فلسفه پرداخت و در عین حال وارد هسته اصلی مبارزات شد.

46

از علم تا مبارزه

ایشان در حوالی سال ١٣٥٣، در مدرسه فیضیه قم که سنگر مبارزات اسلامی بود، حضور داشت و پس از سرکوب و دستگیری ٥٠٠ نفر از طلاب به دست ساواک، مجبور به فرار شد، تا این که در شهریور همان سال در یکی از خیابان های گرگان دستگیر و به مدت چهار ماه در زندان شهربانی گرگان زندانی شد. پس از آزادی، دوباره به کار علمی پرداخت و در صحنه مبارزات، در قم اعلامیه می نوشته و پخش می کرد. در سال های ٥٦ و ٥٧ نیز به شهرها و روستاهای مختلف سفر می کرد و مردم را به مبارزه بر علیه رژیم شاه ترغیب و تشویق می کرد.

همسرش می گوید: در زمان مبارزات انقلاب، تقیّد خاصی به مسئله تبلیغ داشت و این در حالی بود که برخی از روحانیون به خاطر خطرات مبارزه، به بهانه های مختلف از زیر بار این مسئولیت شانه خالی می کردند. اما حاج آقا با شجاعت تمام این خطرها را به جان می خرید و همراه خود نوار و اعلامیه به نقاط مختلف می برد و با سخنان حماسی خود، مردم را بر علیه ظلم می شورانید. در یکی از سفرهای تبلیغی که توفیق همراهی ایشان را داشتم، به روستایی رفتیم که روحانی مستقر داشتند. گفتم: «محمد علی! این جا که روحانی دارد، بیا به روستای دیگری برویم». حاج آقا گفت: «روحانی این روستا، از ایادی رژیم در این منطقه می ترسد و سکوت کرده است. این وظیفه ماست که مردم را بیدار کنیم». ایشان با این که از طرف مأموران ساواک شناسایی شده بود، ولی همچنان به خاطر دفاع از دین و آئین، تمامی خطرات را به جان می خرید.

index

تالیفات و مقالات

ایشان به نویسندگی، مقاله نویسی و فعالیت های فرهنگی نیز علاقه بسیار داشت و مقالات سیاسی، اعتقادی و دینی خود را در مجلات مختلف مثل «مکتب اسلام»، «پیام اسلام»، «نور دانش»، «ندای حق»، «معارف جعفری»، «سالنامه جوانان» و... چاپ می کرد. وی به موازات فراگرفتن علوم دینی، به تحصیل علوم جدید نیز پرداخت و دیپلم گرفت، تا این که در سال ١٣٤٤ به علت نوشتن نام امام خمینی در مجله پیام اسلام(و یا مجله ندای حق)، توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.

مدت هفت سال به تحقیق درباره جنبش های آزادی بخش و اسلامی جهان  و انقلاب لیبی پرداخت ولی ساواک تمام مدارک آن را سوزاند، در جلسات ترجمه و تالیف اساتیدی همچون «حسین نوری همدانی» و «مصطفی زمانی نجف آبادی» شرکت داشت. تالیفات و کتب اسلامی ایشان به بیست جلد می رسد که کتاب«ما و مسائل روز»، با همکاری  علمای حوزه علمیه قم به چاپ رسیده و کتاب «اسلام در ایالات متحده امریکا و کانادا» تاکنون سه بار تجدید چاپ شده است.

در شوق ورود امام

روزهای فراق و دوری از رهبر کبیر انقلاب، به پایان رسیده بود و همه در تدارک استقبال از این پیر حکیم بودند. وی نیز درکمیته استقبال ازحضرت امام همکاری خوبی داشت. سپس مدّتی در کنار شهید قدوسی و حجت الاسلام صفایی در کارهای قوة قضائیـه فعالیّت  کرد و همچنین در کارهـای تبلیغـاتی دفتر امام خمینی(ره) بـا آیت الله امامی کاشانی، همکاری داشت. وی از طرف جامعه مدرسین حوزة علمیة قم، برای کنترل وضع دینی و سیاسی پادگان ها مأموریت یافت و در این راه، اقدامات شایات توجهی را به ثمر نشاند. همچنین به نمایندگی حزب جمهوری اسلامی، دفتر این حزب را در «کردکوی» و «گرگان» راه اندازی کرد.

در خدمت عمران و آبادی

در سال١٣٥٧ برای ادامه تحصیلات دانشگاهی در مقطع لیسانس در رشته فقه و مبانی حقوق به دانشگاه فردوسی عزیمت نمود. در سال ٥٨ در اولین دوره مجلس نفر سوم شد و در انتخابات مجلس دوم نیز با ٢١٠٠٠ رأی، نفر دوم شده، و به مجلس راه نیافت.

ایشان مدتی نیز در سمت بازپرس و دادیار دادسرای انقلاب گرگان مشغول به کار شد. وی از تاریخ ٢٦/٠٥/٥٩ با حکم وزیر وقت کشور(حجت الاسلام مهدوی کنی) به عنوان فرماندار کردکوی منصوب شده، به مدت چهار سال برای عمران و آبادی منطقه خدمت کرد که از جمله این خدمات می توان به احیای قنات هایی جهت بهبود کشاورزی، کانال کشی و ایجاد جاده های بین مزارع، و آسفالت جاده گرگان-کردکوی و احداث بیمارستان امیرالمومنین کردکوی اشاره کرد. او در ١٧/٠٩/٥٩، بنیاد شهید انقلاب اسلامی را نیز در شهرستان تاسیس کرد و به عنوان سرپرست آن منصوب گردیده، خدمات ارزشمندی برای خانواده شهدا انجام داد.

ایشان همچنین به دلیل مشارکت در تاسیس ٦ صندوق قرض الحسنه مستضعفین، تأسیس ادارات مخابرات، بهزیستی، آمار، کمیته امداد امام خمینی، بنیاد مسکن، سازمان تعاون روستایی، هشت شرکت تعاونی تولید و مصرف و... درکردکوی چهره ای موفق و محبوب در میان مردم بود.

sh-rohanifard

در خدمت فرهنگ و سیاست

وی در کنار کارهای خدماتی، کارهای فرهنگی را نیز ادامه داد؛ در رادیو گرگان، ١٥٠ سخنرانی از ایشان به جای مانده است، اولین هفته نامه «پیام مستضعفین» را جهت انعکاس درد و رنج منطقه منتشر کرد. فعالیت های ادبی را از کانون نویسندگان و شعرای گرگان شروع نمود و ارتباط صمیمانه ای با نخبگان و دانشجویان منطقه داشت.

تشکیلات جامعه روحانیت مبارز را در گرگان پایه ریزی کرد و به عنوان دبیرکل این جامعه به فعالیت پرداخت. ایشان همکاری با «کانون فرهنگی اسلامی گرگان»، «اتحادیه اسلامی روستائیان و کشاورزان گرگان و گنبد»، «مرکز اسناد و آمار انقلاب اسلامی گرگان» را نیز در کارنامه خود دارد.

در سنگر مسجد

در سال ١٣٦٣ به همراه وزیر امور خارجه به کشورهای «مالی»و «سنگال» سفر نمود و از  ٠٩/٠٧/١٣٦٤ مسئولیت معاونت اداره نهم سیاسی را در این وزارتخانه را برعهده گرفته، همزمان از طرف جامعه روحانیت مبارز، به عنوان امام جماعت مسجد فرحزاد انتخاب گردید و فعالیت های مذهبی و بسیج توده مردمی به جبهه های جنگ از مسجد جامع فرحزاد شروع شد.

139608580686533

در شوق پرواز

وی از دهم اردیبهشت تا دوم شهریور سال ٦٤ را در جبهه های غرب و در لشکر ٢٥ کربلا گذرانید و به تهران بازگشت. همسرش می گوید: همیشه وقتی از خانه بیرون می رفت، می گفت: «فکر نکن الان که من می روم، می خواهم برگردم، فکر کن هر لحظه می خواهم شهید شوم. خودت را آماده کن».

حوالی ساعت هفت و نیم صبحِ روزی که قرار بود به جبهه برود، آماده شد و قبل از حرکت به سمت فرودگاه، با قیافه مهربان همیشگی اش در حالی برای خداحافظی آمد که شوق و ذوق رفتن را می شد در چشمانش دید. گونه هایش سرخ شده بود و به فرشته ای شبیه شده بود که بال و پر درآورده باشد. پرسیدم: اولین بار نیست که به جبهه می روید ولی قبل تر این همه ذوق نداشتید؟! می خواهید من را با شش بچه تنها بگذارید؟

فرمود: بچه ها را اول به خدا و بعد به شما می سپارم. در این سال ها هم، مدت زیادی در کنار شما نبوده ام. اگر برگشتم زندگی را از نو شروع می کنیم و اگر به شهادت رسیدم، دیدارمان به روز قیامت.

این را گفت و رفت. ساعت یازده و نیم ظهر بود که می خواستم پسرم را بخوابانم اما ناگهان حالم دگرگون شد. همین-طور مستاصل و نگران بودم که بالاخره خبر شهادتش را آوردند.

قاصدها در آن صبح سرد زمستانی، در یکم اسفند ماه سال ١٣٦٤ مژده وصال دوست را آوردند و او که در بازی عشق، دلباخته شهادت بود، به همراه گروهی از نمایندگان و مسئولین کشور و شهید عزیز محلاتی برای بازدید ازمناطق جنگی با هواپیما به طرف مناطق جنگی پرواز کرده، در اوج آسمان نیلگون اهواز، هواپیمایشان مورد حمله جنگنده های عراقی قرار گرفت و این ذخائر ارزشمند انقلاب به شهادت رسیدند.  از شهید روحانی فرد وصیتنامه ای در دست نمی باشد و احتمال می رود در سانحه هوایی از بین رفته باشد.

مقام معظم رهبری که در آن زمان، رئیس جمهور بودند در پیامی به مناسبت شهادت ایشان نوشتند: «{ایشان}شهید عزیز و بزرگواری است که زندگی و مرگش در راه خدا و خدمت به انقلاب بود».

منبع : وبلاگ اختصاصی شهید محمدعلی روحانی فرد

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

بنیاد

خواهشمند به دوستان اطلاع دهید اخلاق رسانه ای رعایت شود تمامی اطلاعات و عکس ها گرفته از سی دی چند رسانه ای شهید روحانی فرد تولید شده در بنیاد شهید گلستان است لذا منبع و ماخذ اطلاعات خود را خواهشمند است مشخص نمائید چرا که چند میلیون تومان برای تهیه یک سی دی چند رسانه ای هزینه میشود و فعالان بسیاری در این خصوص فعالیت می کنند بنابراین اخلاق حرفه ای حکم می کند منبع اثر را اعلام فرمائید با تشکر زیاد

0
0
پاسخ
1393-05-15 09:22
شهيد روحاني فرد

سلام اين مطلب تصحيح شود :مقام معظم رهبری که در آن زمان ، رئیس جمهور بودند در پیامی به مناسبت شهادت ایشان نوشتند: « { ایشان } شهید عزیز و بزرگواری است که زندگی و مرگش در راه خدا و خدمت به انقلاب بود ».كه اصل مطلب اين است:پیام مقام معظم رهبری به خانواده شهید:شهيد عزيز شيخ محمد علي روحاني فرد ، روحاني مبارزي كه زندگي و مرگش در راه خدا و خدمت به انقلاب بود.

0
0
پاسخ
1393-05-20 03:08

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.