1393-08-18 09:13
4886
3
5539
رمزگشایی شبیر دائمی از شبکه های اجتماعی ؛

شبکه های اجتماعی بستر شایعه پراکنی / جذابیت خبر باعث می شود کسی به صحت یا غلط بودن آن فکر نکند!

متاسفانه جذاب بودن موضوع کافی است تا بسیاری از کاربران کاری به صحت خبر یا میزان مستند بودن آن نداشته باشند و به رواج آن کمک کنند و شاید خودشان هم ندانند که در حال شایعه پراکنی هستند !!! 

به گزارش گلستان ما ، با پیدایش چیزی به نام شبکه اجتماعی به نوعی خبرگزاری های انفرادی پدید آمده و هر روز میلیون ها نفر به انتشار خبر از زندگی خود یا بازنشر مطالب دیگران دست می زنند و خیلی ها اخبار روزانه را به جای خبرگزاری های معتبر  از طریق پیام های نقل شده در شبکه های اجتماعی دنبال می کنند و خواندن مطلبی که دخترخاله به اشتراک گذاشته کافی است تا ناظم مدرسه از دانش آموزان یک مدرسه دخترانه بخواهد برای در امان ماند از اسید پاشی در تهران شیشه های سرویس مدرسه را پایین ندهند. این معضل به نظر یک معضل جهانی است و خاله زنک ها در تمام نقاط جهان در پشت مانیتور ها و صفحه های لمسی در تمام نقاط جهان به کار مورد علاقه شان مشغول هستند.کافی است مطلب جذاب باشد، پر سروصدا باشد یا تیتر جذابی داشته باشد یا موضوع روز باشد آنوقت سیل استاتوس ها، تویت ها، یا پیام های وایبری در اینترنت به راه خواهد افتاد. 

امروزه وایبر، تانگو، وی‌چت، لاین، فیس‌بوک، اینستاگرام و... جزو مشهورترین و محبوب‌ترین شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی در فضای مجازی محسوب می شوند که میلیون‌ها کاربر را مجذوب خود کرده‌اند و با مشاهده نوجوانان و جوانانی که بیشتر ساعت‌های روزشان را در این شبکه‌ها می‌گذرانند و در هرجمع و مهمانی سرشان در گوشی‌شان است، این سوال به وجود آمده که آیا این کاربران واقعا شناخت درستی از این فضا و امکانات و تجهیزات و خطراتش دارند ؟ آیا این جوان ما می تواند تشخیص دهد که کدام  اطلاعات منتشر شده در این فضاها درست است و کدام غلط؟

متاسفانه جذاب بودن موضوع کافی است تا بسیاری از کاربران کاری به صحت خبر یا میزان مستند بودن آن نداشته باشند و به رواج آن کمک کنند و شاید خودشان هم ندانند که در حال شایعه پراکنی هستند !!! اما واقعا دلیل رواج این شایعات چیست ؟ چرا به شایعات و اخبار و کلیپهای منتشر شده در فضای مجازی بدون توجه به صحت و سقم و منبع خبری انها واکنش نشان می دهیم ؟چرا در مقابل این قبیل مطالب زود باور هستیم و به هر خبر و منبع خبری اعتماد می کنیم ؟چرا شایعه به سرعت هرچه تمامتر در جامعه رواج پیدا می کند و حقیقت در بن بست گیر می افتد ؟ وظیفه مسوولان ، رسانه ها و خبرنگاران در جلوگیری از شایعه چیست ؟ ایا  سایتهای خبری معتبر و نیمه معتبر ( نظیر همان مجلات زرد ) در گسترش یا جلوگیری از گسترش این شایعات نقشی ندارند ؟ آیا رسانه های ما نباید این آموزش ها را فرا بگیرند تا بدانند در برخورد با چنین حوادثی چگونه عمل کنند ؟

در مراودات روزمره اجتماعی، "شایعه" حضور چشمگیر و غیر قابل انکاری دارد. آنچه از آن به عنوان "سرعت پخش شایعه" در یک جامعه یاد می شود، از یک سو میزان تمایل مردم آن جامعه به سخن گفتن از شایعات روزمره و از سوی دیگر، مقدار زمانی است که یک شایعه طی می‏کند تا از مکانی به مکان دیگر انتقال یافته تا به مرجع انتشار خود بازگردد. با در نظر گرفتن این شاخص ها به وضوح روشن است که سرعت پخش و انتشار شایعه در ایران، جزء بالاترین این میزان در جهان می باشد. 

لفظ شایعه به همان اندازه که بار منفی دارد جذاب هم هست، بطوریکه هر شنونده‌ای بدون اینکه بخواهد وارد جریان شایعات می‌شود. اين روزها بازار داغ شايعات و خبرهايي كه دست به دست در شبكه هاي اجتماعي مي گردد، بيش از هر زمان ديگري است. گوش شنیدن شایعات را همه ما داریم؛ وقتی پای شایعه در میان است گوش ها تیز و زبان ها باز می شود، اگرچه بارها و بارها از این شایعات ضربه دیده ایم، اما گویی بدون شایعه روزمان شب نمی شود.

در این میان در سال های اخیر با اضافه شدن شبکه های اجتماعی و شبکه های پیام رسان موبایلی گویی شایعات شکلی جدید به خود گرفته اند، خیلی دقیقتر! هوشمندانه تر و البته سریعتر.  شایعات در فضای مجازی معمولا با این جمله ها آغاز می شوند : "فوری فوری"، "لطفا اطلاع رسانی کنید"، "نقل از فلان مسئول"، "اطلاعیه فوری" و "توجه توجه". شایعاتی که دامنه انتشارات آنها روز به روز در شبکه های اجتماعی گسترده تر می شود. شایعاتی نظیر  موارد ذیل  را " احتمالا که نه! قطعا" بارها و بارها در فضای مجازی دیده و شنیده و خوانده اید:

"زلزله سنگین تهران"، "آلودگی و مسموم بودن دلسترها"، "آلودگی آب معدنی و زمان بندی آب شهرها"، "خرماهای مسموم شده داعش و نوشابه های فلج کننده"، "نوشابه های مرگبار و کالباس های فلج کننده"

" اسید پاشی در میدان هفت تیر " " امروز صبح به صورت دوست دختر خاله ام در میدان توحید اسید پاشی شد" . "مرگ افرادی در اصفهان به دلیل اسیدپاشی"، "گزارشهایی از وقوع اسید پاشی درتبریز، یزد و تهران "

" پزشکان می گویند مصرف قند باعث از کار افتادن ریه ها خواهد شد" "  بزرگترین پزشک ژاپنی می گوید برای پیشگیری از ابتلا به سرطان معده باید هر روز برگ چنار بجوشانید "   و کلی شایعه دیگر که این روزها در فضای مجازی شنیده می شود از جمله شایعه هایی است که بازار آن در هفته های اخیر در فضای مجازی داغ است. این رویه تا آنجا ادامه پیدا کرد که برخی رسانه های مکتوب نیز متاسفانه طعمه این شیطنت ها شدند و برخی از آنها با تیترهایی که منبع موثقی نداشت سوار بر این موج به احساس ناامنی در میان مردم دامن زدند. . اما این پایان شایعات نبوده و نخواهد بود .    

اگر از شایعات اسیدپاشی در شبکه های اجتماعی گذر کنیم، با گشت و گذاری دقیق در شبکه های پیام رسان موبایلی و شبکه های اجتماعی متوجه می شویم هر روز و هر ساعت و شاید هر دقیقه چندین  شایعه جدید از راه رسیده و مخاطبان آگاه یا ناآگاه در گسترش آن کمک خواهند کرد .

اخرین شایعه ای که نگارنده به گوش خود شنیده خبر شایعه سقوط هواپیما در گرگان است .  از آنجا که این حادثه، ابعاد احساسی وسیعی داشت، به شدت مستعد شایعه پردازی بود و به سرعت بسیار زیادی به شبکه های اجتماعی و سایر فضاهای مجازی و حقیقی، هجوم آورد و در یک چشم بر هم زدن در فضای مجازی منتشر شد و با سرعت هرچه تمام تر در شبکه های پیام رسان موبایلی همچون وایبر، واتس اپ و لاین منتشر شده و در پس لرزه های آن نیز شاهد پی نوشته هایی (پست هایی) از سوی کاربران فعال در این شبکه ها بودیم.

گسترش این شایعه باعث شده تا کاربران در فضای مجازی به تکاپو افتاده و سریع در مورد این شایعه اظهار نظر و جبهه گیری و قضاوت کنند و تا جایی که  برخی سایتها مثل" گلستان ما "آن را تکذیب هم کردند  ، شایعه ای که یک شوخی بی مزه در پس آن بود و کل ما وقع آن نیم خط خبر و یک کلیپ 9 ثانیه ای بود که به دلایل گفته شده در بالا در تیراژ زیاد توزیع و تکثیر و حتی بزرگنمایی شد :خبر این بود سقوط هواپیما در گرگان و کلیپی که سقوط یک هواپیمای اسباب بازی را نشان می داد که از میان دستان صاحبش به میان درختی میلغزد  !!!!!

پیرامون شایعات مطرح شده در شبکه های اجتماعی باید گفت : گاهی اوقات در شبکه‌های اجتماعی گروه‌هایی میان متخصصان تشکیل می‌شود و ناخوداگاه بحث‌ها به بیراهه می‌رود و به دلیل آنکه این فضا قابلیت نتایج و استناج ندارد، شبهاتی ایجاد می‌شود که قابل رفع نیست و در نهایت شبهات در اذهان اعضا ماندگار می‌شود.چرا که بسیاری از کاربران به دلیل آنکه حرف‌های مشترکی با دیگر اعضا ندارند به دنبال حرف مشترک هستند به همین جهت از هر فرصتی برای این ارتباطات استفاده می‌کنند و گاهی این ارتباطات سبب تبادل پیام‌هایی می‌شود که به ایجاد شایعه کمک می‌کند و از دیگر سو هم باید گفت : تا وقتی نظارت نیست شبکه های اجتماعی به بیراهه می روند. چرا که شبکه های اجتماعی موبایلی تبدیل شده اند به پایگاهی برای تخلیه دغدغه های روانی افراد و هر کس دغدغه ای دارد مطرح می کند و سبب گسترش شایعه در جامعه می شود .

نکته مهم در این میان مقوله غربالگری اطلاعات و ارتقای سواد رسانه‌ای می باشدکه در شبکه‌های اجتماعی چندان نمی‌توان به این مهم پرداخت چرا که ماهیت این شبکه‌ها به گونه‌ای است که کاربران به دنبال ایجاد ارتباط و انتقال هر مطلبی هستند. در این شبکه‌ها اطلاعات در سریع‌ترین زمان ممکن و بدون آگاهی از درستی آن منتشر می‌شود و همین امر سبب می‌شود که بازار شایعات در فضای مجازی به ویژه شبکه‌های اجتماعی داغ باشد به طوری که انتشار یک شایعه در ابعاد گسترده و سرعت بالا، بارها و بارها حتی مقامات رسمی کشور را وادار به تکذیب آن نموده و با چالشی مهم دست به گریبان کرده است

اما حالا برگردیم به سراغ وظایف رسانه ها در  شرایطی که شایعه ای در جامعه پخش می شود: رسانه ها می توانند واکنش های مختلفی داشته باشند از عدم نشر آن به دلیل فقدان منابع تایید کننده گرفته تا نقل آن به عنوان بمب خبری. ترفندی که امروزه متاسفانه برخی از رسانه ها برای حفظ حیثیت خود در بده بستان با شایعه ها به کار می برند، انعکاس شایعه تحت عناوینی چون"شنیده شده"یا "به نقل از منبعی که نخواست نامش فاش شود"است.

به این ترتیب رسانه ها بدون آن که جایگاه خود به عنوان رسانه ای امین را به خطر اندازند، تقصیر اشتباه های خود را به گردن دیگران می اندازند.این درحالی است که مسئولیت رسانه ها در قبال شایعه، راهنمایی و هدایت افکار به سوی حقیقت، آفت زدایی خبری و جلوگیری از سم پاشی خبری می باشد؛ چرا که هدف اصلی رسانه، انتشار به موقع و مداوم اخبار صحیح به منظور بی رنگ کردن شایعه است.

به نظر می رسد رسانه‌ها در فرهنگسازی و جلوگیری از گسترش و رواج شایعه در فضای مجازی و استفاده درست از اینترنت نقش بسزایی دارند که البته همه این مسائل نیازمند آموزش از سوی رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی است.   

رسانه ها باید سطح آگاهی جامعه و توانمندی کاربران را در استفاده از فضای مجازی بالا ببرند و  به جای نگاه خوشبینانه یا بدبینانه، نگاه متعادلی به این مقوله داشته باشند  و بدانند که استفاده‌های مطلوب ازین فضا را چطور باید افزایش داد ، رسانه ها باید به کاربران اصول استفاده صحیح از فضای مجازی را آموزش دهند  تا نسبت به آسیب‌های این فضا مصون شوند ،و باید به این نکته توجه کرد که  در صورت ارتقای سطح آگاهی و توانمندی کاربران نوجوان و جوان، دغدغه‌های فرهنگی و اخلاقی -که به درستی و بحق هم وجود دارند - رفع می‌شوند. اما ما و رسانه ها هیچ‌کدام این کارها را نمی‌کنیم و فقط ابراز شکایت و نگرانی می‌کنیم.

ابراز نگرانی مداوم، بدون هیچ اقدام و برنامه‌ای برای سر و سامان دادن به وضع موجود،هیچ کمکی نکرده و نخواهد کرد. این که بگوییم دسترسی به فضای مجازی را محدود کنید نه امکان‌پذیر است نه مفید. آیا می توان به زمان و جهان قبل از اینترنت بازگشت؟ به نظر می رسد باید به پدیده دنیای مجازی بجای تهدید به عنوان یک فرصت نگاه کرد، باید به جوانان و خانواده ها نحوه استفاده از فضای مجازی را آموزش دهیم. باید این فضای مجازی را به رسمیت شناخت و در عین حال آگاهیهای لازم را به مردم برای استفاده درست داد.

طبیعی است که در مواجهه با هر ابزاری ما مشکلاتی خواهیم داشت. مثال ساده‌اش ابزار روزمره‌ و قابل دسترسی به نام چاقوست. ابزاری که هم می‌تواند در جهت منافع جمعی به کار رود و هم به عنوان ابزاری برای جنگ و خشونت. حالا اگر ما مهارت استفاده از این ابزار را آموزش دهیم، این چاقو می‌تواند در دست یک قصاب نقش ابزاری مفید را ایفا کند، در دست یک جراح نجات‌بخش جان بیماران باشد یا در دست یک نیروی نظامی و امنیتی برای اهداف دفاعی به کار رود؛ اما بدون داشتن این دانش و مهارت، ممکن است استفاده های غیراخلاقی زیادی از این ابزار ساده صورت بگیرد و عامل جرم و جنایت شود. حالا اینترنت و فضای مجازی را در نظر بگیرید که نسبت به چاقو ابزار پیچیده‌تری است ، پس برای ابزار پیچیده نمی‌توانیم فکرهای ساده‌لوحانه و راه‌حل‌های پیش پا افتاده داشته باشیم و باید با برنامه ریزی مناسب اقدام کنیم.

شبیر دائمی مدرس ارتباطات دانشگاه

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

خاراباف

مطلب بسيار بجا و مفيدي بود.ضمن آرزوي موفقيت براي جناب استاد دائمي ،دعوت مي كنم مطلبي كه در اين زمينه در وبلاگ بنده منتشر شده را مطالعه بفرماييد.

0
0
پاسخ
1393-08-18 20:52
میلاد

با سلام و خسته نباشید من میلاد صابر شعبانی هستم .دانشجوی رشته کامپیوتر.پروژه پایان ترم بنده راجع به نقش و تاثیر گذاری شبکه های اجتماعی در پراکندگی شایعه است .لطفا راهنماییم کنید با تشکر ایمیلم رو که زدم اینجا هم میزنم تا بهم کمک کنید miladshabani72@yahoo.com

0
0
پاسخ
1394-02-31 12:36

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.